سه‌شنبه ۲۲ شهریور ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۶
کمبود کتاب داستان کودک در حوزه اربعین چشمگیر است

سنا ثقفی تاکید دارد که در حوزه بزرگسال سفرنامه‌ها و روایت‌های متعددی در حوزه اربعین نگارش شده است، اما برای کودکان آثار بسیار کمی داریم.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «ننه اربعین و ساک عجیب و غریب» عنوان یکی از آثار تازه منتشر شده از سنا ثقفی است که از سوی انتشارات رود آبی به چاپ رسیده و با تکیه بر حدیث امام حسین (ع) «خدمت‌گزاری و نیاز مردم به شما از نعمت‌های خداست» نوشته شده است. در این کتاب به موضوع اربعین پرداخته و محور داستان خدمت کردن به زایران امام حسین(ع) است. در کنار این مفاهیم، ننه اربعین و ساک عجیب و غریب با نگاهی طنازانه داستان را بیان می‌کند که برای بچه‌ها بسیار جذاب است.
فرارسیدن ایام پیاده‌روی اربعین بهانه‌ای شد تا با نویسنده این اثر درباره ضرورت پرداختن به  اربعین و آموزه‌های آن گفت‌وگو کنیم:
 
شما به عنوان یک نویسنده چگونه در آثارتان می‌توانید پیوند کودکان با اربعین را محکم‌تر کنید؟
فرزندان ما در برهه‌ای از سال درگیر این مساله می‌شوند. چه کسانی که راهی سفر می‌شوند و چه کسانی که تنها مشاهده‌گر هستند و در اطرافیانشان می‌بیند. اینکه ما چگونه این پیوند را محکم‌تر کنیم موضوع اساسی است و به شیوه پرداخت ما مربوط می‌شود. مطلب مهم این است که می‌خواهیم کودک درباره اربعین به چه چیزهایی توجه کند؟ نگاه به کودک بدهیم که چه چیزهایی را ببیند؟ در اینجا رسالت بر عهده آثاری است که برای کودک تولید می‌شود. اربعین یک سبک زندگی است؛ یعنی فضایی که انواع مفاهیم، موضوع‌ها و سوژه‌هایی که لازم است کودک با آنها مواجه شود را دارد. 
 
در کتاب «ننه اربعین و ساک عجیب و غریب» محوریت داستان چیست؟
در ننه اربعین و ساک عجیب و غریب با اینکه سعی کردم یک فضای طنز را با شیطنت‌ها و جذابیت‌های کودکانه ترسیم کنم توجه من بیشتر بر خدمت معطوف بود. در این داستان شخصیتی را که برای بچه‌ها دوست‌داشتنی باشد خلق کردم؛ سپس یک فضای فانتزی مانند را ترسیم کردم که مفهوم خدمت را در کنار مفاهیم دیگر به کودک آموزش دهم. در داستان حوزه کودک و نوجوان باید توجه و تمرکز وحدت وجود داشته باشد و نویسنده سراغ موضوع‌های متعدد نرود؛ اما زمانی‌که به صورت غیر مستقیم  فضایی را که ظرفیت بالایی دارد، ترسیم می‌کنیم، مفاهیم دیگری نیز به کودک منتقل می‌شود. به عنوان نمونه در این کتاب هدفم نشان دادن محبت زایران به یکدیگر نبود ولی ناخودآگاه بیان شد. هدف نشان دادن عدد نبود ولی نوشته شد. خیلی به طرز صحبت کردن کوچکترها با بزرگترها توجه‌‌ای نداشتم اما در کتاب لحاظ شده و  رعایت تمام این نکات خیلی اثربخش بوده و در بازخوردهای کتاب با آن مواجه شدم.  
 
به نظر شما آیا در حوزه کودک و نوجوان به اندازه شایسته به موضوع اربعین حسینی پرداخته شده است؟
در حوزه مسایل مربوط به اربعین، تعداد کتاب‌هایی که برای کودک کار شده است، به اندازه انگشتان یک دست هم نیست! بنابراین جا برای پرداختن به موضوع اربعین در حوزه کودک و نوجوان با توجه به پتانسیل‌هایی که دارد، بسیار زیاد است. در حوزه بزرگسال سفرنامه‌ها و روایت‌های متعددی نگارش شده است، اما برای کودکان آثار بسیار کمی داریم و به مقدار کافی هم نرسیده چه برسد به تکرارگویی!
 
رسالت کتاب و ادبیات در حوزه ادبیات دینی و مذهبی چیست؟
اگر در ادبیات عاشورایی بخواهیم یک آسیب و چالش نام ببریم، این است که ما بسیار به دنبال این هستیم که کودکان مفهومی از اربعین و اطلاعات تاریخی هرچند دینی و مذهبی را یاد بگیرند.  بچه‌ها در مدرسه‌ای که درس می‌خوانند، با تمام این اطلاعات تاریخی آشنا می‌شوند و آن دانش و اطلاعات دینی که دغدغه ماست را می‌آموزند. رسالت کتاب و ادبیات، آموزش دادن به کودکان نیست و ما چه به عنوان نویسنده و چه به عنوان والدین  نباید دنبال این باشیم که کودک‌ چیزی یاد بگیرد، هرچند که ناخودآگاه می‌آموزد. باید به عنوان یک نویسنده یک نگاه عمیق، هنری و زیبا نسبت به فضاها و مفاهیمی مانند اربعین برای کودک ایجاد کنیم. در واقع باید زیبایی‌های یک واقعه و مساله دینی را به بچه‌ها آموزش دهیم. متاسفانه تاکنون اگر کتابی برای عاشورا و اربعین نوشتیم از اطلاعات مقتل‌ها فراتر نرفتیم و به دنبال زیبایی‌هایی که در واقعه عاشورا و پیاده‌روی اربعین بوده، نبوده‌ایم. تنها به دنبال اطلاعات دادن به کودکان بودیم، در حالی که نگاه دینی بسیار مهم‌تر از اطلاعات دینی در حوزه ادبیات کودک و نوجوان است.
 
با توجه به گسترش فضای مجازی و گرایش کودکان و نوجوانان به آثار پرهیجان در ژانرهای مختلف ادبی که سبب تغییر ذائقه مخاطب امروز شده، نویسندگان چگونه می‌توانند آثار دینی جذابی خلق کنند که برای بچه‌ها تازگی داشته باشد؟
به هرحال جایگاه و تاثیر رسانه را نمی‌توان انکار کرد؛ اما به عقیده من مساله‌ای که مهم‌تر است و از جهتی می‌تواند تغییر مثبتی باشد، این است که مخاطب امروز دیگر اثر ضعیف و صرفا پند و موعظه و تاریخی را نمی‌پذیرد. مخاطب امروز به‌ویژه کودک به خاطر جنس ورودی‌هایی که داشته دنبال ادبیات و داستان است. برای اینکه بتوانیم آثار دینی جذاب خلق کنیم، باید به جای اینکه روی یک منبر یا موضع بالایی بایستیم و با کودک صحبت کنیم و او را ارشاد کنیم، باید داستان گو باشیم.  داستان گفتن و نوشتن هم ملزومات خودش را دارد. در حوزه ادبیات دینی صرفا محتوا، دینی می‌شود.  اگر فضا آموزشی رات در ادبیات دینی کنار بگذاریم، آن وجه ادبی و داستانی را پررنگ‌تر کنیم و پررنگ‌تر ببینیم و دنبال پیام مستقیم نباشیم، ادبیات دینی، جذاب خواهد بود؛ چرا که سوژه‌هایی که در دل ادبیات دینی وجود دارد بسیار زیاد است. سال‌ها به خاطر نگاه پندآمیز و وعظ‌آمیز از آن غافل شدیم و برای بچه‌ها سخنرانی کردیم و  درس دادیم. اگر این مسایل را رعایت کنیم، این خودش جذابیت ماجرا می‌شود؛ و گرنه فطرت بچه‌ها یکی‌ست. همان‌طور که خودمان در دوران کودکی جنس ادبیات داستانی را می‌پسندیدیم و به دنبال ادبیات داستانی بودیم، کودک اکنون نیز این گونه است. نمی‌توان حکم داد چون کودک امروز انیمیشن‌هایی می‌بیند که شخصیت‌های فانتزی و ماورایی دارد، باید به سراغ ادبیات فانتزی برویم؛ نه! تنوع سلیقه همان‌طور که در نسل‌های قبل هم بوده در این نسل هم وجود دارد؛ اما این نسل به خاطر ورودی‌هایی که از لحاظ کیفی بالاترند را می‌بیند و می‌خواند بنابراین دنبال اثر قوی است و اثر ضعیف را پس می‌زند،  این بد نیست هر چند می‌تواند آسیب‌هایی هم برای کودکان داشته باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها