شنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۲:۰۸
کتابدار کودک باید بازار کتاب را بشناسد/مساله کتاب تالیفی و کودکان دهه90

مهتاب میناچی، آشنایی با وضعیت بازار کتاب را یکی از مولفه‌های ضروری کتابدار کودک می‌‌داند و معتقد است: کتاب تالیفی دندان‌گیری برای کودکان دهه 90 و حتی پیش از آن ـ دهه 80 ـ وجود ندارد. متن ویرایش نشده و تصویر‌های پُر ایراد این واقعیت را منعکس می‌کند.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، مهتاب میناچی، کتابدار و مربی پیشکسوت بخش کودک و نوجوان کتابخانه حسینیه ارشاد است؛ با  مدرک کارشناسی روانشناسی و فوق‌دیپلم کتابداری، 22 سال سابقه همنشینی با کودکان و نوجوانان را دارد. میناچی دو دوره داوری جشنواره ناشران برتر کودک و نوجوان  انتشار چند مقاله در نشریات کشور درباره  کودک و نوجوان و عضویت 10 ساله در مجمع بررسی منابع برتر شورای کتاب کودک را در کارنامه دارد.

میناچی، مخاطب‌شناسی؛ خلاقیت و علاقه به کار و شغل کتابداری را از ارکان موفقیت کتابداران کودک می‌داند و تاکید می‌کند: «کتابداران کودک نباید آرشیو‌‌دار، انبار‌دار و نگهبان کتاب‌های کتابخانه باشند.»

کتابدار متخصص و فعال بخش کودک چه مولفه‌هایی دارد؟
ای‌کاش کتابداری کودک یک رشته تخصصی در دانشگاه داشت زیرا کار‌کردن با کودکان در کتابخانه بسیار تخصصی و سخت است. کتابداران کودک انباردار، آرشیو‌دار و نگهبانان کتاب نیستند و نباید فقط پشت میز‌نشین باشند. همپایی و همراهی با کودک، وظیفه مهم کتابداران این بخش است. کتابداران کودک باید دنبال منبع اطلاعاتی قابل استناد باشند. یک کتابدار متخصص بخش کودک و نوجوان باید در ابتدا به کتابداری و کار با کودک علاقه‌مند و با ادبیات و روانشناسی کودک آشنایی داشته باشد. حتما از  فناوری‌های روز استفاده کند و بازار کتاب‌های کودک را بشناسد زیرا زبان و هوش کودکان امروز بسیار متفاوت و بالاست.
 
کتابدار بخش کودک، باید روحیات کودکان مراجعه‌کننده به کتابخانه را از طریق تعامل با کودک و والدین مراجعه‌کننده رصد و حتی با کتاب‌درمانی به ایجاد رفتارهای خوب در کودکان کمک کند.
 
پییگیری وضعیت بازار کتاب کتاب هم باید دغدغه کتابدار کودک باشد؛ این طور نیست؟
به‌طور حتم همین طور است. کتابداران بخش کودک اگر مستقیم در جریان فرآیند مجموعه‌سازی و فهرست‌نویسی کتاب کودک دخالت داشته باشند و این فعالیت‌ها را انجام دهند، کمک بزرگی به جذب منابع از سوی کودکان می‌کنند.

مشکل این جاست که کتاب تالیفی دندان‌گیری برای کودکان دهه 90  و حتی پیش از آن ـ دهه 80 ـ وجود ندارد. متن ویرایش نشده و تصویر‌های پُر ایراد این واقعیت را منعکس می‌کند؛ زیرا بیشتر آثار موفق حوزه ادبیات کودک، تولید دهه 60 است. برای اینکه کتابدار کودک بتواند کتاب خوب معرفی کند باید ناشر، نویسنده و تصویرگر در کنار هم وظیفه خود را به درستی انجام دهند تا خروجی در بازار کتاب کودک خود را نشان بدهد و کودک کتاب خوب بخواند.

متاسفانه شمارگان کتاب کودک پایین، محتواهای عرضه شده ضعیف است، ناشران کتاب کودک تجاری‌کار شده‌اند و آثارشان اغلب ویراستاری نشده است؛ در مجموع کتاب خوب کم تولید می‌شود؛ اما سهم بازار ناشران تجاری‌کار، در رسانه‌ها به‌دلیل قدرت ناشی از ثروت آن‌ها بیشتر است؛ در‌حالی‌که لزوما ممکن است آثارشان خوب نباشد اما با تبلیغ، کودکان را به سمت خرید کتاب‌های خود بکشانند.

تجربه این سال‌ها چه الگویی از کتابخوانی کودکان به شما داده است؟
متاسفانه تجربه این سال‌ها به من نشان‌داده کودکان به مطالعه کم‌رغبت هستند. جالب‌تر اینکه  کودکان این دوره؛ فقط کتاب‌های ترجمه با متن کوتاه و عکس‌های زیاد را می‌پسندند. مثل کتاب‌‌های تن تن و خانه درختی؛ در حالی‌که کودکان باید ابتدا ادبیات کشور خودمان را بشناسند و بعد به سراغ ترجمه بروند؛ به همین دلیل است که بیان کودکان ایرانی، عمدتا ضعیف است؛ زیرا گنجینه لغات و اطلاعات کمی دارند. توجه به کتاب‌های تالیفی نقش مهمی در تربیت ذائقه کودکان و‌آشنایی آن‌ها با ادبیات کهن ایرانی دارد. حتی کتاب‌های علمی کودکان، نیز به‌روز نیستند زیرا تا این کتاب‌ها ترجمه شود؛ مدت اعتبار رجوع به آن‌ها گذشته است.
 
کتابدار کودک باید بداند در هر منطقه، کودکان خوراک فکری و کتاب خاصی را نیاز دارند و نباید برای همه کتابخانه‌ها در همه مناطق کتاب‌های یکسانی عرضه شود. مثلا آوردن یک کتاب گران‌قیمت یا کتاب مرجع آنچنانی یا بازی‌های گران برای کتابخانه‌ای در منطقه جنوب شهر یا حتی وسط شهر مناسب نیست؛ به‌عنوان مثال؛ در مناطق جنوبی تهران کودکان علاقه بیشتری به کتاب دارند زیرا دسترسی آن‌ها به بازی‌های کامپیوتری کمتر است. این نتیجه بازدید و تعامل من با مدارس مناطق مختلف تهران است. در مجموع طراحی کتابخانه، وجود انواع وسایل بازی فکری و نوع کتاب در علاقه‌مندکردن کودکان به کتاب بسیار موثر است.
 
               

دسترسی به کتاب در بخش کودکان باید چطور باشد؟
تعیین سن برای کتاب کودک، مناسب‌تر از تعیین گروه سنی الف، ب، ج و دال است. استفاده از نماد‌های رنگی و راهنماها برای استفاده کتاب کودک در محیط کتابخانه بسیار مناسب است. در بخش موضوعی نیز می‌توان کتاب‌ها را با نوارهای رنگی بر‌اساس محتواهای مختلف جداسازی کرد تا امکان برداشتن کتاب ازسوی کودک به‌طور مستقل فراهم شود. کتابداران می‌توانند با مطالعه محتوای کتاب و بدون در نظر گرفتن فپپا، کتاب‌های کودکان را دسته‌بندی کنند، زیرا ممکن است هوش یک کودک برای درک یک کتاب گروه سنی بالاتر نیز ظرفیت و یک کتاب برای یک گروه سنی دیگر نیز کارایی داشته باشد.

چرا کودکان کتابخوان در نوجوانی و بزرگسالی دیگر سراغ کتاب نمی‌روند؟ 
تربیت مطالعه در کودکان تا حد زیادی به جو تربیتی خانواده بستگی دارد. متاسفانه خانواده‌ها تصور می‌کنند؛ بچه‌های مدرسه‌ای اگر کتاب بخوانند از درس جا می‌مانند و همین اتفاق باعث فاصله گرفتن نوجوانان از کتاب می‌شود. کودکان ابتدا جذب تصویر می‌شوند و در نوجوانی عاشق متن خوب می‌شوند. اگر کودک از سنین پایین به کتابخانه بیاید و کتابدار متخصص بتواند او را در مسیر کتابخوانی حفظ کند؛ در سن نوجوانی و جوانی با آگاهی داشتن از سلیقه او به راحتی می‌تواند او را در مسیر کتابخوانی ماندگار کند. کتاب‌نخوانی کودکان از سن 11 سالگی به بعد شروع می‌شود.
 
 آیا وجود اسباب‌بازی در کنار کتاب، در کتابخانه‌ها آسیب‌زا نیست؟
من جزو کسانی بودم که پذیرش اسباب‌بازی در کنار کتاب، ابتدا برایم دشوار بود اما قطعا  امروز نظرم متفاوت است و معتقدم  اسباب‌بازی در کنار کتاب کمک‌کننده است؛ البته کتابدار باید برنامه‌ریزی داشته باشد مثلا در یک زمان برای کودکان اسباب‌بازی بیاورد و در یک زمان مشخص حتما با قصه‌گویی و فعالیت‌های دیگر کودکان را به کتاب علاقه‌مند کند.
 
راهکارهای ارتباط موفق با کودک چیست؟
کتابدار صرف نبودن، زمان گذاشتن برای کودکی که به کتابخانه مراجعه می‌کند، اجرای پانتومیم، قصه‌گویی خلاق، تبحر در معرفی کتاب، ارتباط با والدین کودک خردسال برای حضور در کتابخانه، برپایی نشست برای ارائه راهکارهایی به خانواده‌ها در زمینه کتابخوانی، برگزاری کارگاه‌های قصه‌گویی مادر و کودک، جمع‌‌‌خوانی کتاب با حضور کودکان و اجرای نمایش‌های کودکانه، نقش مهمی در تقویت اعتماد نفس و  قدرت خوانش کودکان دارد. 

یکی از مهارت‌هایی که کتابداران کودک باید داشته باشند، قصه‌گویی است. برای قصه‌گویی کتاب‌هایی باید انتخاب شوند که مهارت‌های اجتماعی در کودک را غیر‌مستقیم تقویت کند. به‌عنوان مثال؛ کتاب‌های «پدر عشق و پسر» سید‌مهدی شجاعی که انتشارات نیستان چاپ کرده یا کتاب‌های طوطی انتشارات فاطمی یا کتاب‌های مهدی آذریزدی؛ منابع خوبی برای قصه‌گویی هستند اما چقدر برای تبلیغ همین کتاب‌‌‌های خوب و البته اندک سرمایه‌گذاری کردیم؟ در حالی‌که کودکان جذب کتاب‌هایی می‌شوند که بیشتر تبلیغ می‌شود اما لزوما خوب نیستند!

خواندن کتاب رواشناسی رشد برای کتابداران ضروری است. کتابداران بخش کودک کتابخانه‌ها باید رواشناسی رشد را بشناسند و منابع این حوزه را مطالعه کنند. مثلا براساس علم روانشناسی  چرا باید بچه‌ها را به خوب و بد تقسیم کرد؟ یا چرا نباید کتاب خوب را برای بچه بد خواند؟
 
الگوهای موفق برای یک کتابدار کودک چیست؟ 
شناخت کودک و خانواده از طریق رفت و آمد به کتابخانه و بررسی منابعی که کودک انتخاب می‌کند باعث افزایش تعامل کتابدار با کودک و خانواده او می‌شود.  البته دادن خوراک درست و تربیت سلیقه کودک باعث می‌شود آن‌ها خودشان به سراغ منابع خوب بروند. ارتباط کتابداران با مراکز مهمی مانند کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شورای کتاب کودک و اطلاع از لیست‌ها و جوایز برتر در حوزه کتاب کودک نیز کمک بزرگی به کتابداران کودک می‌کند. سر زدن به بازار کتاب کودک و آگاهی از تازه‌های نشر این گروه سنی از نیز از دیگر تجربه‌های موفق برای فعالیت کتابداران بخش کودک است. مخاطب‌شناسی مهم‌ترین اصل موفقیت برای یک کتابدار کودک است. کتابدار کودک باید ولع خواندن داشته باشد و البته دغدغه فرهنگی. می‌دانید که تربیت فرزند در کودکی است که باعث رشد و تعالی او در بزرگسالی می‌شود؛ ساختار فکری کودک باید از سنین پایین شکل بگیرد. کتابدار کودک باید اهل تعامل باشد و اگر کتابی برای یک مخاطب کودک مناسب نیست، دستوری به او نگوید و تلاش کند تا او را قانع کند. مخاطبان کودک، بیشتر دیداری و طالب فیلم دیدن و بازی‌کردن هستند. این منابع باید در کتابخانه‌ها باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها