پنجشنبه ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۲۳:۰۶
انقلاب صنعتی چهارم و صنعت نشر/آینده کتاب در اختیار کلان‌داده‌هایی از رسانه‌های نوین

کارشناسان میزگرد «رسانه‌های نوین و آینده صنعت نشر کتاب» معتقدند؛ اگر صنعت نشر در آینده می‌خواهد حرفی برای گفتن داشته باشد، به کلان‌داده‌هایی از رسانه‌های نوین، به‌ویژه رسانه‌های‌ اجتماعی نیاز دارد.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)، امروزه اینترنت به‌عنوان یکی از با نفوذترین فناوری‌های جدید ارتباطی همه ابعاد حیات فردی و جمعی زندگی افراد را دربرگرفته است، در این میان رسانه‌های نوین با توجه به ویژگی‌هایی چون تعاملی بودن، همزمان بودن ارتباط و همه جایی بودن، توانسته به جایگاه خوبی دست پیدا کند؛ صنعت نشر نیز در این زمینه از سایر حوزه‌ها و صنایع استثناء نیست و رسانه‌‌های نوین توانسته‌اند تاثیر شگرفی در آن داشته باشند.
 
این موضوع در قالب میزگردی با عنوان «رسانه‌های نوین و آینده صنعت نشر کتاب» با حضور حسین رحمانی، مدرس دانشگاه و تحلیل‌گر کلان‌داده و حسین خوش‌رفتار، مدیرعامل شرکت دانش‌بنیان تبیان به بحث و تبادل نظر گذاشته شد.
 
کارشناسان در این میزگرد با اشاره به آینده صنعت نشر کتاب تاکید کردند، باید ببینیم در  دنیای جدید با چه شرایطی روبه‌رو هستیم تا بتوانیم مفهوم را به درستی منتقل کنیم و مفهوم ایجاد شده را چگونه به دست کاربر برسانیم.
 
منظور از رسانه‌های نوین و تاثیر آن‌ها بر صنعت چاپ و نشر چیست؟
حسین فرجامی: وقتی درباره رسانه‌های نوین صحبت می‌کنیم، محدود به شبکه‌های اجتماعی نمی‌شویم. تصور نادرستی وجود دارد که وقتی نام رسانه‌های نوین به میان می‌آید، شبکه‌های اجتماعی از‌جمله توییتر، تلگرام، اینستاگرام، فیسبوک به ذهن خطور می‌کند؛ در‌حالی که این شبکه‌ها بخشی از رسانه‌های نوین هستند.
 
در واقع رسانه، یک وسیله برای انتقال پیام است و هرچیزی که بتواند پیام را انتقال دهد؛ به‌عنوان رسانه می‌توانیم از آن یاد کنیم‌؛ حتی بازی کامپیوتری در حال انتقال پیام است. بازی‌های کامپیوتری که بخش مهمی از زندگی دهه هفتاد، هشتاد و حتی نودی‌ها را به خود اختصاص داده حتی اپلیکیشن‌های موبایلی که بخش مهمی از زندگی مردم را تشکیل داده است؛ هر‌کدام از این‌ها می‌توانند مصداق یک رسانه جدید باشند. همچنین VOD‌ها که در بین مخاطبان و در دنیا جایگاه خوبی پیدا کرده‌اند، یک رسانه جدید است؛ در ایران نیز VOD‌های پولی یا سایت‌هایی مثل یوتیوب که جنس کارشان از نوع VODها است را می‌توان در این حوزه‌ها تعریف کرد.
 
بنابراین اگر بخواهیم درباره آینده، چیزی تصویرسازی کنیم، باید به این رسانه‌ها توجه داشته باشیم؛ اما اگر به سمت صنعت نشر بیاییم، برای هر صنعت و اکوسیستمی که بخواهیم طراحی کنیم، دو مساله مهم وجود دارد؛ یکی کیفیت و محتوای کالایی است که می‌خواهد تولید شود، به‌خصوص بحث کتاب که تقریباً حداکثر مباحث آن محتواست و پیام است. بحث بعدی، نیز مربوط به صنعت تبلیغات است.
 
تجربه‌ای در دنیا به نام «فودبلاگرها» وجود دارد که بخش عمده‌ محتوایی روزانه  اینستاگرام را تولید و منتشر می‌کنند. برخی از فعالان این حوزه که پژوهش می‌کنند، معتقدند در ایران فود بلاگر نداریم و این افراد در کشور فقط کسانی هستند که تبلیغ غذا می‌کنند؛ اما فود بلاگرها منتقد غذا، رستوران‌ها و سبک‌های غذایی هستند. این موضوع درباره سینما و صنایع مختلف دنیا نیز رخ داده است و به‌نظر می‌رسد، دست‌اندرکاران حوزه نشر اگر می‌خواهند در  آینده تصمیم بگیرند؛ باید حوزه تبلیغات و مارکتینگ حوزه نشر را به سمت بوک‌ بلاگرها ببرند.
 
در حال حاضر در بعضی پیج‌های کتاب‌‌محور متن خوانده  و مختصری از آن را توضیح می‌دهند؛ علاوه‌براین افرادی هستند به کتاب خواندن و مطالعه علاقه دارند و با انتشار فیلم خوانش کتاب، دنبال‌کننده‌های خود را به خرید کتاب، ترغیب می‌کنند. این دست فعالیت‌ها، می‌تواند تبدیل به یک اکوسیستم یعنی ایجاد شغل شود؛ بنابراین یک اکوسیستم، باید طراحی و در یک فاصله زمانی کوتاه، به یک صنعت تبدیل و بدون دخالت دولت، خودگردان اداره شود.

اگر صنعت نشر در آینده می‌خواهد حرفی برای گفتن داشته باشد، نیاز دارد به کلان‌داده‌هایی از رسانه‌های نوین، به‌ویژه رسانه‌های‌ اجتماعی که درباره آن‌ها صحبت کردیم مراجعه و مخاطبان تخصصی خود را شناسایی و مطابق با سلایق و علایق آن‌ها تولید محصول کند.

تاثير رسانه‌های امروزی و فناوری‌های آينده بر صنعت چاپ و نشر چیست؟
حسین خوشرفتار: امروزه اتفاق جالبی در حال رخ دادن است و جوامع حس می‌کنند، چیزی در راه است که علائم آن را می‌بینند اما دقیقا نمی‌دانند چه چیزی است. در اصل به آینده نوین، نزدیک انقلاب صنعتی چهارم یا هر چیزی که برازنده این تغییر باشد در حال نزدیک شدن هستیم. درگذشته مفاهیمی داشتیم که با آن‌ها زندگی می‌کردیم و امروزه لازم است مفاهیم، دوباره تعریف شوند؛ چرا‌که شرایطی حاکم بر عالم خواهد شد، زندگی را آن چنان دچار تغییر می‌کند که مفاهیم جدید را به راحتی  می‌پذیریم؛ چراکه بدون آن‌ها نمی‌توانیم زندگی کنیم.
 
برای بررسی اینکه «آینده صنعت نشر و کتاب چه اتفاقی خواهد افتاد؟» باید مقداری به فلسفه کتاب بپردازیم؛ اکنون صفحات اینستاگرامی یا پادکست‌هایی که در حوزه کتاب تولید می‌شود، آورده‌های خوبی در این حوزه وجود دارد، داشته‌اند. اما چنین مواردی آسیبی جدی نیز دارند؛ به‌ویژه برای کسانی که اهل کتاب نیستند و صرفاً با گوش کردن نیم ساعت یا یک ساعت از خلاصه‌ کتاب، احساس می‌کنند که یک کتاب را خوانده‌اند. شاید اصل مطلب در خلاصه كتاب درک شود، اما اثر خواندن كتاب را ندارند. 

امروزه تولیدکننده‌های محتوا، باید بتوانند با ابزارهای موجود، محتوای خود را به مخاطب  برسانند؛ یعنی محتوا نزد کاربری برود که می‌خواهد آن را استفاده کند. کاربر اینستاگرام، خیلی دنبال علاقه‌مندی خود نمی‌رود؛ بلکه اینستاگرام به او پیشنهاد می‌دهد و محتوا را در خدمت کاربر قرار می‌دهد.
 
باید بررسی کنیم در دنیای جدید با چه شرایطی روبه‌رو هستیم تا بتوانیم مفهوم را به درستی منتقل کنیم در آینده‌ای نه‌چندان دور، با فناوري‌هایی مانند متاورس، بلاكچين و... قرار است زندگی روزمره خود را ادامه دهیم و ديگر ابعاد زندگی مثل کتاب خواندن هم متاثر از این فناوری‌ها خواهد بود.
 
امروزه فناوری از گوشی‌های موبایل نيز جلوتر رفته و وسايلی مثل ساعت‌ها و عینک‌های هوشمند و اخيرا تجهیزات زیستی پا به عرصه گذاشته‌اند. یعنی ممکن است تا چند سال آینده، برای توییت کردن نیازی به تايپ كردن نباشد؛ بلکه کافی است که به آن فکر کنیم یا با علائم و حرکاتی خاص این کار  انجام شود.
 
آيا صفحات اينترنتی و افرادی كه كتاب‌ها را خلاصه و به واسطه رسانه‌های مختلف آن را به دست مردم می‌رسانند، موجب دوری آن‌ها از كتاب خواندن می‌شوند؟
رحمانی: مساله اين است؛ دوست داریم درباره همه مسائل بدانیم و با مطالعه اندک شروع به اظهارنظر می‌کنیم؛ بنابراین  در حوزه تخصصی خودمان را تقویت نمی‌کنیم و علاقه‌مندیم درباره همه حوزه‌ها اطلاعات کسب کنیم. در حالی‌که تا فرد درباره كتاب و محتوای آن، چيزي به ما نگويد، به دنبال آن محتوا و آن كتاب، نمی‌رويم. بنابراین تاثیر منفی عملکرد فعالان فضای مجازی که خلاصه کتاب توليد می كنند، موجب آسيب دوری مردم از كتاب می‌شود، لزوماً به معنای آسیب ایده نیست. شاید صنعت نشر در ایران باید به همان سمتی برود که در یک کلیپ ۳۰ دقیقه‌ای، کتابی 300 صفحه‌ای را توضیح می‌دهد. شاید صنعت نشر باید به سمت تولید همان کتاب‌های نیم ساعتی برود؛ بحثی که به عنوان تولیدات ساندویچی از آن یاد می‌شود.
 
صنعت نشر و هر صنعت دیگری به‌زودی باید از تولید کالای عمومی به سمت تولید کالای اختصاصی برای مخاطبان‌شان  بروند. با توجه به بحث میکرو تارگتینگ که توضیح دادم، صنعت نشر بايد به سمت تولید کالاهای تخصصی برود و کالای تخصصی را به دست مخاطب خاص‌اش برساند که بوک‌بلاگرها و افراد دیگری می‌توانند در این حوزه کمک کنند.
 
محتوای كتاب‌ها در آينده چگونه خواهد بود و فعالان صنعت نشر چگونه بايد عمل کنند؟
خوش‌رفتار: برای ادامه تحصیل، ابزارهایی مثل وی.آر، ای.آر یا واقعیت ترکیبی، کمک می‌کند، شرایط نسبت به حالت کنونی که در آن قرار داریم تغییر کند؛ یعنی به جای اینکه دانش‌آموزان با یک کتاب به عمق یک سلول بروند، با وی.آر این کار را انجام دهیم تا اجزای آن را ببیند و حس کند.
 
درباره محتواهای ویدیویی، زیر ۳ ثانیه برای جذب مخاطب فرصت وجود دارد. یعنی امروزه نمی‌توانیم به همان شیوه‌ای که قبلا با مخاطب روبه‌رو می‌شدیم، رفتار کنیم. باید محتوایی تولید کنیم که علاوه‌بر جذب، عمق مطلب را نیز به او منتقل کنیم. بنابراین بوک بلاگر موثر است؛ اما باید میکرو کانتنت‌های جذابی ایجاد کنیم که کاربران، عمق مطلب را نيز درک کنند. صنعت نشر کتاب نيز چاره‌ای غیر از این ندارد و حتما باید به این سمت برود  و در محتواهای کوتاه و جذاب، مخاطب را غنی و زمینه‌ای برای انتشار آن فراهم كنند.
 
درباره زمینه‌سازی بیشتر توضیح می‌دهید؟
خوش‌رفتار: رسانه تعیین می‌کند که محتوا کی، چگونه و به چه شکلی به دست کاربر برسد. اگر مسیر را در اختیار نداشته باشیم یا اثر گذار نباشیم، در عمل نمی‌توانیم محتوای خود را به شکلی که می‌خواهیم به دست مخاطب برسانیم. در واقع گاهی بستر از تولید محتوا مهمتر و جزو وظایف تعریف شده است. فیسبوک با تعداد کاربر قابل توجه، اینستاگرام و بعد پیام‌رسان واتس‌اپ را خريداری می‌كند و برای انتقال محتوای خود به دست کاربرانش، بسترهای انتشار را در اختیار می‌گیرد.
 
توليد محتوا برای مخاطبان و حركت صنعت نشر به سوی اين عرصه چگونه خواهد بود؟
رحمانی: انسان‌ها تلاش می‌کنند با بیان برخی از ویژگی‌ها، ابتدا خودشان را معرفی کنند و بگویند من این هستم. هرکدام از این هزاران ویژگی می‌تواند هویت باشد؛ البته هویت تعریف عمیق‌تری دارد که به اين بحث نزدیک کردم؛ بنابراین با هویت معرفی می‌شویم. اگر ناشر بخواهد محتوايی پُرمخاطب توليد كند، مثلاً اگر بخواهد محتوایی درباره دارکوب یا محتوایی برای دختران شهری تولید كند؛ هرکدام از آن‌ها ویژگی‌های هویتی متفاوتی دارد. صنعت نشر و هر صنعتی دیگری كه به این مدل شبکه‌ای و مولفه‌های هویتی مخاطبین‌اش دقت نکند، نمی‌تواند محصولی تولید کند که مخاطب آن را بخواهد. در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که مدل شبکه‌ای آن «گروه گروه» است. اگر بخواهیم تولید محتوا انجام دهیم، باید به گروهی که می‌خواهیم برای آن‌ها تولید محتوا کنیم، مسلط شويم.
 
با ظهور فناوری‌های نوين و ارتباطاتی، صنعت نشر بايد چه سياستی تدوين كند؟
خوش‌رفتار: امروز در نقطه‌ای ایستاده‌ایم که باید تصمیم بگیریم، آیا می‌خواهیم مثل اتفاقی که در انقلاب صنعتی سوم یعنی ظهور فناوری اطلاعات تجربه کردیم، صرفاً یک مصرف‌کننده همیشه نگران باشیم؟ در این فضا کنشگر نبوده‌ و همیشه از آن متاثر بوده‌ایم. صنعت نشر و کتاب غیر از این نیست و من نگران انفعال در بروزرسانی فناوری اطلاعات و ادامه این فضا هستم. اگر اين‌گونه بخواهيم به حركت ادامه دهيم، بازار کتاب را بیشتر از دست می‌دهیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها