یکشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۱ - ۰۹:۵۴
قرآن در برابر چالش اعتقاد به عدم وجود خداوند سکوت نکرده است

کردی اردکانی گفت: قرآن کتابی فرازمانی و فرامکانی است و نمی‌توان پذیرفت چنین کتابی در برابر چالش اعتقاد به عدم وجود خداوند با بی‌اعتنایی گذشته و نسبت به این مسئله سکوت کرده باشد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) نشست «آیا وجود خدا در قرآن اثبات شده است؟» شنبه ۲۱ آبان‌ماه از سوی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار شد. احمد شه‌گلی، عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران  طی سخنانی گفت: تفتازانی می‌گوید وجود خداوند امری بدیهی است که سزاوار نیست مؤمنین به صورت سلبی و ایجابی در مورد آن بحث کنند لذا چون از مبانی مسلم فقهی است در بحث‌های دینی جایگاهی ندارد. دلیل دیگر اینکه چرا قرآن به این مسئله نپرداخته این است که در بین فطریات، بالاترین مسئله فطری، وجود خداوند است و اصلِ حُسنِ پرستشِ یک موجودِ متعالی، همواره در طول تاریخ در میان انسان‌ها وجود داشته است.

او ادامه داد: نکته دیگر اینکه از دیدگاه قرآن کریم، پذیرش آیات الهی و پیامبر، باعث می‌‌شود در جان انسان پالایش شده و انسان باید طهارتی داشته باشد که احکام الهی را بپذیرد اما لجاجب برخی انسان‌ها مانع رسیدن آنها به این حقیقت می‌شود. در مورد منکرین گفته شده هر آیه‌ و معجزه‌ای نشان آنها دهیم اینها ایمان نمی‌‌آوردند. 

شه‌گلی با بیان اینکه اگرچه وجود خدا بدیهی است اما همین بداهت را برخی انسان‌ها درک نمی‌کنند و این ناشی از لجاجت، کینه و عناد است افزود: مسئله دیگر اینکه بر اساس برخی آیات و روایات، گناه، طغیان و عصیان منشأ انکار خداوند یا نبوت است. در روایت آمده که گناه باعث می‌شود انسان ولایت رسول خدا را انکار و در نهایت دچار شرک شود. این روایت تصریح دارد که گناه منشأ انکار است.

این مدرس دانشگاه با طرح این سوال که آیا احکام اسلامی، عقلانی یا تابع هوا و هوس نفسانی هستند؟ پاسخ داد: در قرآن و در بیش از سیصد آیه از توجه به عقلانیت صحبت شده است. بنابراین حکم انکار خدا از نگاه قرآنی، ناشی از هوای نفسانی است. جالب این است که در قرآن، کسانی که عناد و لجاجت دارند و دستورات پیامبر گرامی اسلام(ص) را نمی‌پذیرند با مشرکانی مقایسه شده‌اند که خدا را می‌پذیرفتند اما به پیامبر می‌‌گفتند شما هم بشری همانند ما هستید و از ناحیه خدا نیامده‌اید.

او با اشاره به اینکه در نگاه منطق دینی، علت الحاد و انکار خداوند، عوامل غیر معرفتی است؛ وقتی تاریخ الحاد را بررسی می‌کنیم به این نتیجه می‌رسیم افرادی همانند نیچه، سارتر و کامو که ملحد شده‌اند اول الحاد را پذیرفته‌اند و سپس دنبال فاکتورهای آن رفته‌اند یادآور شد:‌سارتر در کتاب «آنچه من هستم» می‌گوید هیچ کفر و الحادی نیست که نتوان کلید آن را در نابه‌سامانی اجتماعی یافت. سارتر می‌گوید در دوازده سالگی ملحد شدم و سپس دنبال ادله آن رفتم بنابراین از نظر قرآن، اگر الحاد دلایل غیر معرفتی دارد برای پاسخگویی به آن نیز باید از دلایل غیر معرفتی بهره‌ برد. از برتراند راسل پرسیدند اگر به آن دنیا رفتی و دیدی خداوند وجود داشت چه می‌‌گفتی؟ وی در جواب می‌گوید به خداوند خواهم گفت که چرا آنقدر دلیل را برای من نشان ندادی که وجود شما را بپذیرم؟ اما باید به راسل گفت که در و دیوار، نشانه وجود خداوند بوده اما شما به آن بی‌توجه بوده‌اید.

احسان کردی اردکانی، عضو هیئت علمی دانشگاه اردکان با اشاره به موضع دیدگاه قرآن کریم درباره اثبات وجود خدا عنوان کرد: در قرآن استدلالی درباره اثبات وجود خدا نیست. برخی می‌گویند به صورت ضمنی و تلویحی به وجود خداوند در قرآن کریم اشاره شده است. گروه سوم نیز می‌گویند استدلال‌های صریح و مستقیم درباره اثبات وجود خداوند در قرآن وجود دارد. آنچه ما بر اساس تحقیقات علمی به آن رسیده‌ایم این است که در قرآن استدلالی درباره اثبات وجود خداوند نیامده است و این با دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان مطابقت دارد که می‌فرماید قرآن اصل وجود خداوند را بدیهی می‌داند و همیشه از صفات خداوند همانند خالقیت و ربوبیت صحبت کرده است. بنابراین کسانیکه مخاطب خداوند در عصر نزول بوده‌اند در اصل وجود خداوند شکی نداشند اما در ربوبیت خداوند، مشرک بودند و در زمینه عبودیت، غیر از خدا را می‌پرسیدند.

او با بیان اینکه برخی معتقدند اعتقاد به خدا در فطرت بشر است گفت: کتاب «التوحید» اثر شیخ صدوق، یکی از کتاب‌هایی است که به این موضوع اشاره کرده است که بشر به صورت فطری وجود خدا را باور دارد. نکته مهم این است که فطری بودن اعتقاد به وجود خدا با مسئله اثبات یا عدم اثبات وجود خدا، دو مسئله جدا هستند یعنی ممکن است کسی معتقد باشد وجود خداوند بدیهی است اما از سوی دیگر برای وجود خداوند دلیل هم بیاورد. البته اینها منافاتی با هم ندارند.

کردی اردکانی افزود: برخی به علامه طباطبایی ایراد گرفته‌اند که اگر وجود خداوند بدیهی است چرا در طول تاریخ ملحدانی وجود داشته و ائمه با آنها مناظره کرده‌اند. بنابراین جواب این قبیل اشکالات واضح می‌شود که بین بدیهی دانستن خداوند یا اثبات و عدم اثبات، تلازم وجود ندارد. برخی از اندیشمندان بر این دیدگاه ایراد گرفته‌اند که قرآن کتابی فرازمانی و فرامکانی است و نمی‌توان پذیرفت چنین کتابی در برابر چالش اعتقاد به عدم وجود خداوند با بی‌اعتنایی گذشته و نسبت به این مسئله سکوت کرده باشد. مگر می‌توانیم بپذیریم قرآنی که ماموریت هدایت بشر را بر عهده دارد درباره اصل وجود خداوند سکوت کرده باشد پس این دسته افراد می‌گویند قرآن در این زمینه سکوت نکرده است.

او در پایان گفت: در قرآن، آیه صریحی که دلالت بر اصل وجود خداوند کند نداریم هرچند در برابر دیدگاه‌های ملحدین هم می‌توان دلیل آورد؛ چراکه در قرآن این اصل بدیهی و فطری است. اگر به دیدگاه عرفا مراجعه کنیم به نظر می‌رسد نزدیک‌ترین روش به روش قرآنی را داشته و آنها نیز وجود خدا را بدیهی دانسته‌اند هرچند در کتاب‌های فلسفی مشاهده می‌کنیم که دلایلی برای اثبات وجود خداوند ارائه شده است.

 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها