عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی و علومتربیتی دانشگاه سمنان نوشت: «سوادرسانهای» مجموعهای از مهارتهاست که به ما کمک میکند تا در برخورد با رسانهها، توانایی تحلیل و شناخت هدف آن رسانه در انتقال پیام را دریابیم و بتوانیم در فضای وب اطلاعات درست را استخراج کنیم.»
در این فضای جدید، انجام کارها آسانتر ازگذشته شد و ارتباطات بیشتر و راحتتر از سابق شد. برای نمونه افراد و خانوادهها به آسانی میتوانستند از طریق فضاهای ارتباطی با همدیگر ارتباط متنی، صوتی یا تصویری برقرار کنند و یا از طریق فناوریهای اطلاعاتی خریدهای خود را بهصورت غیرحضوری انجام دهند و نیاز به حضور فیزیکی در فضای جامعه، کمتر شود زیرا به کمک ابزارهای ارتباطی بسیاری از امور روزمره زندگی انجام میشود.
از سویی دیگر، بخشهای مختلف زندگی انسان دستخوش تغییر قرار گرفت. به عنوان مثال یکی از این حوزهها، حوزه آموزش است. گرچه شیوع کرونا، بسیاری از خانوادهها را درگیر آموزش از طریق فضاهای مجازی و شبکههای اجتماعی کرد، اما پیشبینی میشد که این اتفاق دیر یا زود برای جوامع آموزشی بیفتد و استفاده از نظامهای الکترونیکی برای آموزش رایج شود.
اگرچه برخی از نظامهای آموزشی، پیشتر به سراغ آموزش از راه دور رفته بودند اما حضور بیماری کرونا، موضوع گرایش نظامهای آموزشی به استفاده از ابزارهای الکترونیکی و ارتباطات راه دور برای آموزش را سرعت بخشید. این تغییر را میتوان در فضای کسب و کار نیز مشاهده کرد، بسیاری از خانمها و آقایان از طریق فضاهای مجازی برای کسب درآمد و کسب و کار روزانه خویش از این فضاها استفاده مفید میکنند. وقتی به شبکههای اجتماعی سر میزنید انبوهی از تبلیغات افراد را برای فروش محصولات یا تولیدات خود را میتوانید مشاهده کنید که به کمک ویژگیهای شبکههای اجتماعی از جمله سرعت، سهولت و ارتباط آسان، در تلاشند تا نسبت به بازاریابی و فروش محصولات اقدام کنند.
در کنار مزیتهایی که شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای فوری دارند؛ مشکلاتی نیز برای خانوادهها به همراه آوردهاند. یکی از مشکلاتی که میتوان به آن اشاره کرد؛ از بین رفتن ارتباطات سنتی است. در فضای سنتی افراد بهصورت چهره به چهره یکدیگر را ملاقات میکردند وارتباطی واقعی و حسی برقرار می کردند و این ارتباط چهره به چهره باعث میشد بسیاری از چالشها و مشکلات موجود در ارتباط مجازی از بین برود. به نظر می رسد که با وجود اینکه فضای مجازی موجب افزایش میزان ارتباطات مجازی شده است؛ از سویی دیگر باعث شده انسانها نسبت به گذشته تنهاتر شوند.
درست است که ما میتوانیم در فضای وب با میلیونها انسان در جای جای دنیا ارتباط مجازی برقرار کنیم، اما این ارتباط مجازی به این مفهوم نیست که انسان بتواند نسبت به گذشته ارتباط شاد و گستردهتری داشته باشد. برعکس، به نظر میرسد فضای ارتباطات جهانی و استفاده از شبکهها و پیام رسانهای فوری بهگونهای است که باعث کمتر شدن ارتباطات همگانی انسانها شده است.
بهعنوان مثال در بسیاری از خانوادهها میبینیم که افراد در کنار هم نشستهاند و بهجای اینکه باهم صحبت کنند در شبکههای مجازی حضور دارند. آنها از طریق خواندن پیامهایی که در این پیام رسانها موج میزند، اصطلاحاً فضای خانه را به سمت استفاده از فضای مجازی پیش ببرند. در بسیاری موارد ما بهصورت ناخودآگاه درگیر این فضاها میشویم. برای نمونه در بسیاری مواقع ما بهجای اینکه در کنار هم صحبت و گفتو گو کنیم و ارتباط چهره به چهره داشته باشیم متاسفانه با در دست گرفتن گوشی تلفن همراه خود و استفاده از اینترنت تلاش میکنیم که خود را در فضای مجازی غوطه ور نماییم.
فضای مجازی در کنار جذابیتها و مزیتهایش، چالشها و مشکلاتی را برای خانوادهها به همراه آورده است. بسیاری از مشکلاتی که در حوزه ارتباطی بین همسران و فرزندان بهوجود آمده بهدلیل استفاده بیش از حد و یا اعتیاد به استفاده از پیام رسانهای فوری و اینترنت است.
در شرایطی که فضای امن موجود در خانه میتواند با آرامش بیشتری تداوم یابد، گوشیهای هوشمند، فرصت های ارتباطی چهره به چهره همسران و فرزندان را به نظر می رسد کمتر از گذشته کرده است. به عنوان یک معلم دانشگاهی همواره معتقدم که استفاده از جنبههای مثبت فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی باید توسط خانوادهها مورد توجه قرار گیرد. درواقع کسی منکر استفاده از گوشیهای هوشمند نیست اما این گوشیهای هوشمند با تمام هوشمندی خود نمیتوانند جای خالی ارتباطات سنتی را پر کنند. ذکر این نکته گرچه ممکن است کلیشهای باشد اما به نظر میرسد ما در استفاده از شبکههای اجتماعی و پیام رسان های فوری آداب و رسوم و فرهنگ استفاده از آنها را بخوبی یاد نگرفته ایم.
دو اصطلاح «سواد اطلاعاتی» و «سواد رسانهای» در ادبیات پژوهشی و آکادمیک وجود دارد و آشنا شدن با این دو اصطلاح و مهارتورزی در آنها میتواند کمک کند تا ما بهعنوان افرادی که قرار است در جامعهای با نام جامعه اطلاعاتی درگیر شویم مهارتهای بیشتر و بهتری را داشته و توانمندیهای خوبی را برای حفاظت از خودمان و خانواده خود در این فضا داشته باشیم.
همانطور که اشاره شد هیچکس منکر استفاده از فضای مجازی نیست و فضای مجازی با تمام قابلیتهایی که دارد برای ما ارزشمند است. در شرایط و عصری که زندگی میکنیم؛ عدم استفاده از این فضاها و ابزارها ممکن است مشکلاتی را برای آموزش، پژوهش، سرگرمی و تجارت ایجاد کند. بنابراین با اطلاع از ویژگیها و مزایایی که شبکههای اجتماعی دارند، خانوادهها اگر به دو ابزار و مهارت فوق یعنی «سواد اطلاعاتی» و «سواد رسانهای» مجهز شوند؛ میتوانند برخی از چالشهایی که در این حوزه وجود دارد را برطرف کنند.
اگر اجازه دهید برای خوانندگان شما ابتدا مفهوم «سوادرسانهای» را بیان کنم سپس به موضوع سواد اطلاعاتی بپردازم. «سوادرسانهای» مجموعهای از مهارتهاست که به ما کمک میکند تا در برخورد با رسانهها، توانایی تحلیل و شناخت هدف آن رسانه را در انتقال پیام داشته باشیم.
بسیاری از رسانهها ممکن است که در انتشار اخبار و پیامهای خود اهدافی را داشته باشند که این اهداف گاهی آشکار و گاهی پنهان است. اما من بهعنوان یک خانم خانواده، پدر و یا فرزند باید دارای مهارت تجزیه و تحلیل اهداف آشکار و پنهان موجود در خبرهای رسانهها باشم.
اگر من این مهارت را در خود تقویت کنم؛ نهایتاً میتوانم در برابر فرافکنیها، اطلاعیهها و یا اخبار آشکار و پنهانی که در رسانهها منتشر میشود از خود دفاع و مراقبت کنم. در عین حال این مهارت به من کمک میکند تا با بینش بهتری در مقابل رسانهها قد علم کنم و از خود محافظت کنم. گاهی یک فیلم یا کلیپ در پیام رسانهای فوری یا شبکههای اجتماعی میبینیم و بیتفاوت از کنار از آن میگذریم. با مسلط شدن به مهارت سواد رسانهای در واقع ما نسبت به پیامهای این کلیپ حساس میشویم. از خود میپرسیم چرا این فیلم یا کلیپ را باید ببینم؟ هدف تهیهکننده یا تولیدکننده آن چیست؟ چه دانشی به دانش یا یافتههای قبلی من افزود؟
از سوی دیگر، سواد اطلاعاتی مجموعهای از مهارتهاست که افراد نیاز دارند تا برای پیدا کردن اطلاعات مورد نیاز خود، ارزیابی و استفاده موثر از آن ها در زندگی شخصی و فردی آگاه باشند. ما هر روز در پیام رسانها و شبکه های اجتماعی در معرض بمباران اطلاعاتی قرار داریم.
بسیاری از پیامها در حالی در این شبکهها و پیام رسانها منتشر میشود در حالی که هیچ منبع و رفرنسی ندارد. بنابراین من به عنوان یک فرد اگر قرار باشد که در یک پیام رسان حضور داشته باشم و مهارت سواد اطلاعاتی را نداشته باشم؛ قطعاً در مدیریت اطلاعاتی که هر روز به تلفن همراه من وارد میشود و یا اینکه خود آن را انتشار میدهم، با مشکل مواجه میشوم.
ما هرروز هنگامی که پیام رسانهای خود را فعال میکنیم؛ شاهد پیامهای مختلف از مبداهای گوناگون هستیم. به عنوان فردی که روزانه بیش از صد تا هزار پیام برایم از جاهای مختلف ارسال میشود؛ حتما در مدیریت این پیام ها دخالت و در مدیریت آنها هوشمندانه باید عمل کنم. یعنی هر پیامی که به من رسیده است را برای دیگران ارسال نمیکنم چرا که در ابتدا باید از صحت، سقم و میزان اعتبار آن آگاه باشم. چه بسیار پیامهایی که اصطلاحاً به آنها پیامهای « Fake» و یا جعلی میگوییم؛ ممکن است در بین این پیامها باشد که هیچ پشتوانه علمی و واقعی ندارند. یعنی یک موضوعی را که نه اتفاق افتاده، نه کسی آن را دیده و نه کسی از آن خبر دارد، به عنوان یک خبر جعلی ممکن است یک نفر، یک گروه و یا یک تیم، خواسته یا ناخواسته، دانسته یا نادانسته آن را ایجاد کنند و در پیام رسانهای اجتماعی آن را منتشر کنند.
من به عنوان یک کاربر بعد از بررسی میزان اعتبار آن براساس شرایط زمان و مکان تصمیم میگیرم آن را به افراد و گروههای مخاطب ارسال کنم. متاسفانه در کشور ما بسیاری از افراد بدون توجه به این مساله که هر پیامی ممکن است یک محتوای درست و یا نادرست داشته باشد سعی میکنند به محض اینکه پیامی بدست آنها رسید؛ آن را در کانال ها و گروههای مختلفی که عضو هستند به اشتراک بگذارند در حالیکه از صحت و سقم آن اطلاعی ندارند و نمیدانند آیا این پیام از یک منبع معتبری ارسال شده و آیا محتوای این پیام مناسب است و یا خیر.
بنابراین اگر مجهز به دو بال مهم و ضروری "سواد اطلاعاتی" و "سواد رسانه ای" باشیم می توانیم بخشی از مشکلاتی که در ارتباط با فضای مجازی بوجود می آید را حل کنیم. همانطور که اشاره شد، سواد اطلاعاتی بهعنوان مجموعه مهارت هایی که نیاز است تا افراد در زندگی از آن استفاده کنند تا بدانند چگونه اطلاعات را جستجو، ارزیابی و استفاده کنند. برای اینکه ما بخواهیم دارای سواد اطلاعاتی باشیم، نیاز است در ابتدا تلاش کنیم با ابزارهای جستجو و مواردی که در ارزیابی اطلاعات موثر است آشنا شویم.
به خاطر داشته باشیم فضای اینترنت و یا فضای وب، فضایی مانند یک سمساری را دارد. این دیدگاه را ویلیام کتز که یک متخصص حوزه علم اطلاعات بیان کرده است. در واقع از نظر ایشان اینترنت تعبیر به سمساری شده است و آنرا مترادف با هرج و مرج و بی نظمی آشکار دانسته اند.
برخی پژوهشگران مانند فتاحی (1378) معتقدند که این یک واقعیت است که هر فردی هر اطلاعاتی را به راحتی میتواند در فضای وب منتشر کند. بنابراین من به عنوان مخاطب باید مراقب باشم هنگامی که به این فضا مراجعه میکنم از دل این سمساری اطلاعات درست و صحیحی را بتوانم پیدا کرده و از آن استفاده مناسب کنم.
باتوجه به اینکه بسیاری از ما در استفاده از شبکههای اجتماعی و پیام رسانهای فوری معمولاً افراط و تفریط داریم، یک اقدام بسیار خوبی که در این خصوص میتوانیم به انجام رسانیم؛ اختصاص زمانهای مشخص برای استفاده از فضاهای مجازی است. چهره خوشایندی ندارد که ما و یا فرزندانمان در هر لحظه با صدای هشدار پیامک های دریافتی در هر پیام رسانی به سراغ گوشیهای همراه خود برویم. همین مراجعه مداوم به پیام رسانها باعث میشود یک بینظمی و یا اصطلاحاً سطحینگری در تفکر برای دانش آموز و یا فرزند ما بوجود میآورد.
شایسته است به محض اینکه ما با تلفن همراه خود کاری نداریم اینترنت آن را غیرفعال کرده و برای استفاده از آن زمانهایی را در طول شبانه روز معیّن و در آن ساعات از پیام هایی که در آن شبکه وجود دارد آگاه شده و براساس دانشها و مهارتهایی که داریم از آن استفاده درست کنیم. این اقدام ضمن اینکه موجب ایجاد نظم در امور ما برای استفاده از شبکههای اجتماعی خواهد شد؛ فرصتی را برای من به عنوان پدر، مادر و یا فرزند خانواده بوجود میآورد تا بتوانم از منابعی که حاوی اطلاعات مناسب، صحیح و مرتبط هستند بیش تر استفاده کنم.
بهعنوان نمونه اگر من زمان خود را در منزل مدیریت کرده و کمتر سراغ شبکههای اجتماعی و یا پیام رسان های فوری بروم؛ البته این کمتر بدان معنا نیست که خود را محدود کنم، بلکه مدیریت زمان داشته باشم. بدین ترتیب من میتوانم زمانهای بیشتری را در طول روز ذخیره کنم و این زمانهای بیشتر را صرف مطالعه آثار مختلف و متنوعی کنم که احتمالاً اگر نگاهی به اطراف خود بیاندازم میتوانم آنها را بیابم.
بسیاری از دانشمندان و بزرگان این مرز و بوم و دنیا، از طریق همین مطالعههای کوچک موفقیتهایشان را بهدست آوردهاند یعنی بسیاری از شخصیّتهای مطرح دنیا در زمانهای طلایی که برای آنها بوجود میآید و مطالعاتی که در این زمانها انجام میدهند؛ موفق شدند تا شخصیّت های بزرگ علمی و فرهنگی در کشور ما و یا در جهان باشند.
من هم به عنوان یک پدر، مادر و یا فرزند اگر تلاش کنم و مدیریت زمان داشته باشم، در زمانهای طلایی میتوانم دست به مطالعه آثار مهم، کلاسیک، سنتی و یا آثار روز منتشر شده در کشور خود بزنم و با بزرگان ادب و اندیشمندان این مرز و بوم بیشتر آشنا شوم و یا حداقل کاری که میتوانم انجام دهم این است که از این زمانهای کوچک در برای مطالعه کتابهای علمی یا الهامی ارزشمند، اشعار و آثار ادبی شاعران استفاده کنم.
بهعنوان نمونه ما همیشه باید یکی از دیوانهای شاعران نامی و مشهور کشورمان را در کنار خود داشته باشیم تا در هر زمانی که فرصت مجالی داد حداقل تعدادی ابیات را برای خود و یا فرزندانمان بخوانیم. با این اتفاق با مطالعه آثار غنی و سنتی کشورمان انس و الفت داریم و اینکه در مسیر اعتلای، رشد و پیشرفت کشور خویش گامی برداشتهایم و از سویی دیگر زمینهساز استفاده درست و مدیریت زمان را خواهیم داشت.
به نظر میرسد حضور شبکههای اجتماعی باعث کمبود وقت ما شده است. در بسیاری مواقع به علت مراجعههای متعدد ما به شبکههای اجتماعی، احساس میکنیم که زمان را از دست دادهایم و این یک واقعیت بسیار مهم است و باید مراقب باشیم و بهگونه ای برنامه ریزی کنیم که در ساعات مشخص امکان استفاده از شبکه های اطلاعاتی و اجتماعی را برای خود فراهم آوریم.
در جایگاه پدر و مادر وظیفه داریم ضمن اینکه با مهارتهای سواد اطلاعاتی و سواد رسانه ای آشنا میشویم باید تلاش کنیم تا از آن ها استفاده درستی ببریم و آن به فرزندان خود بیاموزیم تا فرزندانمان نیز با استفاده از قوانین خود مراقبتی و خود کارآمدی بتوانند در مسیر بالندگی قدم برداشته و از چالش های احتمالی فضای مجازی در امان بمانند.
یکی از پیشنهادهایی که در این خصوص میتوان به خانواده ها، گفتوگو در مورد پدیده های جدید با فرزندان خویش است. صحبت کردن با فرزند باعث روشنگری میشود و بسیاری از چالشها و سوالاتی که فرزند ما در ذهن خود دارد را در قالب این گفتوگو ها از بین ببریم.
در خاتمه باید یادآورد شویم که فناوریها هر روز قویتر، توسعه یافتهتر، کوچکتر و نزدیکتر به ما میشوند و حتی ممکن است ما در آینده از گوشی همراه استفاده نکنیم و چه بسا «چیپ هایی» حاوی اطلاعات در پوست و یا بخشی از بدن انسان قرار داده شود که همین وظایف تلفن همراه را انجام دهد. بنابراین در بسیاری مواقع که فناوریها ریز می شوند، بیش تر به ما نزدیک میشوند اما در مقابل باعث دور شدن ما از یکدیگر میشوند. در عین حال باید تلاش کنیم با فناوریهای نوین ارتباطی همگام باشیم. به نظر میرسد سواد اطلاعاتی، سواد رسانهای و مطالعه مداوم سه موضوع قابل توجه و با اهمیت برای همگامی با این فناوریها باشد.»
منابع
فتاحی, رحمت الله. (1378). بلبشوی اینترنت: گفتاری پیرامون مشکلات سازماندهی ، جستجو، و بازیابی اطلاعات در وب جهانگستر. کتابداری و اطلاعرسانی, 2(2), 1-22.
نظر شما