مترجم کتاب آنارکوسندیکالیسم در گفتوگو با ایبنا:
جنبههای فلسفی آنارشیسم به عنوان نظریهای سیاسی مغفول مانده است
چامسکی همچون رودلف رکر طرحها و مفاهیم مطلق برای رسیدن به سعادت انسان و تعیین هدف نهایی برای پیشرفت انسان را- چنانکه مارکس، لنین، و پیروان آنها بدان باور داشتند- مردود میداند و مانند رکر بر این گفته باکونین تاکید میکند که آزادی بدون سوسیالیسم بیعدالتی و سوسیالیسم بدون آزادی بردهداری است.
«آنارکوسندیکالیسم» با پیشگفتاری از نوام چامسکی در 6 فصل سامان یافته و به عناوینی چون پرولتاریا و آغاز جنبش نوین کارگری، پیشگامان سندیکالیسم، اهداف آنارکوسندیکالیسم، شیوههای آنارکوسندیکالیسم و تحول آنارکوسندیکالیسم میپردازد. هر چند شاید اندیشههای آنارشیستی امروزه چندان در مرکز توجه نباشند اما رد پای آن را در ادوار مختلف تکفر بشری میتوان یافت. همانطور که در فصل نخست کتاب آمده است: «اندیشههای آنارشیستی را در هر دوره تاریخی میتوان یافت. هر چند برای پژوهش تاریخی در این زمینه باید کارهای بیشتری صورت گیرد. با این اندیشهها در گفتار فرزانه چینی لائوتسه(مسیر و راه درست) و در فیلسوفان بعدی یونان، لذت باوران و کلبیون و دیگر طرفداران به اصطلاح«حق طبیعی» و به ویژه در زنون که در قطب مخالف افلاطون، مکتب رواقی را پایه گذاشت، آشنا شدهایم. این اندیشهها در آموزههای گنوسی کارپوکراتس در اسکندریه نمود یافت و در قرون وسطی، در فرقههای به خصوصی از مسیحیت در فرانسه، آلمان و هلند که همگی قربانی آزار و اذیت بی رحمانه شدند، تاثیری آشکار گذاشت. در تاریخ جنبش اصلاح دینی در منطقه بوهم، این اندیشهها در افکار پیتر خلچیتسکی انعکاس پررنگی پیدا کرد، کسی که در اثر خود، شبکه ایمان در باب کلیسا و دولت همانگونه قضاوت کرده بود که بعدها تولستوی بیان داشت. در بین اومانیستهای بزرگ رابله قرار داشت که در توصیف خویش از صومعه شاد تلما(گارگانتوا) تصویری از زندگیای رها از هر گونه قید و بند آمرانه عرضه میکند.» به بهانه انتشار این کتاب گفتوگویی کوتاه با محمودرضا عبداللهی مترجم این اثر داشتهایم که در ادامه میخوانید:
کتاب آنارکوسندیکالیسم جلد پنجم از مجموعه متون کلاسیک آنارشیسم که توسط نشر افکار جدید منتشر شده است است. رودلف رکر در نگارش این اثر چه هدفی را دنبال میکند و آثار او چه جایگاهی در شناخت اندیشه های مکتب آنارشیسم دارند و جایگاه این اثر در میان آثار او چگونه است؟
رودلف رکر که اصالت آلمانی داشت کنشگر و نویسنده مشهور انارشیست در فاصلهی دو جنگ جهانی بود.آنارکوسندیکالیسم مهمترین اثر او در ۱۹۳۸ در لندن، در زمان انقلاب آنارشیستی اسپانیا، منتشر شد و هدفش آشنایی خوانندگان با ایدئولوژی این انقلاب بود. این کتاب تاریخ اندیشه و عمل آنارشیسم تا آن زمان است و همچنان اثری مهم و الهامبخش محسوب میشود. ترجمه این اثر به فارسی از روی نسخهای انجام گرفته که به کوشش نوام چامسکی منتشر شده و خود او مقدمهای جدید بر آن نگاشته است.
همانطور که اشاره کردید این کتاب با پیش گفتاری از نوام چامسکی منتشر شده است، علت توجه چامسکی به این کتاب چیست؟
چامسکی خود متعلق به نسلی از جوانانی است که در اواخر دهه چهل میلادی تحت تاثیر رودلف رکر با آنارشیسم آشنا شدهاند. چامسکی از منتقدان سوسیالیسم دولتی در شوروی بود و آموزههای رکر مبنای بسیار از این انتقادات محسوب میشوند.
چامسکی همچون رودلف رکر طرحها و مفاهیم مطلق برای رسیدن به سعادت انسان و تعیین هدف نهایی برای پیشرفت انسان را- چنانکه مارکس، لنین، و پیروان آنها بدان باور داشتند- مردود میداند و مانند رکر بر این گفته باکونین تاکید میکند که آزادی بدون سوسیالیسم بیعدالتی و سوسیالیسم بدون آزادی بردهداری است. از این رو، چامسکی و رکر نه تنها نظام لیبرال دموکراسی مبتنی بر سرمایهداری در غرب که سیستم کمونیسم دولتی و توتالیتاریسم در بلوک شرق را محکوم کردهاند.
با توجه به ترجمه دو اثر در حوزه آنارشیسم(آنارشیسم از مجموعه درآمدی کوتاه اثر کالین وارد) آیا آثار دیگری با این محوریت را در دست ترجمه دارید یا آثار آینده تان موضوعاتی متفاوت خواهند داشت؟
آنارشیسم بیشتر تاکنون به عنوان ایدئولوژی شناخته شده، اما جنبههای فلسفی آن به عنوان نظریهای سیاسی مغفول مانده. پارهای استادان دانشگاهی آثاری در این زمینه، یعنی آنارشیسم به مثابه فلسفهی سیاسی، در طول این سالها پدید آوردهاند که شایان توجه است و من نیز قصد دارم تعدادی از این آثار را به فارسی ترجمه کنم.
نظر شما