چهارشنبه ۳ اسفند ۱۴۰۱ - ۰۹:۰۰
رسیدن به بزرگی در گذر از هفت وادی در سخت‌ترین روزهای جنگ تحمیلی

دکتر منوچهر دوایی پزشک شریف و جراح حاذقی بود که در سخت‌ترین روزهای جنگ تحمیلی در اهواز، در پشت جبهه خودش را وقف درمان مجروحان جنگی کرد و با کمترین امکانات، منشأ بزرگ‌ترین خدمات شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) کتاب «مینو چهر» در فهرست کتاب‌های حوزه تاریخ شفاهی جای می‌گیرد، اما به تعبیر نویسنده‌اش، فراتر از مرور مجموعه‌ای خاطرات راوی، تأملی بر تجربیات زیسته یکی از نخبگان پزشکی کشور ما نیز محسوب می‌شود. و اگر در چارچوب موضوعات حوزه فرهنگ مقاومت و ادبیات پایداری به آن نگاه کنیم، بخش پررنگ و برجسته این تجربیات به سال‌های جنگ تحمیلی و خدماتی برمی‌گردد که دکتر منوچهر دوایی در پشت جبهه انجام داد. دکتر دوایی پزشک چیره‌دستی بود که در اوج جنگ، در اهواز ماند و نقش مهمی در درمان مجروحان و مصدومان ایفا کرد. او درمانگر بزرگ و بی‌ادعایی بود که در سخت‌ترین روزهای جنگ تحمیلی آنچه از دستش برمی‌آمد انجام داد و با کمترین امکانات، منشأ بزرگ‌ترین خدمات شد.
 
پاییز 1315 در تهران متولد شد. دوست داشت مثل پدرش داروساز شود، اما سرنوشت مسیر دیگری، البته نه‌چندان متفاوت برایش رقم زد. در رشته پزشکی تحصیل کرد و اواسط دهه سوم عمر، از دانشگاه تهران مدرک طبابت گرفت. بعد برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و در دانشگاه راچستر (نیویورک) نام‌نویسی کرد. بیشتر از هفت سال خارج از کشور اقامت داشت. به جز آمریکا، در کانادا و انگلیس و سوئیس هم تحصیل کرد و با فراگیری جراحی عمومی و جراحی کودکان، آموخته‌های خودش را تکمیل کرد.
 
دنیا را دید، دانش بسیار آموخت و همه آنچه را که آموخته بود با خود به ایران آورد. پیش از انقلاب در کنار طبابت، در دانشگاه جندی شاپور اهواز به پژوهش و تدریس نیز مشغول شد و مدتی ریاست و مدیریت دانشکده پزشکی این دانشگاه را هم پذیرفت. با حمله عراق به مرزهای کشور ما و شروع جنگ، در اهواز ماند و به حکم وظیفه‌ای که احساس می‌کرد به عهده دارد، برای درمان مجروحان جنگ و مصدومان حملات و بمباران‌های دشمن کوشش بسیار کرد.
 
همان هفته‌های نخست جنگ، در اواخر پاییز 1359 جراحت شهید چمران را معالجه کرد و بعدتر با جراحی روی دست نصرت‌الله محمودزاده، جلوی قطع شدن دست این نویسنده ـ رزمنده را گرفت. در آن روزهای سخت هم به دانش مردی مثل دکتر دوایی نیاز بود و هم به شیوه‌های ابتکاری و موثر وی برای مدیریت بحران. بحران به این معنی که گاهی شمار مجروحان چنان زیاد می‌شد که چاره‌ای جز اولویت‌بندی آنان برای جراحی وجود نداشت.
 
به روایت خود دکتر روایی «توانستیم به سرعت تریاژ را در بیمارستان پیاده کنیم و به اوضاع سامان بدهیم... در نهایت به این نتیجه رسیدیم که بهتر است با ماژیک روی پیشانی مجروحان علامت گذاشته شود. علامت قرمز یعنی بیمار نمی‌تواند منتظر عمل بماند و در صورت عدم رسیدگی از بین می‌رود. سبز یعنی مجروحانی که علی‌رغم داشتن شرایط سخت می‌توانستند یکی دو ساعت صبر کنند. علامت مشکی هم برای کسانی بود که به نظر می‌رسید نمی‌توان به آن‌ها پرداخت.»
 
جالب اینکه دکتر دوایی همان برهه، کتاب کوچکی با عنوان «درمان مجروحان و مصدومان» نوشت که محتوای آن توضیح روش‌های موثر در نجات جان مجروحان و مصدومان و کمک به بهبود هرچه سریع‌تر آنان بود و برای اعضای کادر درمان بسیار به کار می‌آمد. باورش این بود که با معالجه رزمندگان، به سرچشمه خالصی از معنویت وصل می‌شود و با خدمت به آنان، روح خودش را تعالی می‌بخشد.
 
کتاب «مینو چهر» بازخوانی خاطرات دکتر دوایی و درنگ بر گوشه‌ای از کوشش‌های کادر درمان در سال‌های جنگ تحمیلی است و عنوان آن نیز ضمن اشاره به نام کوچک دکتر دوایی، معنایی عرفانی نیز در خود دارد. این کتاب که سال 1401 از سوی انتشارات میرماه منتشر شده، کاری از جواد کامور بخشایش. نویسنده که متن نهایی را از روی دوازده ساعت مصاحبه با دکتر دوایی تنظیم کرده است، در مراسم رونمایی از کتاب، درباره چرایی انتخاب نام «مینو چهر» برای این اثر گفت «منوچهر دوایی هم دارای بعد نخبگی است و مقالات و تحقیقات زیادی به نام او وجود دارد، اما آنچه از شخصیت او من را سخت تحت تاثیر قرار داد آن بُعد معنوی و عرفانی‌اش بود. با وجود دانشی که داشت، شخصیت بسیار افتاده‌ای بود و عرفان عملی را به من یاد داد. این ویژگی‌ها موجب شد اسم این کتاب را مینو چهر بگذارم.»
 
کامور بخشایش، با همین نگاه هم بود که کتاب را به هفت بخش، یا به تعبیر خودش به هفت وادی تقسیم و زندگی دکتر دوایی را همچون سیر و سلوکی عارفانه بازخوانی کرد. در «مینو چهر» خود دکتر دوایی با ما به صحبت می‌نشیند. از دیده‌هایش می‌گوید و از سال‌های دور و نزدیک روایت می‌کند. از متن کتاب چنین استنباط می‌شود که نویسنده، کوشش بسیار داشته تا لحن و واژگان روایت، تا حد ممکن متعلق به خود راوی باشد. این وفاداری هم باعث شده است که اصالت خاطرات حفظ شوند و هم مواجهه خواننده با راوی، با کمترین میزان از مداخله واسطه (مصاحبه‌کننده) انجام شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها