واژه «عید» از ریشه «عود» آمده که در کلام عربی به معنای بازگشت است؛ در زمان عید همه چیز دوباره بر میگردد، آب به جویها و چشمهها برمیگردد، سبزه و شکوفهها به طبیعت بر میگردد و دگرگونی کامل در جهان طبیعت ایجاد میشود، به همین خاطر این زمان را عید میگویند.
جشن نوروز از گذشته های دور تا به امروز در کردستان با آداب و رسوم خاصی برگزار میشود و برگرفته از سنتهایی است که از پیشینیان به نسل امروز رسیده است. هر چند برخی از این رسوم امروز به دست فراموشی سپرده شده است اما در بعد از هزاران سال کلیت آن حفظ و شور، شادی و زیبایی در آن موج میزند.
سرزمین زاگرس و میانرودان، آرشیو فرهنگی و تاریخی آداب و رسوم است و کُردها از هزاران سال پیش تاکنون نگهدارنده فرهنگ و آداب و رسوم خود هستند.
جشن نوروز در برخی از روستاهای کردستان در اوایل اسفندماه برگزار میشود و رفته رفته تا پایان این ماه روستاهای دیگری نیز به ویژه در منطقه هورامان این جشن را برپا میکنند، اما جشن اصلی نوروز همان غروب روز پایانی اسفندماه است که در همه مناطق کردستان همراه با برافروختن آتش و ههلپرکی کُردی (نوعی جشن محلی) برگزار میشود و مردم این منطقه با پوشیدن لباسهای محلی رنگارنگ در این جشن حضور مییابند. دلیل اینکه نوروز را در برخی از مناطق زودتر جشن میگیرند، مقتضیات جغرافیایی است. در مناطق گرمسیرتر زودتر به استقبال نوروز میروند و در سردسیرتر دیرتر که آن هم به دلیل نبود یک تقویم مدون و اختلاف زمانی بوده است.
کُردها نیز مانند سایر هموطنان قبل از رسیدن عید با رویاندن سبزه در ظرفی کوچک در خانه به پیشواز نوروز می روند. در گذشته مرسوم بوده که خانه را چند روز مانده به عید جارو میکردند تا پلیدیها و زشتیها را بزدایند و سپس جارو را در کوزهای قدیمی آتش زده و خاکستر ناشی از سوزاندن پلیدیها را با همان کوزه در بیرون از خانه بر زمین میکوبیدند. علاوه بر این در میان کُردها مرسوم بوده که پوست برخی از حیوانات ذبح شده همچون گاو و گوسفند را میآوردند و در آن میدمیدند، سپس آویزان میکردند تا خشک شود و در واقع به شکل بادکنک امروزی درآید که اکثرا در قصابیها آن را برای شب نوروز میفروختند.
«خوانچه» هدیه نوروزی تازه عروسان در کردستان
رسم دیگری نیز که در منطقه کردستان وجود داشته است بردن عیدانه برای نوعروسها و دختران نامزد کرده از سوی خانواده داماد با عنوان (خوانچه) بوده که شامل کله قند، لباس، عطر، آینه، آجیل، میوه، شیرینی و حتی غذا است.
علاوه بر این زنان این منطقه در روز آخر سال، تخم مرغ میپختند و سپس با پوست پیاز یا رنگهای رنگرزی آنها را تزیین میکردند، این تخم مرغها، آجیل، خشکبار، شکلات و شیرینی را در ظرفی به عنوان عیدانه برای همسایه خود میبردند.
مردم کردستان یک روز مانده به تحویل سال و یا آخرین شب جمعه سال به سر مزار مردگان خود میرفتند و فاتحهای نثار روح درگذشتگان میکردند. همچنین مرسوم بوده که برای خانوادههای عزادار لباس نو میبردند تا عزایشان را بشکنند، یا به احترام خانوادههایی که عزادار بودند و اولین جشن مرده(نوجشن) آنها محسوب میشد همسایه آنها آتش نوروز را برپا نمیکردند.
در روز جشن نوروز خانوادهها به دور یکدیگر جمع شده و عید را تبریک میگفتند، مردها هم به خدمت بزرگان شهر میرسیدند و فرا رسیدن سال تازه را تبریک میگفتند. بعد از این دید و بازدیدها مراسم دیگری تا روز طبیعت (۱۳ بدر) در کردستان وجود نداشته است که مردم در آن روز به باغهای اطراف شهر میرفتند.
برخی از این آداب و رسوم و آیینها هنوز در منطقه کردستان پابرجاست و برخی دیگر کمرنگ و یا به طور کلی منسوخ شده است، اما برپا داشتن جشن نوروز همچنان با برافروختن آتش و شادی و شادمانی برگزار میشود.
نوروز بهانهای برای در کنار یکدیگر بودن، همبستگی و همدلی است و در کنار آن رسیدگی به خانوادههای بیبضاعت و نیز فراموش کردن بدیها و دلخوریها یکسال گذشته نیز می تواند از دیگر جلوههای زیبای نوروز باشد.
نظر شما