شبهایی که در آن قرآن کریم بهعنوان تنها کتاب کامل راهنمای بشریت در برابر ظلمت و تاریکی، جهل و ستم، باهدف برقراری عدالت بهصورت کامل بر قلب نبی اکرم اسلام حضرت محمد مصطفی (ص) نازل شد و علی (ع) با تأسی به آن زندگی کرد و رسم چگونه زیستن را به ما آموخت.
موضوع و مسئلهای که در کنار تمام نیکیها و کمالات امام علی (ع) که درگذر زمان همچنان رنگ به رخسار دارد و اندکی بوی کهنگی و دیروزگی نمیدهد؛ موضوع «عدل» است. مسئلهای که آن امام هُمام باور داشت سنگ زیرین بنیاد اسلام و روح و کالبد احکام الهی است (غررالحکم، ج 7) و وسیله سنجشی به شمار میرود که خداوند متعال برای مردمنهاد تا حق در جامعه استوار شود (میزان الحکمه، ج 6).
تا به امروز درباره عدل و عدالت سخنان و کتب بسیاری با تکیهبر کلام الهی و سخنان رسول اکرم و اهلبیت (ع) ازجمله امام علی (ع) بر زبانها جاری و به رشته تحریر درآمده است و به تحقیق باید گفت واژهای عمیقتر و فراگیرتر از عدل نمیتواند خواسته همه مردم را بپوشاند.
به تعبیر صاحبنظران و بزرگان دین، عدل یعنی اسلام و اسلام یعنی عدل است. در این میان مردم مجدانه و مشتاقانه به دنبال نظامی مبتنی بر اندیشه، احترام و حفظ حقوق آحاد جامعه در برخورداری از نعمتها هستند. عدلی که به تعبیر امیرالمؤمنین از جود هم برتر است و حق مردم شمرده میشود.
با نگاهی به منابع مکتوب گوناگون بارها از عدل و عدالت سخن راندهشده است، عدالتی که به تعبیر محمدرضا حشمتی در کتاب «امید و نگرانی در حوزه دین»، ستونی است که باید بر روی آن خیمهای علم کرد. این خیمه؛ اندیشه، رفتار، نگرش و ارزش مردم است و اگر خداینکرده روزی ستون خیمه آسیب دید، شاهد تأثیر سوء آن در رفتار و اخلاق مردم خواهیم بود.
همچنین شهید مطهری در کتاب «بیست گفتارش» درباره این مهم، عنوان کرد که بود و نبود عدالت در رفتار مردم هم تأثیر دارد. وی سپس درجایی دیگری از این کتاب عنوان میکند: عدالت بهصورت یک فلسفه اجتماعی اسلامی موردتوجه مولای متقیان بود و آن را «ناموس بزرگ اسلامی» تلقی میکرده و از هر چیز بالاتر میدانست و همین امر یگانه چیزی بود که مشکلاتی زیاد برای آن حضرت ایجاد کرد.
حکایتها و داستانهایی از عدالت امیرالمؤمنین نقل میکنند که از شدت عدل الهی آن امام همام انسان متعجب و متفکر میشود. مثلاً در روزهای گرم کوفه حضرت بیرون دارالاماره مینشستند تا مبادا مراجعهکنندهای بیاید و در آن هوای گرم به او دسترسی پیدا نکند.
مصطفی دلشاد تهرانی، در کتاب «حکمرانی حکیمانه» نیز بدین خصلت امام علی با تأکید ویژهای اشاره میکند و معتقد است امام علی (ع) پیشوای عدالتگرایان همهچیز را بر مبنای عدالت میدید و همهچیز را با میزان عدالت میسنجید و حکومت را نیز پذیرفت تا عدالت را برپا سازد و در بستر عدالت، عبودیت الله را معنا ببخشد.
امیرمومنان علی (ع) حکومت را هدف نمیدانست تا همهچیز را برای آن بخواهد. وی آن را کعبه آمال نمیدید تا همهکس را به گِرد آن به طواف وادارد. آن حضرت حکومت را وسیله قدرت و مُکنت نمیدانست تا آن را محمل خودکامگی و اقتدارگرایی و چپاولگری و ثروتاندوزی سازد.
همچنین بسیاری از اندیشمندان مسلمان علوم سیاسی بر این عقیدهاند که تئوری حکومت در اسلام بهویژه در فرهنگ اهلبیت (ع) عدالت است. آنگاهکه عدالت مستقر شود حکومت اسلامی تحقق پیداکرده است و به میزانی که عدالت تحققنیافته است، با نظام اسلامی فاصلهداریم.
در جای دیگری نیز شهید مطهری عنوان کرده است: بیعدالتی مظهر ترویج خرافات است. وقتیکه علم و دانش در جامعه کم رونق شد، محافل علمی و بحث و گفتگو، تدبر و تفکر در قرآن کریم کیمیا شدند، جای آن را باورهای خرافی میگیرد.
شبهای پرفیض قدر، فرصتی برای تفکر و تعمق درآیات الهی و مجالی برای توجه به سیره نظری و عملی امام علی (ع) است. امامی که دل درگرو قرآن و رسول اکرم (ص) داشت و عدل را ناموس بزرگ اسلام تلقی میکرد. امید اینکه با تحقق عدالت اجتماعی در جهان؛ صدق، صفا، امانتداری و اخلاق در جوامع نورانیتر شده و کژی، سستی و جهل ریشهکن شود.
نظر شما