در نشست بررسی «هیژدهچرخ» عنوان شد؛
«هیژدهچرخ» از پرداختن به جنبههای تصنعی و کلیشهای پرهیز کرده است
قم – حامد جلالی داستاننویس و منتقد ادبی با بیان اینکه کتاب «هیژدهچرخ» از زبان شستهرفتهای برخوردار است، گفت: «هیژدهچرخ» از پرداختن به جنبههای تصنعی و کلیشهای پرهیز کرده است.
وی تصریح کرد: کتاب «هیژدهچرخ» در موقعیتی قرار گرفته که توانسته است روی پای خودش بایستد. یونس عزیزی یک مسئله یا موقعیتی را مطرح کرده که مخاطب بتواند با کتاب و نویسنده ارتباط برقرار کند. نویسنده کار خوبی که در این کتاب انجام داده، این است که درباره حرم حضرت معصومه(س) و خادمهای آن نوشته است و این موقعیت برای ما ایرانیها جذاب است.
برنده جایزه ادبی جلال ادامه داد: کار خوب دیگری که نویسنده «هیژدهچرخ» انجام داده است این است که از ذهنهایی که بدون هیچ منطقی قصههایی برای خودشان ساختهاند که کمتر با واقعیت همخوانی دارد، آشناییزدایی کرده است. نویسنده توانسته است این اتفاق را رقم بزند و تصویر دیگری از حرم و افرادی که در آنجا خدمت میکنند، ارائه دهد.
نویسنده رمان «وضعیت بیعاری» با اشاره به اینکه عنوان کتاب «هیژدهچرخ» خیلی جذاب است و طرح جلدی که برای کتاب استفاده شده دوستداشتنی است، افزود: از دیگر مولفههای کتاب زبان روایت است. بدون تعارف زبان کتاب خیلی شستهرفته است و مخاطب بسیار راحت طی دو ساعت با آرامش میتواند کتاب را بخواند و آن را کنار نگذارد.
وی با بیان اینکه فصلهایی روایت کوتاه است و همین موضوع به جذابیت کتاب افزوده است، اضافه کرد: «هیژدهچرخ» داستان نیست اما قواعد داستانهای کوتاه را کاملا رعایت کرده است. از جملات کوتاه و موقعیتهای کوچک استفاده شده، به گونهای که انگار شما داستان کوتاه میخوانید. شخصیتها، لوکیشنها و رویدادهای محدود نیز از دیگر مولفههایی است که به جذابیت کتاب افزوده است.
جلالی در ادامه گفت: «هیژدهچرخ» یک کتاب جمعوجور و خوشخوان است. اگر این کتاب سیصد صفحه بود قطعاً جذابیت خودش را از دست میداد اما نویسنده با زیرکی به موقع شروع میکند، به موقع وارد روایت میشود، خرده روایتها را بیان میکند، شخصیت را معرفی میکند و خیلی به موقع به ماجرا پایان میدهد و به قول معروف در اوج خداحافظی میکند.
این منتقد ادبی تاکید کرد: ما شخصیت راوی را از نظر سن و ظاهر تشخیص نمیدهیم و در کتاب هم اشاره چندانی با آن نشده است. این خیلی مهم نیست چرا که ما با شخصیت باطنی راوی مواجه میشویم و این برای من فوقالعاده بود. یعنی اینکه ما یک انسان را میبینیم که وقتی وارد حرم میشود، ویژگیهای فردی خودش را حفظ کرده است و خیلی راحت مثل جلالآلاحمد زمانی که به مکه سفر میکند، خودش را با همه ویژگیهایش روایت میکند.
وی در بخش دیگری از سخنانش، بیان کرد: من یک سری کُد در کتاب دیدم که برایم جذاب بود و این کدها بخشهای زیبای کتاب را تشکیل داده بود. وقتی کلمات و کدها را کنار هم میچینم، میبینم که راوی هویت خودش را حفظ کرده و با تمام تردیدها، خوشیها، ناخوشیها و علاقههایش حالا میخواهد در حرم خدمت کند.
جلالی تاکید کرد: نویسنده از رفتن به سمت جنبههای تصنعی و کلیشهای پرهیز کرده است و ما را با یک یک شخصیت خاکستری روبهرو میکند، توگویی پیش روی ما نشسته و با ما حرف میزند و همین «هیژدهچرخ» را جذاب کرده است. نویسنده شخصی را به ما معرفی میکند که از نظر روانشناختی به منِ نویسنده کمک میکند اگر خواستم اثری بنویسیم، میتوانم کتاب بنویسم اما خود نویسندهام را هم حفظ کنم.
زهرا کاردانی دیگر منتقد این برنامه، گفت: عنوان کتاب «هیژدهچرخ» برایم جذاب بود. تا کتاب را باز نکردم و چند صفحه از آن را نخوانم متوجه نشدم که موضوع کتاب چیست. کشف همین موضوع باعث شد که با اشتیاق کتاب را بخوانم.
وی ادامه داد: موضوع کتاب از این جهت برای من جذاب بود که تقریبا یازده سال است در قم زندگی میکنم و هنوز خودم را کامل قُمی نمیبینم، همین باعث میشود نگاه جستجوگرانهای به حوالی حرم داشته باشم. خیلی از جزئیاتی که در این کتاب آمده من در مراجعه به حرم با آنها مواجه شدهام.
نویسنده کتاب «زن آقا» افزود: «هیژدهچرخ» کتاب خیلی خوبی است و برای ما که در قم زندگی میکنیم، ملموستر است. از نوع بیان نویسنده نسبت به سیری که در کتاب رقم میزند و روایتی که از دور زدنهای خادم در حرم برای ما بازگو میکند لذتبخش بود.
وی تصریح کرد: دوست داشتم یکبار درباره این موضوع ها حرف بزنم اما به اندازه آقای عزیزی کلمه درباره آنها نداشتم که صحبت کنم.
نظر شما