کتاب «جنگها چگونه ما را تغییر دادند؟» بررسی شد؛
زنان پس از جنگ دیگر به شرایط قبل برنگشتند/ کتاب تاریخاندیشی درباره جنگ است
سودابه قیصری، مترجم گفت: صحبت مرزنشینان از تجربه جنگ برای ما نوعی شوخی تلخ است. مایه تأسف این است که ما کسانی را که تجربه جنگ دارند، یکییکی از دست میدهیم بدون اینکه خاطرههای جنگ به نسل بعد منتقل شود.
در ادامه این نشست سودابه قیصری، مترجم گفت: دانستن درباره جنگ و جنگ را زندگی کردن دو چیز متفاوت است. درباره جنگ خواندن و در جنگ زندگی کردن نیز متفاوت است. من هشت سال جنگ را در دزفول زندگی کردم و میدانم که تجربه وحشتناکی است. صحبت مرزنشینان از تجربه جنگ برای ما نوعی شوخی تلخ است. مایه تأسف این است که ما کسانی را که تجربه جنگ دارند، یکییکی از دست میدهیم بدون اینکه خاطرههای جنگ به نسل بعد منتقل شود.
قیصری بیان کرد: مکمیلان در کتاب «جنگها چگونه ما را تغییر دادند؟» به شکل متفاوتی به جنگ نگاه کرده است. او اثرات جنگ را به شکلی متفاوت در فرهنگ و هنر دیده است. همواره میشنویم که جنگ چیزی منفی است. نظر مک میلان این است که جنگ علاوه بر تأثیر منفی، تأثیر مثبت هم دارد. اصولا ما باید همه دیدگاهها را بخوانیم و با دید بازتری به جنگ نگاه کنیم. ما میگوییم جنگ علیه بشریت است، اما درست نیست چون جنگ را بشر به راه انداخته است. او برای اشاره به منافع جنگ به تکنولوژی اشاره میکند و معتقد است با وجود اینکه جنگهای امروزی بمب اتم دارد اما تعداد کشتهها در آن کمتر است.
وی در ادامه گفت: جنگ سبب پیشرفت تکنولوژی شده است. جنگ سبب به وجود آمدن اختراعات شده است. بخشهایی از حقوق جامعه بعد از وقوع جنگ پرداخت شده است. کارگرانی که در جنگ شرکت داشتند؛ احساس کردند به وجودشان بسیار نیاز است، در نتیجه خواستههای خود را مطرح کردند و بخشی از حقوق خود را دریافت کردند. زنان هم پیش از جنگ در همان حیطه خانواده و فرزندآوری مشغول بودند ولی با شروع جنگ خانمها وارد کارخانهها شدند. بعد از جنگ احساس کردند نقش مهمی داشتند. حقوق برابر درخواست کردند و شرایط دیگر به قبل از جنگ برنگشت.
در ادامه این نشست مهدی تدینی، مترجم و پژوهشگر گفت: کیفیت کتاب «جنگها چگونه ما را تغییر دادند؟» از نظر صحافی و چاپ بسیار خوب است که کیفیت خوب کتاب یکی از بزرگترین مزایای هر کتابی است. مک میلان تاریخنگار کانادایی است. او در شروع تاریخنگاری به مسائل کانادا میپرداخت. سپس کتابی درباره ورسای نوشت که برای آن کتاب از او بسیار تقدیر شد. در ادامه مطالعات او به صورت مستقیم و غیرمستقیم به سوی جنگ رفت.
وی افزود: با نویسندهای طرف هستیم که درباره جنگ میداند و شاهد و مثالهای بسیاری در کتابش ذکر کرده است. او از جمله آدمهایی است که دادههای خرد فراوانی درباره جنگ داشته است. نوشتههای او سبب اندیشهورزی درباره جنگ شد. اندیشهورزی بین دادههای دنیای عینی ارتباط معناداری برقرار میکند. مک میلان با استفاده از تک تک دادههای جنگ جهانی اول و دوم زنجیروار گردنبندی از دانستههایش ساخته است.
تدینی بیان کرد: جنگ امروز به تروریسم ربط پیدا میکند. مک میلان از حیطه تاریخپژوهی خارج شده است. داده ارائه میدهد اما در واقع اندیشهورزی میکند. اندیشهای که پایش در تاریخ است. هدف او این است که از تاریخاندیشی نسبت به پدیدههای تاریخی به ارزیابی برسد. جنگ چه تأثیری بر زندگی کلی ما دارد؟ افق آینده را نشان میدهد و فرق تاریخاندیشی با فلسفه تاریخ این است که اول و آخر تاریخ را نشان میدهد حتی در الهیاتهای سیاسی.
وی افزود: تاریخاندیشی اصول ندارد و در نهایت صحبت از احتمالات میکند. به جای پاسخهای محکم پرسشهای درست مطرح میکند. من کتاب «جنگها چگونه ما را تغییر دادند؟» را تاریخ اندیشی درباره جنگ میدانم. نکته مناقشهبرانگیز این است که این نویسنده ادعا میکند که حرفهای مثبتی درباره جنگ زده است. اینکه از جنگ بیزاریم، یک بحث است و اینکه جنگ چه نتیجهای در جوامع بشری دارد، بحث دیگری است.
مهدی تدینی بیان کرد: واقعیت این است که جنگ دردآور است اما باید درست واکاوی شود و درک واقعیت صورت بگیرد. فواید جنگ مختص جنگ است و از راه دیگر نمیتوانیم به این فواید برسیم. جنگ مانند همه درگیریهای انسانی ناگهان به وجود نمیآید. یک فرآیند در نهایت به جنگ منجر میشود. به همین دلیل اندیشه و معرفتشناسی مهم است. اندیشهای که در خود بذر درگیریهای بزرگ را بپرورد.
نظر شما