هجدهمین روز مرداد ماه هر سال را به روز گرامیداشت شهدای مدافع حرم میشناسیم، مصادف با روزی که شهید محسن حججی در سوریه، به دست تروریستهای داعشی به شهادت رسید.
بیرحمی و شقاوت داعشیها از یک طرف، و صلابت و شهامتی که او در ساعات پایانی از خودش نشان داد، تا مدتی پس از شهادتش بحث روز بود و نام او را میان شهدای مدافع حرم، به نامی شاخص و سرشناس تبدیل کرد. روز شهادتش نیز در تقویم رسمی ما، روز گرامیداشت شهدای مدافع حرم نامگذاری شده است و هدف شورای عالی انقلاب فرهنگی از این نامگذاری، «پاسداشت رشادتها و فداکاریهای مدافعان حرم در دفاع از حرم آلالله و حمایت از مردم جنگزده کشورهای عراق و سوریه» بوده است.
کتاب «سربلند»، کاری از محمدعلی جعفری و انتشارات شهید کاظمی، مجموعهای از خاطرات این شهید بزرگوار است و در آن اعضای خانواده، دوستان و همرزمانش از او صبحت میکنند. میخوانیم: سه سال از من بزرگتر بود. همبازی بودیم. گاهی اسب میشد و سوارش میشدم. خیلی میخندیدیم. داد میزدم: «برو حیوون.» غرغرو نبود. ناراحت نمیشد. زیاد هم دعوا میکردیم. تا دلتان بخواهد. آب میپاشیدیم به هم. کتابهای هم را خطخطی و پاره میکردیم. یک بار دعوا خیلی جدی شد. محسن پارچ آب را خالی کرد روی کتاب زهره. کل کتاب خیس شد. باهاش قهر کردیم. خودش آمد منتکشی. گفت: «خیلی اشتباه کردم. دیگه از حد گذشت.» دیدیم بدون اینکه چیزی توی دستش باشد، بهمان آب میپاشد. مانده بودیم چطوری این کار را میکند. بعد فهمیدیم انگشترش آبپاش است. حباب پر از آب زیر انگشتر را فشار میداد. میپاشید توی صورتمان و دِ بدو... فرار میکرد. ما هم دنبالش.
راوی میافزاید: با اینهمه، وقتی میگویند محسن، اولین چیزی که به یادم میآید عبادتهایش است. با فاصله نماز میخواند. نماز مغربش را میخواند و عشا را میگذاشت یک ساعت بعد. ظهر و عصر هم همینطور. میگفت سنت پیامبر است... دوازده سالم بود که با مؤسسهٔ شهید کاظمی به اردوی راهیاننور رفت. عکسی از ابراهیم همت با یک عروسک برایم آورد. آن عکس تلنگری شده بود که به شهدا علاقه پیدا کنم. محسن گفت: «این عکس رو بذار جلوی چشمت و نگاش کن. از شهدا الگو بگیر واسه زندگی.»
شهدای مدافع حرم، خاطرات و روایتها
درباره شهدای مدافع حرم، کتابهای زیادی تألیف و منتشر شده است که بیشترشان در دسته خاطرات شهدا و تاریخ شفاهی جای میگیرند. کتابهایی مثل «اسم تو مصطفاست» درباره شهید مصطفی صدرزاده به روایت همسرش، یا «یک روز بعد از حیرانی» با موضوع زندگی شهید محمدرضا دهقان امیری، «یادت باشد» قصه شهید حمید سیاهکالی مرادی، «دخترها باباییاند» درباره شهید جواد محمدی فقط چند نمونه از این آثار هستند. شمار زیاد کتابهایی که در این حوزه نوشته و منتشر شدهاند بهوضوح نشان میدهد که در ادبیات معاصر ما، بخشی ویژه با محوریت شهدای جنگ سوریه شکل گرفته است و مثل هر بخش دیگری، ویژگیها و نیز ضعفها و قوتهای خودش را دارد. این بخش را میتوانیم بخشی از ادبیات پایداری کشور، و دنباله و امتداد ادبیات دفاع مقدس بدانیم.
جواد کاور بخشایش، از متخصصان فرهنگ مقاومت چندی قبل در نشستی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، در تبیین ماهیت ادبیات پایداری با محوریت شهدای مدافع حرم گفت: «ادبیات مدافعان حرم هم در واقع تداوم و ادامه ادبیات پایداری است که در دورههای بعدتر شکل گرفت. ادبیات انقلاب اسلامی، ادبیات دفاع مقدس، ادبیات اسارت. در تداوم این ادبیات با توجه به ماهیت مقاومت نیروهای دینی در برابر ظلمها، تجاوزها و ستمها، ادبیات جدیدی را شاهد هستیم به عنوان ادبیات مدافعان حرم و ادبیات مدافعان حریم. این جنس، جنس تازهای است و با عناصر و سازههای متفاوتتری در آن روبهرو هستیم که این عناصر و سازهها نیازمند کندوکاو است. زیرساختهای این ادبیات در حال شکلگیری است و سرعت رشد خوبی دارد که امید است به سرعت و با تولید آثار فاخر بتواند بازتاباننده تمامی آن رشادتها، شجاعتها، عدالتخواهیها و ایثارهای کسانی باشد که در حوزه ایثار و شهادت فراتر از مرزها جنگیدند و فراتر از مرزها به دفاع از حرم و حریم پرداختند.»
به نظر کاور بخشایش، ثبت خاطرات این شهدا هم به ترسیم تصویر تاریخی کمک میکند و هم الگوهای مطلوب انقلاب اسلامی را به جامعه عرضه میدارد. «هدف اصلی از خاطرهنگاری، ثبت و ضبط وقایع تاریخی است و زوایای مختلف به عنوان یک پازل وقتی کنار هم قرار میگیرند تاریخ را کامل ترسیم میکنند که حالا این تاریخ میتواند تاریخ یک عملیات جنگی باشد و یا تاریخ دیگری مثل آزادسازی خرمشهر، تاریخ شکلگیری یک تشکّل باشد یا تاریخ ایجاد یک مسجد. نکته بعدی در خصوص هدف از خاطرهنگاری اینگونه آثار، شناخت انسان تراز و انسان معیار دفاع مقدس و انقلاب اسلامی است. به هرحال با نگارش اینگونه خاطرات است که ما به کنه وجودی شخصیتهای مختلف، قهرمانان، الگوها و اسوههای مختلف دست پیدا کرده، با آنها زندگی میکنیم و الگوها را برای نسل جدیدمان هم معرفی میکنیم. این انسان تراز باید ویژگیهایی داشته باشد و ما براساس این ویژگیها کتابهای خاطره را ترسیم میکنیم. یعنی با ورود به درونیات ذهنی، فکر و عمل افراد، آنها را برای نسل آینده معرفی و شناسا میکنیم. به عنوان سبکهای زندگی، نوع زندگی این افراد را به نسلهای بعد میشناسانیم.»
نظر شما