هرمزگان- آدینههای انتظار در شعر شاعران مهدوی هرمزگان؛ ای کاش که این جمعه آخر باشد.
ایرج انصاری فرد- خالق سه اثر شاعرانه «مرگابه، هَفَشلَفت و دوئل»:
السلام علیک یا صاحب الزمان (عج)
ای کاش که این جمعه آخر باشد
چشمی که به انتظار بر در باشد
در حال عبادت مکرر باشد
هرچند که امر حی داور باشد
ای کاش که این جمعه آخر باشد
خورشید نشسته است بر منبر نور
ماه آمده بر زمین و هنگام عبور...
در ظاهر و باطنش علامات ظهور
مردانگی تبارحیدر باشد
می آید با فضایل دینی خود
در حلقه شاعران آیینی خود
عشق است که با تمام شیرینی خود
بر کنج لبش نشان دلبر باشد
مفهوم عدالت است بر روی زمین
معنای حقیقت است در سر یقین
از اول هفته فکر و ذکرم همه این...
ای کاش همین جمعه آخر باشد
محمود زندیار- هنرمند شاعر و مدیحه سرای حضرت مهدی(عج)
دلتنگ توام حضرت دلبر
دلتنگ توام حضرت دلبر
جانم بستان ای گُل باور
بی روى تو شد تاب و توانم
پر کُن قدَحَم ساقی کوثر
مست تو بمانم گُنهی نیست
عُشاق جهان مست تو سرور
از فرقت تو چون شب باران
مى بارد از اين ديده چو گوهر
چشمان من عاشق و دلخون
در حسرت نور رخ انور
من منتظرم تا که بیایی
روى مه تو بر همه زیور
محمود ندارد غم دوری
سرمست توام اى گل ساغر.
بهزاد پودات- شاعر، سخنور حاذق و نویسنده زِبَر دست
پس کی مسیح زمان میکند ظهور؟
این شهر خفته در آغوش مُردِهها
حل گشته در دل خاموش مُردِهها
ایمان، یخ زده در کوچههای شهر
دین منجمد شده بر دوش مُردِهها
مردم اگر چه به ظاهر نَمُرده اند
پوشیدهاند همه روپوش مُردِهها
با این که لب به لبم از نگفته ها
اما نمیشنود گوش مُردِهها
حس میکنم که زمین ضجهّ میزند
از دست چهرۀ مخدوش مُردِهها
پس کی مسیح زمان میکند ظهور؟
تا گم شوند و فراموش مُردِهها.
محمد باقرزاده همایی(محمد همایی)، شاعر آئینی:
درد بی درمان دیدهای
یعنی حال منِ، بی تو
زمین گرم را شنیدهای
خاطراتِ روز و شب، بی تو
امان
دردی است صعب العلاج
درد بی تو.
نظر شما