علياحمدي، ويراستار كتاب «فرهنگ واژگان گويشهاي ايران» معتقد است كه پهنه فرهنگي ايران يا آنچه ايران فرهنگي ناميده ميشود، زيستگاه يكي از بزرگترين خانوادههاي زباني جهان است كه زبانهاي ايراني ناميده ميشود و ميراث مشترك ملي بهشمار ميآيد.\
وي به پيشينه پهنه گسترده ايران اشاره كرد و افزود: «در اين پهنه كه بسيار گستردهتر از قلمرو كنوني ايران است، زبانهاي ايراني ابزار ارتباطي مردمان آريايينژاد بوده است، چنانكه كه پژوهشهاي زبانشناسي و فرهنگ عامه نشان ميدهند در درازاي چند هزار سال، زبانها و گويشهاي ايراني با زبانهاي هم خانواده خود و خانوادههاي زباني ديگر در تبادل فرهنگي بوده و بر يكديگر تأثير گذاشتهاند.»
اين پژوهشگر به دامنه اين تأثيرات اشاره كرد و گفت: «دامنه اين تأثير تا آنجا بوده كه گاه، شماري از واژگان يك زبان به زبانهاي ديگر انتقال يافته است، چنانكه در زبان ملي ايران(زبان فارسي)، واژگاني از زبانهاي كهنتر همچون سغدي، پارتي، مادي يافت ميشود و واژگان فارسي بسياري را ميتوان در زبانهاي ديگر جهان يافت.»
وي همچنين به واژهها و گويشهاي محلي اشاره كرد و گفت: «واژگان و گويشهاي محلي ميتوانند به كار هر چه غنيتر كردن زبان ملي ايران(زبان فارسي) بيايند ولي به طور طبيعي نبايد پنداشت كه ميتوان اين زبانها را به جاي زبان ملي كنوني به كار گرفت.»
اين ويراستار كتابهاي فرهنگ و تمدن ايران به زبان فارسي اشاره كرد و گفت: «زبان فارسي ابزار ارتباطي و تكيهگاه فرهنگ، ادبيات، انديشه ايراني و ميراث مشترك همه تيرههاي آريايي است كه نشان ميدهد بسياري از واژههاي ايراني مشترك هستند و بعضي از آنها در گويش با هم مساويند و تنها تفاوت كوچكي در گويش و تلفظ آنها مشاهده ميشود.»
وي به نمونههايي در اين زمينه اشاره كرد و گفت: «واژه چادر در تهران چادُر، در تاجيكستان چادَر و در لرستان چادِر تلفظ ميشود. چنان كه ميبينيم صورت نوشتاري اين واژه يكسان است و در تلفظ آن ميان تيرههاي گوناگون ايراني تفاوتهايي مشاهده ميشود.»
ويراستار نشرهزار خاطرنشان كرد: «در دورههاي بحراني كه كشور ايران با تاخت و تاز بيگانگان روبرو بود و اشغال شد، زبان فارسي نقش وحدتبخش داشته است و تيرههاي آريايي روي زبان ملي و زبان فارسي تفاهم داشتهاند، در كنار گسترش و پيشرفت زبان فارسي، گويشهاي ديگر ايراني نيز به عنوان زبان ارتباطي براي رفع نيازمنديهاي روزانه و شفاهي به زندگي خود ادامه دادهاند.»
«علياحمدي» يادآور شد: «زبان فارسي از سوي تيرههاي آريايي به عنوان زبان فرهنگ، علم، دين و هنر برگزيده شد و ميراث گرانبهايي از كتابهاي فارسي از دورههاي گوناگون برجاي مانده است و در صورتي كه پژوهيده شود و در دسترس مردم امروز قرار گيرد، شناخت شگفتآور ايرانيان از جهان و مفاهيم آن را نشان خواهد داد.»
وي افزود: «ما ميتوانيم بر غناي هرچه بيشتر زبان فارسي، واژههاي زباني و گويشهاي بومي بيفزاييم ولي به اين معنا نيست كه بتوانيم اين زبان و گويشها را به جاي زبان فارسي بگذاريم زيرا دايره واژگاني اين واژهها محدود است و به عنوان زبان علم، فرهنگ، دين و هنر به پاي زبان فارسي نميرسند.»
اين محقق و پژوهشگر خاطرنشان كرد: «اين واقعيت كه اين زبانها در شكلهايي ابتدايي بهسر ميبرند نبايد مانع از اين شود كه سرودن شعر يا ترانه و كاربرد آنها به عنوان يادگارهايي فرهنگي از ايران فراموش شود. كوشش براي حفظ و بالندگي اين زبانها خود نوعي ياري زبان فارسي و فرهنگ ايراني است.»
احمدي يادآور شد: «زبان فارسي يك ميراث مشترك، دستاورد و بخش مهمي از كارنامه فرهنگي همه تيرههاي آريايي نظير تيرههاي تات، تالشي، آذري، بلوچ، خراساني، خوزي، كرد، گيل، لر، مازندراني و... است.»
وي افزود: «يك بخش از كوشندگان و آفرينندگان زبان فارسي در خارج از مرزهاي سياسي كنوني ايران هستند كه اين افراد در گسترش و شكوفايي زبان فارسي و ادبيات آن در زماني كه ايران پهنهاي به اندازه چند برابر وسعت كنوني خود را داشت موثر بودهاند، حفظ ارتباط فرهنگي با فارسي زبانان كه به راههاي گوناگون بايد از سوي دولت و ملت انجام شود، از وظيفههاي ملي ماست.»
وي به ويژگيهاي اصلي كتاب «فرهنگ واژگان گويشهاي ايران» اشاره كرد و گفت: «اين فرهنگ شامل 17 هزار واژه به گويش بيش از 520 شهر و روستا در داخل مرزهاي کنوني ايران است، بخش پيوست اين گنجينه شامل نام برنجها، انگورها، انجيرها و خرماهاي ايران و مجموعه واژگان همگون در دوردستهاي كشورمان را شامل ميشود.»
اين پژوهشگر در پايان سخنانش افزود: «در اين كتاب در انتخاب نام و گزينش واژگان تا آنجايي كه ميدانم راه ورود زبانهاي خارجي اعم از روسي در شمال، انگليسي و عربي در جنوب و مواردي از اين دست، بسته شده و اگر مورد نادري يافت شود هرگز گزينش آن عمدي نبوده و ناخواسته وارد شده است.»
نظر شما