جلد اول و دوم كتاب «كشكول كامل شيخ بهايي(ره)» تأليف محمدبن حسينبن عبدالصمد معروف به شيخ بهايي با ترجمه محمدباقر ساعدي خراساني، از سوي انتشارات كتابچي تجديد چاپ شد./
متفرقنويسي و گردآوردن اطلاعات متنوعه و رنگارنگ، سابقه بسيار زيادي دارد و دانشمندان اهل ذوق از سلسلههاي مختلف دست به اين كار بسيار زدهاند و هر يك از نظر ذوق و علاقهمندي كه به فن خود داشته، براي تهيه يك اثر يا چند اثر متنوع مدتها وقت خود را صرف كرده و نتيجه مطالعات همهگونه خود را در اثر خويش به نامي كه تعيين کرده، بهجاي گذاردهاند؛ از جمله كتاب «كشكول» كه از آثار گرانبهاي شيخبهائي(ره) است.
براساس مطالب كتاب، بهاءالدين محمدبن حسينبن عبدالصمد حارثي عاملي از ستارگان بنام و دانشمند عالي مقام قرن يازدهم هجري بلكه از مروجين آن سده است. شيخ بهائي در روز چهارشنبه هنگام غروب آفتاب 28 ذيحجه 953 در بعلبك متولد شد، در خردسالي همراه پدرش به ايران آمد و چندي را در همان اوان در قزوين گذرانيد. وي پس از چندي به اصفهان رفت و طولي نكشيد از طرف شاه عباس به رياست علميه آنجا منصوب شد و مقام شيخالاسلامي را نيز احراز كرد. شيخ بهائي علاقه زيادي به مسافرت داشت و ميتوان گفت بيشتر اوقات خود را به سفر گذرانيد و حتي در سفري كه شاه عباس به خراسان رفت، همراه او بود.
در بخشي از كتاب درباره شخصيت و سيره شيخ بهايي آمده است: «شيخ به خارج ايران نيز سفرها نموده از جمله با لباس درويشي مدتي را در مصر بسر برده و با استاد محمد بكري، عالم مصري همنشيني داشته و استاد از او كمال احترام را ميگذارده. شيخ ميگفته من مرد درويشي بيش نيستم چرا اين همه به من احترام ميگذاري؟ پاسخ ميداده بوي دانش از تو به مشام من ميآيد.»
در بخشي از كتاب كه به نثر قديم نگاشته شده ، آمده است: «ابن ابي اللطف مقدسي گفته شيخ با لباس جهانگردي وارد بيتالمقدس شد و در پشت مسجد اقصي محلي براي خود اختيار كرده و از افراد مردم كمال انزوا را داشت. عدهاي كه از وجود او اطلاع پيدا كرده بودند، براي كسب حديث به محضرش حضور مييافتند. من هم با تمناي بسيار از وي اجازه گرفتم تا به محضرش حضور يافته بهرهور شوم. بالاخره پس از كسب اجازه، علم هيئت و هندسه را نزد او خواندم.
شيخ در دمشق، ميهمان يكي از بازرگانان بود و در همانجا حافظ حسين كربلائي با وي ملاقات كرد و اشعارش را نوشت و نيز در خانه بازرگان مزبور با حسن بوريني ملاقات نمود و مطالبي را به سه طرز بيان نمود كه طرزي را همه فهميدند و طرزي را فقط بوريني فهميد و طرز سومي را جوري بيان نمود كه بوريني هم نفهميد. بوريني كه تا آنوقت گمان ميكرد مرد جهانگرد بياطلاعي است و بهاو توجهي نميكرد، از جا برخاست و شيخ را در بغل گرفت و گفت: اگر وي بهاءالدين حارثي باشد كه گوشها را به خود متوجه نموده، تو خواهي بود.»
همچنين شيخبهائي در حلب با شيخ عمر عرضي ملاقات و احاديثي در شأن اهلبيت(ع) ايراد كرد و با وي به مباحثه برخاست.
شيخبهائي از پارهاي از علوم خفيه و غريبه با اطلاع بود. به همين مناسبت، حكاياتي را به او نسبت ميدهند و حتي برخي از منطريات و امثال آنها از جمله كتاب «اسرار قاسمي» را به وي منسوب ميدارند.
شيخبهائي در علوم معقول و منقول و هيئت و نجوم و فنون حديث از استادان وقت استفاده كرد.
گروهي افتخار شاگردي او را داشتهاند كه معروفترين آنها، ملاصدراي شيرازي، سيدهاشم بحراني، ملامحسن فيض، ميرزا رفيع طباطبائي، ملاخليل غازي، علامه ملا محمدتقي مجلسي، ملاصالح مازندراني شيخزينالدين عاملي، ملاحسنعلي شوشتري، نظامالدين ساوجي و سيد حسين كركي بودند.
اكثر آثار علمي او معروفاند، از جمله؛ خلاصهالحساب، حبلالمتين، فوائدالصمديه (كه براي برادرش شيخ عبدالصمد نوشت)، زبدهالاصول، جامع عباسي، مفتاحالفلاح، مخلات، توضيحالمقاصد، حاشيه بيضاوي، تشريحالافلاك، نان و حلوا. معروفترين آثار او كتاب «كشكول»است كه مكرر به طبع رسيده است.
شيخ بهائي چهارم شوال سال 1030 بيمار شد و پس از هفت روز بيماري در شب 12 شوال درگذشت و جنازه او را با تجليل تمام تشيع كردند. ميدان نقش جهان از ازدحام مردم، جاي رفت و آمد نبود و پنجاه هزار نفر بر جنازه او نماز گذاردند و در بقعه درب امام(ع) گذارده؛ پس از آن به مشهد مقدس حمل کردند و بنابر وصيت خودش، در پايين پاي مبارك در محلي كه پيش از اين تدريس ميكرد، دفن كردند.
چاپ ششم كتاب «كشكول كامل شيخ بهايي(ره)» ترجمه محمدباقر ساعدي خراساني در شمارگان 3000 نسخه، 1032 صفحه و بهاي 80000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما