اگر خواهان مطرح شدن در تمامي عرصههاي ورزشي جهان و قهرماني هستيم، بايد ورزش كشورمان را با پيشرفت علم در اين حوزه همسو و همقدم كنيم. در اين زمينه كتاب و كتابخواني نقش بهسزايي دارد.\
شوراي انقلاب فرهنگي از سال 1364 علمي كردن ورزش را در پيش گرفت و با ايجاد رشته تربيتبدني در شش گرايش مديريت ورزشي، فيزيولوژي ورزشي، رشد و رفتار حركتي، بيومكانيك ورزشي، آسيبشناسي ورزشي و حركات اصلاحي و درماني در مقاطع كارشناسي، كارشناسي ارشد و دكترا تاكنون توانسته است گام موثري در اين راه بردارد.
دكتر اميراحمد مظفري، رييس پژوهشكده تربيتبدني و علوم ورزشي، در اين باره ميگويد: اين امكان فراهم آمده است تا ورزشكاران و قهرمانان حرفهاي بدون شركت در آزمون وارد دانشگاه شوند و در رشته تربيتبدني تحصيل كنند و تاكنون حدود 400 قهرمان تحصيلكرده از اين راه تربيت يافتهاند.
آثار مكتوب نظير كتاب همواره نقش موثري در فراگيري تمامي شاخههاي علمي داشته و در معرفي و شناخت اين علم جديد نيز موثر بودهاند، به طوري كه اكنون هرگاه كه در جستوجو كتابي مرتبط با يكي از گرايشهاي ورزش باشيم، چندين كتاب در اين زمينه خواهيم يافت كه اين موضوع حكايت از پيشرفت و توسعه در حوزه انتشار كتابهاي ورزشي دارد.
دكتر خسرو ابراهيم، رييس دانشكده تربيتبدني دانشگاه شهيد بهشتي نيز در اين باره معتقد است: از سال 1363 تاكنون سطح كيفي كتابهاي ورزشي بالا رفته و پيشرفت چشمگيري داشته است.
بايد به اين موضوع هم اشاره داشت كه كشور ما هنوز در امر تاليف ضعيف عمل ميكند و بيشتر كتابهاي ورزشي كه ارايه ميشود، ترجمه است. اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه تاليف كتاب امري پيچيده است و استادان دانشگاهها و نويسندگان كتابهاي ورزشي بايد با مطالعه آثار ديگر ملتها و با توجه به الگوها و روشهاي آنها، دست به خلق روشها و الگوهاي جديد بزنند.
از فقر كمي و كيفي كتاب در برخي حوزههاي تربيتبدني ميتوان به عنوان يكي ديگر از ضعفها در زمينه آثار مكتوب ورزشي ياد كرد كه نويسندگان و كارشناسان ورزشي بايد به اين موضوع توجه ويژهاي داشته باشند. همچنين كمبود كتابهاي مصور براي ورزشكاران در مقطع سني پايين بهويژه ررشته ژيمناستيك بسيار احساس ميشود.
ورزش ما نيازمند فرهنگسازي مطالعه ميان ورزشكاران است و مسوولان عهدهدار اين وظيفه مهماند. آنها با قرار دادن كارشناساني براي پيدا كردن نياز ورزشكاران و سفارش تاليف كتابهايي بر اساس اين نيازها ميتوانند زمينه كتابخواني را در ميان آنها فراهم سازند. از طرف ديگر ميتوانند با حمايت از نويسندگان كتابهاي ورزشي آنها را تشويق به تاليف كتاب با موضوعات روز دنيا كنند.
رسانهها نيز در معرفي و شناساندن كتابهاي ورزشي بيتاثير نيستند و با معرفي كتابهاي روز دنيا و فراهم ساختن زمينه اشتياق به مطالعه در بين اهالي ورزش، ميتوانند به پيشرفت علم ورزشي كمك كنند.
ساختن كتابخانه تخصصي رشته تربيتبدني نيز ميتواند تاثير بهسزايي در بنا نهادن فرهنگ مطالعه در ميان ورزشكاران داشته باشد. چنين كتابخانهاي ميتواند محل تعامل فكري ميان ورزشكاران و پديد آمدن ايدههاي نو براي پيشبرد ورزش كشورمان و هموار ساختن راه قهرماني باشد.
در آخر بايد گفت كه كتاب ميتواند هميشه به عنوان يك مربي در كنار يك ورزشكار باشد و محل گردآوري تجربيات مربيان و ورزشكاران افتخارآفرين به حساب بيايد.
نظر شما