بيان عظمتهاي وجودي و كرامات اخلاقي و رفتاري حضرت فاطمه(س) از نگاه قرآن و روايات در كتاب «بدانيد؛ منم فاطمه...» به كوشش گروه پژوهش موسسه انتشارات دليل ما منتشر شد.\
همانگونه كه در مقدمه اين كتاب نيز به آن اشاره شده است، خداوند تبارك و تعالي پيامبر اسلام و عترت پاك او را از نور عظمت خود آفريد و آنان را با علم خود براي هدايت خلق برگزيد. جسم، جان، دانش و درك عترت پيامبر(ص) همچون جسم، جان، علم و فهم رسولالله(ص) است.
به گواهي آشكار خداوند دانا در كتاب سراسر نورش «قرآن»، فاطمه زهرا(س) از هر نوع پليدي به دور بوده و پاك و مطهر است. او در گفتار و رفتار مانند پدرش رسولالله(ص) «ما ينطق عن الهوي» است و همه مومنان راستين به گواهي پروردگار، او را در همه امورش تصديق ميكنند. همچنان كه ذوالشهادتين، پيامبر(ص) را در مورد ادعايش تصديق كرد.
با توجه به مضامين اين اثر، خداوند حكيم اهلبيت رسالت(ع) را از هرگونه پليدي به دور داشته است و چه پليدي زشتتر و ناپسندتر از جهل و ناداني كه سرچشمه همه بديهاست! پروردگار دانا با تعليم علم كتابش به اهلبيت رسالت(ع)، آنان را از گذشته، حال و آينده با خبر ساخت و دانش هيچ چيزي را از آنان دريغ نكرد. چون قرآن بيانگر هر چيزي است؛ فاطمه(س) هم بيانگر هرچيزي است.
در بخشي از متن اين اثر در تبيين گوهر وجودي دختر پيامبر(ص) آمده است: «پر واضح است كه قرآن پاك و مطهر است و هيچ باطلي در آن راه ندارد. قرآن با فاطمه(س) است، پس هيچ باطلي در گفتار و رفتار فاطمه(س) راه ندارد. فاطمه قرآن ناطق است. فاطمه نور است. فاطمه(س) حق محض است. فاطمه(س) با قرآن است و قرآن با فاطمه(س) و اين كلام برگرفته از روايت نبوي(ص) است كه درباره عترتش فرمود؛ ...هم معالقرآن و قرآن معهم...»
همانگونه كه از متن اين اثر نيز درك ميشود، گفتار و عملكرد فاطمه(س) از احساسات و عواطف بشري سرچشمه نگرفته است و اگر كسي چنين گمان كند، بيترديد از مرز ايمان به خدا و رسول(ص) خارج شده و به هلاكت افتاده است.
قرآن ريسمان محكم پروردگار است و فاطمه(س) در همه امورش به قرآن چنگ زده است. در فاطمه(س) هيچگونه لغزشي راه ندارد و خدا فاطمه(س) را از هر لغزشي باز داشته و از همه فتنهها ايمن گردانيده است. وقتي در كلام پيامبر مكرم اسلام(ص) آمده است؛ «فاطمه(س) با قرآن است و قرآن با فاطمه(س) است» يعني هيچ شك و ترديدي در حقانيت فاطمه(س) وجود ندارد.
بعد از قرآن كريم، پيامبر(ص) نيز حضرت فاطمه(س) را چنين توصيف ميكند؛ «فاطمه(س) از همه داناتر است به او چيزي نياموزيد»، «فاطمه(س) با حق بوده و حق با فاطمه(س) است»، «اطاعت از فاطمه(س) فرمانبرداري از من است»، «فاطمه(س) بانوي بانوان است»، «خدا به خشم فاطمه(س) غضب ميكند و به خشنودي او راضي ميشود»، «فاطمه(س) همتاي علي(ع) است»، «فاطمه(س) پشتيبان علي(ع) است»، «فاطمه(س) چراغ هدايت و كشتي نجات است» و ... همه اينها فضايلي در اثبات عظمت فاطمه زهرا(س) است.
گروه پژوهش انتشارات دليل ما در بخشي از اين اثر اعتقادات خود و باور شيعيان را چنين بيان كردهاند؛ «اسلام چيزي جز قرآن و عترت پاك پيامبر(ص) نيست. قرآني و عترتي كه از يكديگر جدايي ناپذيرند و حفظ اسلام يعني حفظ و حراست از عترت پاك پيامبر اسلام(ص) و حق خلافت، ولايت و امامت علي(ع) از امانتها و حدود الهي است و علي(ع) نميتواند آنها را به غير اهلبيت معصومش در دم جان دادن واگذار كند.
نميدانيم آنان كه ميگويند؛ حضرت علي(ع) براي حفظ اسلام از حق خود گذشت و بيست و پنج سال سكوت كرد، يعني چه؟ كدام اسلام؟ كدام حق؟ و كدام سكوت؟
پس اقدامات بعدي ايشان چگونه تعريف ميشود و اگر چنين بود، چرا آن حضرت پس از شوراي سقيفه براي حفظ زن و فرزند و وحدت مسلمانان براي هميشه با پاي خود به مسجد نرفت و بيعت نكرد تا در پوشش مشاور، وزير، فرمانده جنگ و خزانهدار، خدمتگزار امت اسلام باشد تا خوني از هيچ شيعه و دوستدارش سنگفرشهاي خيابانها را سرخ رنگ نكند؟ اگر حضرت موافق بوده و بيعت كرده، پس فريادهاي فاطمه(س) چيست؟ چرا فاطمه(س) را كشتند؟ چرا يگانه دختر پيامبر اسلام(ص) را شبانه و مخفيانه دفن كردند؟ چرا قبرش مخفي ماند؟ مگر دختر پيامبر(ص) را نميشناسند؟ او كه با صداي رسا خود را معرفي كرد و فرمود؛ "اعلموا اني فاطمة"؛ بدانيد؛ منم فاطمه».
چاپ اول كتاب «بدانيد؛ منم فاطمه...» از سوي انتشارات دليل ما در شمارگان 20000 نسخه، 72 صفحه و بهاي 8000 ريال راهي بازار نشر شده است.
نظر شما