سه‌شنبه ۲ آبان ۱۴۰۲ - ۲۱:۳۸
عصر شعر «اسم شب، صبح است» در شیراز برگزار شد

فارس- عصر شعر سراسری «اسم شب، صبح است» در شیراز همزمان با دیگر استان ها، با حضور و شعرخوانی شاعران و ادیبان محفل ادبی قند پارسی شیراز برگزار شد.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در شیراز، عصر شعر سراسری «اسم شب، صبح است» به نشانه حمایت از فلسطین، به عنوان مسئله اول جهان اسلام، شامگاه سه شنبه دوم آبان ماه در شیراز همزمان با دیگر استان‌ها، با حضور محمدحسین فیروزی، مدیرکل کتابخانه های عمومی استان فارس، غلامرضا کافی، استاد دانشگاه شیراز و دبیرمحفل ادبی قند پارسی و دیگر شاعران و ادیبان شیرازی برگزار شد.
شاعران شیرازی در این نشست با خوانش سرودهای خود ضمن حمایت از مردم مظلوم فلسطین، اقدامات جنایتکارانه و ددمنشانه‌ی رژیم صهیونیستی در غزه را محکوم کردند.
مدیرکل کتابخانه های عمومی فارس در ابتدای این نشست با بیان اینکه جای رویدادهای مختلف با موضوع حوادث فلسطین خالی است، گفت: همانگونه که رهبر معظم انقلاب نیز بارها اشاره فرمودند، نقش هنر و ادبیات در تبیین مفاهیم ارزشی و جهاد تبیین بسیار مهم است. کتابخانه‌های عمومی فارس از ابتدای حملات جدید به غزه، برنامه ها و رویدادهایی را تعریف کردند تا موضوع فلسطین به فراموشی سپرده نشود و این مسئله ای که امروز دنیا به آن دچار شده است، تبیین و روشن شود.
فیروزی با بیان اینکه برنامه های هفته کتاب در کتابخانه های عمومی متاثر از این اتفاق است، ادامه داد: لازم است که در استان فارس برنامه ای فرهنگی درشأن با موضوع حوادث فلسطین با همکاری همه دستگاه های فرهنگی استان برنامه ریزی شود.
غلامرضا کافی دبیر محفل ادبی قند پارسی در این نشست ضمن قدردانی از نهاد کتابخانه های عمومی کشور برای برگزاری این رویداد گفت: حرکت کتابخانه های عمومی در برگزاری نشست های ادبی، فرهنگی و ترویجی در مناسبت های مختلف بسیار ارزشمند است.
استاد ادبیات دانشگاه شیراز اضافه کرد: مدیران ما باید نگاه خود را به هنر عوض کنند، ما نیازمند تحول بنیادین در زمینه توجه به هنر هستیم تا هنر و هنرمندان بتوانند نقش خود را به خوبی ایفا کنند.
وی در ادامه همچنین به خوانش شعری با عنوان «عصر حَجَر» پرداخت:
از همان روزی که بیرون زد شرار از سنگ ها
عقل روشن دید رازِ بی شمار از سنگ ها
کوه را تا دید سر بر آسمان ساییده، گفت:
برمی آید گوییا بسیار کار از سنگ ها!
دید تا آتشفشان را گفت: می گردد بلند،
روزِ ناچاری بلی، حتّی بُخار از سنگ ها
بر زمین تا لرزه افتاد از گُسَل های نحیف
می شنید انگار او، داد و هَوار از سنگ ها
از همان عصرِ حَجَر، قصرِ حجر آمد پدید
زندگی این گونه شد با اعتبار از سنگ ها!
عقل اما هیچ با خود اینچنین باور نداشت
تا ببیند انقلاب و انفجار از سنگ ها،
تا ببیند اینکه یک روزی، گُرازِ آهنین
سخت پیدا می کند راه فرار از سنگ ها
«باغِ سنگی» میوه خواهد داد روزی، بی گمان
«قدس» خواهد چید تُردِ آبدار از سنگ ها
گرچه می روید بهار از بارش باران، ولی
در فلسطین سبز می روید بهار از سنگ ها
سارا خلیفه، شاعر اهل زرقان فارس نیز دراین نشست به خوانش چند رباعی با موضوع فلسطین پرداخت.
در اقصی مسجدی چشم انتظار است
موذن بی اذانش بی قرار است
به هل من ناس ینصرنی به پاخیز
هلا! بیت المقدس داغدار است
بهانه را تراشیدند دلخواه
که موسی در عجب مانده است، آنگاه
برادر ناتنی بیت المقدس
به دست قوم خود افتاد در چاه
قدمگاه رسولان الهی
تویی میعادگاه دادخواهی
تویی بیت المقدس، آه! افسوس!
که شیطان پا نهاده اشتباهی
نخستین قبله گاه مسلمین است
دلش را داغ عشقی بر جبین است
چه نامی برتر از بیت المقدس
برازنده بر او در ملک دین است
به زیتون و به انجیر و به سنگش
قسم بر آن کفن ها، سرخ رنگش
که آزادی است در بیت المقدس
به پایان می رسد یک روز جنگش
پدرام اکبری دیگر شاعر این نشست بود که به خوانش اشعار خود پرداخت:
طوفان الاقصی زمین را در نوردید
یعنی که در ظلمت دمیده نور امید
این عهد و پیمان خدای لا یزال است
شاید همین جمعه شود موعود را دید!
لعنت به تو ای واژه پر غصه جنگ
نفرین به گلوله های سربی ِتفنگ
احقاق حقوق بشریت مرگ است..
در منطق عده ای سفیرِ نیرنگ!
شهری که ردیفِ خون بگیرد آری
عطرِ گل ِ واژگون بگیرد آری
سنگینی سنگ سرد وگرمای تفنگ!
اِبلیسَکِ دون جنون بگیرد آری
باران زده اَلْقدسُ لَنا شد آغاز!
تا معنیِ غالبون بگیرد آری
درگاه مقدس است و وادی قدسی
آن خیمه سرا ستون بگیرد آری
ققنوس دوباره بال و پر سوزانده
هنگامه ای از درون بگیرد آری
پایان نرسیده قصّه، جولان در پیش!..
صهیون سرِ سرنگون بگیرد آری
عبدالحسین خادم الحسینی، دیگر شاعری این محفل ادبی غزلی از سروده های خود را با موضوع فاجعه بمباران بیمارستان المعمدانی در غزه به دست اسرائیل غاصب خواند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط