به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گاهی آدمها نمیخواهند آن چیزی باشند که هستند؛ مثلاً آنهایی که دانشگاه رفتهاند، میگویند کاش تحصیلات عالی نداشتیم. آنهایی هم که تحصیلات عالی ندارند، میگویند ای کاش دانشگاه رفته بودیم! مثل این موشکوچولو که دقیقاً مثل برخی آدمها از موقعیت خودش راضی نیست و دلش میخواهد چیز دیگری باشد.
راضی بودن از موقعیت کنونی یک پدیده پیچیده است و به راحتی به دست نمیآید. نمیتوان کسی را مجبور کرد تا ناگهانی بپذیرد همه چیزهایی که دارد خوب است: مثل قد، وزن، چهره، پدر و مادر، خانواده و غیره. درواقع این پذیرش به یک سفر نیاز دارد. این سفر درونی با کسب تجربه از سفرهای بیرونی همراه میشود.
اما بهترینوقت برای آموزش این مهارت مهم، دوران کودکی است. شاید به همین دلیل چائو وِنشوان که از بزرگترین نویسندگان حال حاضر جهان و برنده جوایز معتبر بینالمللی است، دست روی این موضوع مهم برای کودکان گذاشته است. او شخصیت موشکوچولو را خلق کرده تا هم به ما بزرگترها بگوید که از الان برای مهارت پذیرش فرزندتان کار کنید و هم به بچهها و کودکان بگوید برخلاف روانشناسی زرد که میگوید خودتان را بپذیرید و دوست داشته باشید، شما برای این پذیرش باید به یک سفر بروید و تجربه کسب کنید.
چه سفری؟ همان سفری که موشکوچولو رفت. او قبل از هر چیز با این مسئله، درون خودش مواجه شد. آن را انکار نکرد. آن را طرح کرد؛ آن هم با تعداد زیاد از موجوداتی که فکر میکرد میتوانند به او کمک کنند. سفر او دستاوردهای مهمی داشت: هم برای خودش و هم برای ما و هم برای کودکان ما.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
موشکوچولو سگی را دید و به او گفت: «من دیگر نمیخواهم یک موشکوچولو باشم.»
سگ پرسید: «پس میخواهی چه باشی؟»
«میخواهم یک سگ باشم.»
سگ گفت: «ما سگها در خدمت شکارچیها هستیم. گرگها و پلنگها همیشه ما را گاز میگیرند و همهجایمان زخمی است.»
«اوه!» موش کوچولو سری تکان داد: «پس بهتر است شکارچی باشم.»
انتشارات میچکا (کودک و نوجوان مبتکران) کتاب «من نمیخواهم یک موش کوچولو باشم» نوشته چائو وِنشوان با تصویرگری پاتریزیا دونا و ترجمه مرضیه زهیری هاشمآبادی را در ۳۴ صفحه مصور رنگی، شمارگان دو هزار نسخه و به بهای ۱۰۵ هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما