به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «در زندگیام میخواهم چی بشوم؟ بهترین فوتبالیست دنیا، پسری خیلی باحال، خوشتیپ و قدبلندتر از برادرم جمال، بزرگترین طراح بازیهای رایانهای و مخترع اسیدی خیلی قوی که فولاد تانکهای اسرائیلی را آب کند!»
کریم یک نوجوان فلسطینی است با آرزوهای بسیار؛ او دلش میخواهد به تمام آرزوهایش برسد، هرچند که زندگی روی خوش را از مردم سرزمین او پنهان کرده و او میداند که راه سختی برای رسیدن به اهدافش در پیش دارد.
درست است که مردم فلسطین در سایه سنگین ظلم رژیم صهیونیستی و مشکلات فراوان زندگی میکنند؛ اما آنها نیز مردمانی هستند با آمال و آرزوهای کوچک و بزرگ. در فلسطین هم مثل بسیاری از کشورهای جهان کودکان درس میخوانند و بازی کردن را دوست دارند. آنها از کنار هم بودن لذت میبرند و در جشنها و روزهای عید به هم شادباش میگویند؛ اما چیزی که مردم این سرزمین را با سایر ملتها متفاوت کرده روزگار سختی است پیچیده در بیمهای فراوان و امیدهای اندک.
الیزابت لِرد، یکی از بهترین نویسندگان نوجواننویس انگلیسی در کتاب «یک تکه زمین کوچک»، با نگاهی واقعگرایانه و از زاویه دیدی متفاوت به زندگی مردم فلسطین مینگرد. او داستان را با آرزوهای قهرمانش آغاز میکند و راوی رنجهایی است که کودکان فلسطینی در زندگی روزمرهشان با آن روبهرو هستند.
کریم برای تحقق یکی از آرزوهایش قطعه زمینی خالی پیدا میکند تا با دوستانش در آن فوتبال بازی کند. قهرمان کتاب «یک تکه زمین کوچک» گویی جهانی را کشف کرده اما این خوشی دیری نمیپاید؛ او در یکی از موقعیتهای حکومتنظامی که نمیتواند خودش را به خانه برساند گرفتار میشود و حسابی به دردسر میافتد. الیزابت لرد با چیرهدستی صحنههایی ترسناک را به تصویر میکشد که تنها گوشهای از دشواریهای زندگی مردم این سرزمین است.
کریم، اسرائیلیها را بدترین مردم روی زمین میداند، او فکر میکند بسیاری از مردم فلسطین و حتی پدرش در جنگ با اسرائیل کوتاهی میکنند، برای همین از بزرگترها از جمله پدرش هم متنفر میشود و معتقد است اگر خودش بزرگتر شود هرگز در مقابل اسرائیلیها کوتاه نمیآید. او همیشه اینطور فکر میکرد تا اینکه یک روز عمویش به او گفت تنها راه موفقیت در این جنگ و پیروزی بر اسرائیل قویشدن است و او آموخت که بدون قدرت نمیتوان به پیروزی رسید.
«یک تکه زمین کوچک» داستان زندگی در سایه ترس و ستمی هرروزه است؛ داستانی متفاوت درباره جنگ و صلح از نگاه یک نوجوان فلسطینی که با ترجمه پروین علیپور، در سال ۱۳۹۷ از سوی بخش کودک و نوجوان نشر افق در هزار و ۵۰۰ نسخه منتشر شده است.
داستان این رمان، درباره پسرانی است که در فلسطین، تحت اشغال ارتش اسرائیل زندگی میکنند. زندگی آنها تجربه خاصی است در زمان و مکانی خاص؛ اما تمام اشغالهای اینچنینی، خشن و بیرحمانهاند و موجب رنج بیامان اشغالشدگان و درماندگی بیپایان ارتش اشغالگر میشوند. پسران این داستان از کسانی که زندگیشان را در چنین شرایطی میگذرانند، دفاع میکنند و میکوشند با وجود تمام مشکلات به زندگی ادامه بدهند..
نظر شما