سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - احمد خیری، رئیس کتابخانه، نشر و اطلاعرسانی دفتر تبلیغات اسلامی اصفهان: تاثیرپذیری فرزندان از والدین در خصوص فرهنگ کتاب و کتابخوانی، موضوعی است که در سالهای اخیر در میان خانواده رنگ باخته است. با وجود نفوذ و گسترش ابزارهای رسانهای و تغیرات ارتباطی در سطح وسیع، خانواده و رفتار والدین هنوز هم میتواند مهمترین بستر برای ایجاد انگیزه و علاقه فرزندان به کتاب و کتابخوانی باشد. اگر شاهدیم که فرهنگ کتابخوانی به نحو شایسته در جامعه رواج ندارد و به عنوان یک نیاز و ضرورت مطرح نشده است، علت آن را باید در محیط خانواده خانواده جست.
مطالعه و کتابخوانی از جمله مسائلی است که باید تربیت والدین را در آن بسیار تاثیر گذار دانست. محیط و فضای فکری والدین سبب میشود تا به صورت غیرمستقیم فرزندان تحت تربیت قرار گیرند. بدون تردید امروزه نقش مطالعه و کتابخوانی در رشد ذهنی، اجتماعی و احساسی کودکان اثبات شده و تأثیر کتاب، بهویژه بر رشد و تواناییهای زبانی و خلاقیت کودکان را نباید نادیده گرفت.
کتابخوانی بستری است که فرزندان میتوانند مهارتهای اجتماعی را کسب کنند و تعامل و گفتوگو با دیگران و خوب گوش دادن را تمرین کنند. همچنین کتابخوانی، مجموعه لغات کودکان را پربار کرده و آنان را برای خواندن و نوشتن آمادهتر میسازد. هر موقع ضرورت واقعی کتابخوانی و اهمیت آن برای عموم تفسیر و تعبیر شود، در آن صورت دیگر نباید کسی با مطلعه بیگانه باشد.
والدین میتوانند علاقه مستمر و بیپایان را به مطالعه و کتابخوانی در فرزندان ایجاد کنند. به این صورت آنها برای فرزندان کتاب میخوانند و آنها به مرور علاقه به داستان و شعر پیدا میکنند و خودشان کمکم دنبال خواندن کتابهای مختلف میروند تا اینکه بالاخره به آن جایی میرسند که از کتاب لذت برده و با آن تفریح کرده و روز به روز به علاقهمندیشان افزوده میشود.
قدرت تخیل کودک در سنین بالاتر در شش تا نه سالگی رشد میکند و با مفاهیم آشنا میشود و درک کند. وقتی فرزند بتواند دنیای خیال و واقعیت را از هم تشخیص دهد، به فکر کردن میپردازد. در چنان شرایطی خواندن آنها را با ناشناختهها آشنا میکند. در این میان عادت به مطالعه، نقش مهمی ایفا میکند. بسیاری از پدر و مادر توقع دارند که فرزندانشان به مطالعه عادت کند.
پدر و مادر، به عنوان اولین معلم فرزندان میتوانند شوق و انگیزه مطالعه را در آنها تقویت کنند. بدون شک، اگر والدین و افراد بزرگترِ خانواده بهمطالعه علاقهمند باشند، فرزندان با مشاهدهای آنها، از بزرگان خانواده الگوگیری کرده و به مطالعه و کتابخواندن میپردازند و پس از مدتی، مطالعه و خوانش کتاب، جزئی از کارهای مهم و عادات وی میشود.
جایگاه کتاب در میان خانوادههای ایرانی
سوالی که در این میان مطرح میشود این است که کتاب در خانوادههای ما چه نقش و جایگاهی دارد؟ آیا به عنوان یک ضروت فرهنگی در سبد خرید کالاهای فرهنگی خانه دیده میشود؟ آیا به همان میزان که به تغذیه جسم آنها اهیمت میدهیم و هزینه میکنیم، به فکر تقویت روح آنها نیز هستیم؟ چقدر تلاش کرده ایم و وقت صرف میکنیم که فرزندان ما را با کتابخانهها و کتابفروشیها آشنا کنیم؟ پدر و مادر چند ساعت از وقت شبانهروزی خود را در حضور فرزندان به مطالعه میپردازند؟ آیا در خانه مکانی به نام کتابخانه وجود دارد؟
حتماً تاکنون به چنین سوالاتی در ذهن اصلاً توجهی نداشتهایم. حال که متوجه شدهایم، چه باید کرد؟ چه راه کارهایی میتواند در این امر ما را کمک کند؟
چگونه پدر و مادر میتوانند فرزندان خود را به این مهم علاقهمند و تشویق کنند و باعث توسعه و تعمیق فرهنگ مطالعه در جامعه گردند؟ روشهای زیادی وجود دارد که به مواردی اشاره میکنیم:
- یکی از مهمترین روشهای تربیتی شیوه الگودهی و ارائه مصداق است. تأثیر الگو و نقشپذیری یک امری طبیعی است که در نهاد همه انسانها نهفته است. با استفاده از غریزه تقلید والدین میتوانند فرزندان خود را در خصوص امور تربیت و ارزشی همراه خود سازند.
امروزه متخصصان و کارشناسان بر این باور هستند که یادگیری مشاهدهای، فوقالعاده قوی و ماندگار است. بخش قابل توجهی از رفتارهای و مهارتهای کودکان و نوجوانان از طریق رفتار والدین و بزرگترها به وجود میآید. پس خانوادههایی که پدر و مار علاقه زیادی به کتاب و مطالعه از خود بروز نمیدهند، نباید انتظار داشت که فرزندان به کتاب خواندن و مطالعه علاقهمند شوند.
مهمترین مسئله در راستای ترویج فرهنگ مطالعه و جلب فرزندان این است که پدر و مادر خود در حضور فرزندان مطالعه کنند. این کار اگر همواره صورت گیرد، سبب علاقهمندی ترغیب و تشویق و انگیزش فرزندان به کتاب و مطالعه میشود. اگر پدر و مادر عادت به مطالعه داشته باشند و بخشی از فعالیتهای روزانه خود را به خواندن و مطالعه اختصاص دهند، کودک و نوجوانی که زندگی کردن را با آنها به تجربه نشسته، این مهم را خیلی زود میپذیرد، با آن انس و الفت یافته و به کار میگیرد و از همه مهمتر با کتاب آشنا شده و میآموزد که مطالعه را در زندگی خود جز امورات ضروری احساس کند. آنها باید ببینند که والدین از هر فرصتی برای مطالعه استفاده میکنید و از مطالعه لذت میبرید. قطعاً این کار به طور غیرمستقیم در آنها تأثیرمی گذارد.
نقش قصهگویی در ترویج کتاب
- قصهگویی در سنین کودکی و نوجوانی یکی از راههای ترغیب به مطالعه و کتابخوانی است. در این میان مادران نقش اصلی را در انگیزهسازی دارند. قصهگویی به عنوان پل ارتباطی کودکان و کتاب میتواند فرزندان را به کتاب علاقهمند سازد.
قصّه و قصهگویی علاوه بر اینکه روابط عاطفی را تقویت میکند، میتواند قوه تخیل، زمینه رشد و تکامل ذهنیشان را فراهم کنند. کودکان در حین شنیدن قصه از خیال میگذرند و آن را رویدادی واقعی میدانند. همین امر باعث میشود که با علاقه و دقّت بیشتری به این مطالب گوش دهند. این علاقه و شوق مهم است و میتواند انگیزه و عادت آنها را به کتابخوانی بیشتر کند.
در حقیقت ما با قصهگویی لذّت و شیرینی کتاب و مطالعه را به کام کودکان میریزیم و کودک وقتی بدانند که چنین قصههایی شیرین و خیالانگیز محصول کتاب است، در آرزوی آن است که خودش هم بتواند بهزودی کتاب به دست بگیرد. در چنین صورتی برای خواندن بیشتر انگیزه پیدا میکند.
اگر رابطة کودک با کتاب را بهصورت یک رفتار بررسی کنیم، خواندن قصه برای خردسالان نخستین مرحله خواهد بود؛ کودکان از کتابهای رنگی و متنوع و شکیل خوششان میآید.
نوع ارتباطگیری کودک با کتاب، فقط از راه خواندن داستان و قصه بلکه بازی با خود کتاب، ورق زدن آن و حتی خطخطی کردن آن نیز باعث انس بیشتر او با کتاب میشود.
با تهیه کتابهایی که مطابق سن و سال آنهاست، کار شروع شود. اگر دقت کرده باشد کودکان بیشتر به کتابهایی که حاوی تصاویر رنگی و قصههای شیرین و کودکانه باشد، بیشتر انس میگیرند و دوست دارند. از همینجاست که کودک، روز بهروز بهکتاب علاقهمند شده و میکوشد که آنچه را که از کتابها آموخته است، در ذهن خود جا داده و ترسیم کند و آن را کمکم به همسن و سال و دیگران بیان کند.
-خواندن کتاب با صدای بلند، علاوه بر اینکه دایره لغات بچهها را بهبود میبخشد به آنها میآموزد که چگونه با حالت و لحن مناسب بخوانند. برای اینکه کودکان تمرکز داشته باشند و رضایتشان جلب شود، باید کتاب را با احساس، با صدای واضح و با لحن مناسب بخواند.
برای کودکان خود با شیوههای جذاب کتاب را بلند خوانی و بازخوانی کنید تا در آن میل وشوق به خواندن ترغیب شود و لذت درک آن را از طریق تصاویر ذهنی که شما از لحن و نوع خواندن انتقال میدهید را حس کنند.
- در صورت امکان همراه فرزندان خود در کتابخانههای عمومی مراکز فرهنگی عضو شوید و به صورت امانی از آنها کتاب امانت بگیرید. همچنان که وقت میگذارید و برای خرید مواد غذایی به فروشگاههای بزرگ میروید، به صورت خانوادگی نیز به کتابفروشیها و نمایشگاههای کتب سر بزنید و با تازههای کتاب و نشر آشنا بشوید. خرید کنید و لذت خرید کالاهای فرهنگی بالاخص کتاب را به آنان انتقال دهید. همراهی و همدلی با فرزندان برای رفتن به کتابفروشی کتابخانه به او میفهمانند که این کار آنقدر ارزش دارد که من همراه تو میآیم و وقت خود را در این راه صرف میکنم.
- در ایام و مناسبتهای مختلفی که هدایا و جوایزی برای فرزندان خریداری میکنید کتاب را فراموش نکنید. این کار نیکو باعث میشود تا فرزند شما یاد بگیرند که به دوستان، همسالان و کسانی که دوستشان دارد، کتاب هدیه کند و این فرهنگ را نیز خودبهخود به آنها انتقال دهد.
بنابراین از آنجایی که زمینه اولیه فرهنگ ترویج کتابخوانی از خانواده شروع میشود و والدین نقش آغازین و مهمی در ترویج فرهنگ مطالعه در جامعه ایفا میکنند، والدین همواره به عنوان الگوهای رفتاری نقش بسزایی در تربیت روانی، فکری و اجتماعی شدن فرزندان خود دارند و بدون شک بهترین و آسانترین راه ترویج فرهنگ مطالعه از خانواده آغاز میشود. باید تلاش کرد هرچه بیشتر نسبت به ترویج و تعمیق فرهنگ کتاب و کتابخوانی اقدام کنیم، تا هم جامعهای بالنده و پویا باشیم و هم فرزندان خوبی را تربیت کنیم.
نظر شما