سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، حسن احمدی متولد سال ۱۳۳۸، نویسنده داستانهای کودک و نوجوان است. او یکی از داوران بخش «داستان» در چهاردهمین دوره جشنواره بینالمللی «کتاب سلام» بوده که اختتامیه آن به زودی برگزار میشود. با احمدی درباره جشنواره امسال گفتوگو کردهایم که در ادامه آن را میخوانید:
- دارویهای این دوره از جایزه «کتاب سلام» را چطور دیدید؟
دوستانی که به عنوان داور حضور داشتند، انسانهایی شریف، دوستداشتنی و کاربلد هستند؛ از این نظر جای خوشحالی دارد؛ چراکه به دلیل دوستیها و رابطه دوستانه حق و ناحق نمیکنند. خیلی جاها را سراغ دارم که متأسفانه انصاف را رعایت نمیکنند و گاهی دوستیها به خیلی از مسائل میچربد و مثل اینکه تعدادی از داورها، قرار است مادامالعمر باشند و تغییر نکنند و تنها دو یا سه نفر تصمیم بگیرند برای اهدای جوایز. من اصلاً موافق این نیستم و همیشه آرزویم این بود که ابتدا باید خدا را در نظر بگیریم بدون توجه به نویسنده اثر و واقعاً کار به دقت خوانده شود، نظر اصولی و کاربردی داده شود، خدایی نکرده داوریها به این صورت نباشد که چون کار، کار من است، باید بالا بیاید و رأی بگیرد و برگزیده شود؛ اما در جایزه «کتاب سلام» با بعضی از دوستان از قدیم آشنا بودم و میشناختمشان؛ خیلی از آنها انسانهای شریفی هستند مانند علی باباجانی که به عنوان دبیر جشنواره بود. بنابراین خیالم از این جهت راحت بود که خیلی از مسائل رعایت میشود؛ به نوعی داوری سالم و درستی انجام شد. البته این حرف را از این جهت که من هم به عنوان داور حضور داشتم، نمیگویم؛ حتی روزی که به من پیشنهاد داوری جشنواره را دادند، نمیخواستم قبول کنم؛ اما به دلیل دوستیهای قدیمی و حضور باباجانی این مسئولیت را پذیرفتم. بچههای جشنواره «کتاب سلام» انسانهای شریف و نویسندگان و شاعران خوبی هستند.
- ارزیابی کلیتان از داستانهایی که بررسی کردید، چیست؟
سالهایی بوده که شاید بالاتر از صد عنوان مجموعه داستان و رمان را بررسی کردیم؛ ولی امسال خیلی کتاب نداشتیم یا شاید من ندیدم؛ چون مرحله اول را بررسی کردیم. شاید در بین آن کتابهایی که بالا نیامدهاند، آثار خوب هم بوده؛ البته نظرها سلیقهای است و شاید یک داور نگاهی به اثر بیندازد و آن را قبول نکند و شاید نفر بعدی، همان اثر را قبول کند و اصلاً جز بهترینها بشمارد. بعضی از کتابها را که بالا نیامده بود، ندیدم؛ ولی کتابهایی که بالا آمده بودند، بررسی شد و سعی کردیم در بین آنها بهترینها را انتخاب کنیم.
- آیا استعدادهای جدیدی هم در بین نویسندگان بود؟
یکی از خوبیهای چنین جشنوارههایی این است که استعدادها کشف میشود. در جشنواره امسال نام نویسنده یکی یا دو تا از کتابها را برای اولین یا دومینبار بود که میشنیدیم یا آثارشان را میدیدیم. بعضی از کتابها را میخوانیم که اثر نویسندگان ۱۷ یا ۱۸ ساله است؛ اگر روی چنین نویسندگانی کار شود و از آنها حمایت کنند، واقعاً آینده خیلی خوبی در انتظار آنهاست. ولی متأسفانه هرساله چند نفر نویسنده تکراری را میبینیم که یا رأی میآورند یا بالا میآیند یا بعضیها هم چون خطشان با خط منِ داور جور در نمیآید، ممکن است حذف شوند و این آسیب بزرگی است. همانطور که پیشتر هم گفتم، انصاف و در نظر گرفتن خداوند اگر در میان باشد، واقعاً در حق کسی اجحاف نمیشود و حق به حقدار میرسد.
همانطور که ضربالمثل داریم که میگویند: «سال به سال، دریغ از پارسال»، باید بگویم هرچه جلوتر میرویم و به کشفیات جدیدتری میرسیم، به جای اینکه آثار عمیقتری را شاهد باشیم، میبینیم که نه، واقعاً کارها آن شایستگی و بایستگی قبلی را ندارند؛ چون باید جایزه داده شود و از افراد تقدیر کنند، گاهی داوری به این شکل است که باری به هر جهت، جایزه داده میشود. شاهد بودم کارهایی را که در گذشته میخواندم، هم از لحاظ تکنیکی و هم از لحاظ محتوایی، ساختار، فرم و… خیلی در سطح بالایی بودند؛ اما امروزه چنین چیزی نیست یا دستکم من شاهد آن نبودم.
- آیا پیشرفتی در داستاننویسی کودک و نوجوان رخ داده است؟
واقعاً یکی از آرزوهایم این است که سال به سال، بهتر از سال قبل شویم؛ ولی از نظر من اینطور نیست یا لااقل در آن آثاری که به دست من میرسید و خواندم، کار درخور توجهی ندیدم که بگویم پیشرفتی صورت گرفته یا بتوانیم خیلی امید داشته باشیم. خیلیها هم متأسفانه یا نمینویسند یا آثارشان به دلیل گرانی کاغذ، بایگانی میشود و چاپ نمیشود.یقین دارم آثار کسانی که مینویسند ولی منتشر نمیشود، اگر به نتیجه برسد، صددرصد آن پیشرفت را خواهیم دید؛ چون کسانی که در این راه سالها کار کردهاند، وقتی اثر جدید خلق میکنند، صددرصد از آثار قبلیشان بالاتر است. این آثار همانطور که گفتم یا به دلیل گرانی کاغذ یا به دلیل ایرادهای ناشر، دو یا سه سال در صف چاپ میماند و بعد هم در تیراژ ۴۰۰ یا ۵۰۰ نسخه چاپ میشود، طبیعی است که چنین آثاری دیده نشود؛ ولی با توجه به اینکه در کشور ما نویسندگان خیلی خوبی حضور دارند و اینکه اگر به نویسندگان نوقلم کمک کنیم، مسلماً شاهد آثار خیلی خوبی هستیم.
متأسفانه دیگر کسانی مانند قیصر امینپور نیستند؛ بچهها شیفته او بودند و هر بار اثری را برایش میفرستادند، بادقت میخواند و نظر میداد و به آنها آموزش میداد. در حال حاضر چنین افرادی را نداریم که از نویسندگان نوقلم حمایت کنند. واقعاً هرسال بچههای خلاقتری داریم؛ ولی به آنها کمک نمیکنیم و پَس میزنیم. در حال حاضر جایی را نداریم که از آنها حمایت کنند و آموزش و پرورش دهند تا آنها هم بتوانند پروبال بگیرند. با توجه به این وضعیت، آرزویم این است لااقل خودشان به خودشان کمک کنند و بیکار ننشینند. کتاب ماندگار است و یک شیرینی و لذت دیگری دارد و این لذت را به هیچ عنوان در فضای دیجیتال نمیبینیم.
نظر شما