سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): آرش محبوبزاده، منتقد ادبی: خیالپردازی درمورد آینده جهان و بشریت، مختص ادبیات علمی-تخیلی نیست. در واقع مدتها پیش از آنکه ژانری به نام «علمی-تخیلی» پا به عرصه ادبیات بگذارد، مفهومی به نام «پیشگویی» در اساطیر ملل مختلف به وفور دیده شده است. حال اگر اسطوره را پدر ژانری مدرن به نام «فانتزی» بدانیم، میتوان گفت خیالپردازی درمورد آینده (پیشگویی) عنصری است که ابتدا در جهان فانتزی نهادینه شده و متعلق به این ژانر است. پس خیالپردازی درمورد آینده، راه رفتن روی مرز بین فانتزی و علمی-تخیلی است و این دقیقاً کاری است که محمدرضا بازدار در «میراث گناهکاران» انجام داده است.
اگر بخواهیم پا را کمی فراتر از آنچه در بند پیشین گفته شد بگذاریم، شاید بتوانیم بگوییم که این رمان به نوعی تلفیقی از هر سه ژانر زیرمجموعهی ادبیات گمانهزن است. علمی-تخیلی است؛ چون درمورد آینده جهان بشری خیالپردازی کرده و در فضایی پساآخرالزمانی، ترکیبی از فناوریهای گذشته و آینده را نیز نشان داده؛ اما فانتزی هم هست؛ نه فقط به دلیلی که در بند پیشین گفته شد، بلکه به دلیل حضور موجوداتی ماورایی که توضیح منطقی و مستدلی نیز پشت این حضور قرار دارد. از دیگر سو، تنه به تنه ژانر وحشت هم میزند؛ گاهی از طریق همان موجودات ماورایی و گاهی از طریق همین انسانهایی که میتوانند از هر موجود ماورایی وحشتناکتر باشند. پس خیالتان از این بابت راحت باشد؛ هر سلیقهای که در ادبیات ژانر دارید، این کتاب میتواند شما را راضی نگه دارد!
اما خود داستان از چه قرار است؟ سال ۱۴۵۰ خورشیدی، بلایی عظیم بر زمین نازل شده و بیشتر مردم جهان از بین رفتهاند. زندگی دستخوش تحولات بزرگی شده و نجاتیافتگان بلا، هر روز با مشکل تازهای دست و پنجه نرم میکنند. ایران به مناطق کوچکتری تقسیم شده که هرکدام خود را کشور میخوانند و حاکمان خودشان را دارند. اکنون ۵۰ سال پس از نزول بلا، جوانی از کشور زنجان که فقط یک مکانیک ساده است، متوجه میشود که سرنوشت بشر میتواند به دست او رقم بخورد اما راهی که پیش رو دارد به هیچ وجه ساده نیست.
آثار علمی-تخیلی و پساآخرالزمانی زیادی تولید شده است، اما ویژگی «میراث گناهکاران» چیست و چه چیز آن را خواندنیتر میکند؟ ادبیات ژانر در ایران هنوز طفلی نوپاست و آن آثاری که از جا بلند شده و راه افتادهاند، عمدتاً تکیه محکمی به نمونههای خارجی داشتهاند. از همین رو مخاطب ایرانی تصویر خودش را در آینه داستان نمیبیند و بهخوبی با آن ارتباط برقرار نمیکند.
اما «میراث گناهکاران» نمونه خوبی است از یک رمان ژانری که توانسته تا حد زیادی بومی شود و صرفاً یک رونوشت بیهویت از آثار خارجی نباشد. مسائل و دغدغههایی که داستان و شخصیتهای آن دارند، کاملاً ملموس و قابل درک است و نویسنده بهخوبی توانسته فضای شخصیت ایرانی مسلمان را در آیندهای پساآخرالزمانی جاگذاری کند.
مهمتر اینکه «میراث گناهکاران» با وجود مضامین مذهبی و اعتقادی عمیقی که درون خود دارد، اصلاً به سمت شعاریشدن نرفته و موفقیت بزرگی در زمینه استفاده از فرم داستان برای انتقال محتوای خود داشته است.
شروع داستان مخاطب را با جهان نو و ناآشنای خود همراه میسازد و بدون اینکه او را گیج کند، بهآرامی همه چیز را برایش توضیح میدهد. افتوخیزهای وقایع به گونهای تنظیم شده که نه مخاطب را خسته میکند و نه تحت فشار میگذارد. تنش پیشبرنده داستان همیشه حضور دارد و خواننده را همراه با خود جلو میبرد؛ اما عجله نمیکند و به لکنت نمیافتد.
پایانبندی هم در نهایت طوری رقم میخورد که رضایتبخش است و حس پوچی به آدم نمیدهد و در عین حال، برخی از گرهها را نیز برای ادامه و جلدهای بعدی بسته نگه میدارد.
شخصیتها کاریکاتوری، یکنواخت، بیاثر یا خام نیستند. جدا از شخصیت اصلی که با تمام اهداف، انگیزهها، احساسات و ترسهایش پرداخت دقیق و زیبایی دارد، دیگران هم هر کدام در حد خود به اندازه و متناسب با داستان پرداخت شدهاند. یکی از شخصیتهای مورد علاقه خودم «هانی» بود که از بس جذاب نوشته شده بود، حسرت خوردم که چرا حضور بیشتری در داستان ندارد!
«میراث گناهکاران» در صحرای خشک ادبیات ژانری فارسی، قمقمهای پر آب است که به دست هر علاقهمندی برسد میتواند او را سیراب کند. البته تنها یک قمقمه ساده در این صحرا کافی نیست، اما در نوع خودش بهترین چیزی است که میتواند به دست ما برسد و امیدواریم بهره ما در آینده از این هم بیشتر باشد.
نظر شما