سیداحمد میرزاده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) درباره احیای دوباره جشنواره «کتابِ سلام» گفت: احیای دوباره جشنواره «کتابِ سلام» بعد از سالها تعطیلی اتفاق خجسته و مبارکی بود. در دهههای ۷۰ و ۸۰ به نوعی درهای رونق جشنوارههای کتاب کودک و نوجوان باز بود. در آن دههها جشنوارههای مختلفی مانند جشنواره کتاب سال سروش نوجوان، جشنواره کتاب سال سلام، جشنواره کانون و… بود و برگزار میشد. تمام این جشنوارهها در دهه ۹۰ یکییکی لغو شدند. عملاً برای بررسی کتابهای کودک و نوجوان تنها جشنواره رشد و یک بخش حاشیهای از جشنواره شعر فجر باقی مانده بود.
وی ادامه داد: به نوعی در دهه ۹۰ جشنوارههای کتاب کودک و نوجوان وجود نداشتند و همین موضوع خیلی به جریانهای ادبیات کودک و نوجوان لطمه وارد کرد؛ چون جشنوارهها فقط رویدادی که در یک روز برگزار شوند، نیستند؛ بلکه یکسری تأثیر در کیفیت کلی ادبیات کودک و نوجوان کشور دارند. واقعیت این است که از طرفی حجم زیادی کودک و نوجوان و همچنین تولیدات انبوه کتاب کودک و نوجوان در کشور ما هست و از طرف دیگر امکان بررسی همه آثار همیشه مقدور نیست؛ یعنی عرصه کودک و نوجوان، عرصهای است که تقریباً همه آن را یکجورایی دستکم میگیرند و خیلی سطحی با آن برخورد میکنند.
میرزاده از خطرهای ناشی از نبود جشنوارههای کتاب کودک و نوجوان گفت: اگر یک جاهایی نباشد که کارهای خوب را بررسی و معیار را مشخص کند، این خطر همیشه وجود دارد که ادبیات کودک و نوجوان ما تنزل پیدا کند. کمااینکه به عقیده من این اتفاق در دهه ۹۰ دستکم در حوزه زبان شعر کودک و نوجوان رخ داده است؛ به این صورت که اگرچه شاعران کودک و نوجوان ما از لحاظ ذهنیت و تخیل به دنیای کودک و نوجوان خیلی نزدیک شدند؛ اما زبان شعر خیلی آسیب دیده است و میدانیم که شاید در ادبیات کودک و نوجوان مهمترین مسئله، مسئله زبان است؛ چراکه بچهها در سالهای اولیه زبانآموزی هستند.
این شاعر درباره جشنواره «کتابِ سلام» گفت: جشنواره «کتابِ سلام» بعد از سالها احیا شد؛ جشنواره خوشنامی که همه اهالی ادبیات کودک و نوجوان، خاطرات خیلی خوبی از آن دارند. این جشنواره یک جشنواره کاملاً بیحاشیه، فنی و قوی است. امیدوارم اثرات خیلی خوبی داشته باشد. آثاری که در این جشنواره ارائه شد، کارهای درخور توجهی بود. در این دوره هم از آثار پیشکسوتان اثر رسیده بود و هم از چهرههای جدید و تقریباً در بخش برگزیدهها هم این دو گروه را میبینیم.
میرزاده افزود: مسئلهای که درباره کیفیت کارها دیده میشود این است که توجه ما به گروه سنی خردسال بیشتر است و ناشران از شعر محاورهای استقبال بیشتری میکنند و تعداد کتابها بیشتر است و همچنین ضعفهای زبانی نیز در این بخش بیشتر است. کارهای شایسته در گروه سنی کودک و نوجوان کم بود. در شعر خردسال هم کارهای شاخص کم بود؛ گرچه تعداد قابل قبولی بودند که نوآوری در حوزههای مختلف داشتند. در این دوره از جشنواره بیشترین اهمیت در حوزه شعر کتاب خردسال، نوآوری در فرم بود. مسئله بعدی این بود که بعضی از ناشران دولتی که در سالهای گذشته کم کار شده بودند، دوباره به شعر کودک و نوجوان توجه کردند؛ حجم زیادی از کارهای شعر کودک و نوجوان رسیده به جشنواره، آثار یکی دو سال اخیر ناشران دولتی بود.
وی درباره شعر کودک و شعر خردسال گفت: به نظر من میرسد شعر خردسال و کودک ما بهشدت زیر سایه آثار ناصر کشاورز حرکت میکند؛ یعنی تأثیر ذهن و زبان ناصر کشاورز بر شاعران خردسال و کودک ما خیلی زیاد است و همه به نوعی دنبالهرو او هستند. بیشتر کارها تلاش برای تقلید از ناصر کشاورز بود. به صورت کلی به نظر میرسد شعر گروه سنی خردسال و کودک تحتتأثیر آثار این شاعر است.
این شاعر درباره پیشرفت در حوزه شعر کودک و نوجوان بیان کرد: شعر کودک و نوجوان در کشور ما خیلی سابقه طولانی ندارد. در سالهای بعد از انقلاب تعداد شاعران کودک و نوجوان، به تعداد انگشتان دست بود؛ ولی امروزه بیش از صد شاعر شناختهشده و مطرح داریم که کارهای خوبی ارائه میدهند و فعال هستند. ما در حوزه شعر کودک و نوجوان افرادی را داریم که اولین کارهایشان را در دهه ۹۰ ارائه کردند؛ بنابراین از این نظر جهت رو به رشدی داریم؛ اما هیچ جریان سازنده نقد در حوزه شعر کودک و نوجوان وجود ندارد و این یک مسئله است که باید به آن توجه شود.
میرزاده ادامه داد: چون من اینگونه احساس میکنم هرچه تعداد شاعران و آثار آنها از نظر کمیت اضافه میشود شاید به لحاظ زبان و بعضی نکات بلاغی، این نسل جدید قوت و قدرت شاعران دهههای قبل را ندارند. باز هم تکرار میکنم، اگرچه شاعران جدید به لحاظ ذهنیت و تخیل کودکانه جلوتر از نسل قبلی خودشان هستند؛ اما به لحاظ تسلط بر زبان و نکات فنی شعر نه. به همین دلیل جای خالی یک جریان پویای نقد شعر کودک و نوجوان احساس میشود.
نظر شما