سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بررسیها نشان میدهد، سابقه شروع فعالیت نرمافزارهای کتابخوان در ایران سال ۹۳ باز میگردد. از آن زمان تاکنون ۲۳ برنامه کتابخوان الکترونیکی در ایران مشغول فعالیت شدند که براساس میزان نصب فعال، چهار برنامه فیدیبو، طاقچه، کتابراه و کتاب سبز را میتوان از پرکاربردترین این برنامهها دانست؛ البته نگاهی به فعالیت پلتفرمها نشان میدهد، ناشران و پدیدآورندگان باید در انعقاد قرارداد با این سکوهای اینترنتی توجه و به حقوق خود اشراف داشته باشند تا بعد از انعقاد قرارداد، طرفین دچار اختلاف نشوند؛ ایبنا در یک سلسله گفتوگو با کارشناسان تلاش میکند چالشهای قراردادهای حوزه نشر الکترونیکی را بررسی کند.
سیدعباس حسینینیک، مدیر انتشارات مجد و عضو انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی معتقد است: «قراردادها باید شفاف و دارای چند شرط باشند تا «خوب» تلقی شوند؛ نخستین شرط، پایداری، عادلانه و منصفانه بودن یک قرارداد است. دومین شرط یک قرارداد پایدار این است که شفاف، واضح و روشن باشد و موضوع ابهامآمیزی درآن نباشد.»
او میافزاید: «پدیدآورندگان بعد از اینکه تکلیف واگذاری انتشار نسخه الکترونیک کتاب چاپی را مشخص کردند باید شرایط واگذاری انتشار نسخه الکترونیک را مشخص کنند؛ همچنین نحوه تسویه و میزان درصد حقالتالیف نیز در این انتشار این نوع آثار (الکترونیکی) باید مشخص باشد.»
- در شرایطی که پدیدآور یا ناشر خود به انعقاد قرارداد با پلتفرمها اقدام کند، بار حقوقی هرکدام از این قردادها چطور خواهد بود؟
پدیدآور بعد از اینکه تکلیف واگذاری انتشار نسخه الکترونیکی کتاب را مشخص کرد، باید شرایط واگذاری انتشار را مشخص کند. در قردادهای نشر الکترونیک باید مشخص شود با همان شرایط کتاب کاغذی، نسخه الکترونیکی واگذار میشود یا قرار است درصد حق پدیدآور کمتر یا بیشتر شود؟ همچنین نحوه تسویه و میزان درصد حقالتالیف نیز باید در این قراردادها معلوم شود؛ البته میتوان انتشار نسخه چاپی، الکترونیکی و صوتی یک اثر را به یک ناشر نیز واگذار کرد اما اگر درباره این واگذاری صحبتی نشده باشد یا حد آن معلوم نشده باشد تفسیر ما این است که درباره انتقال حق این واگذاری صحبتی نشده است.
درباره قرارداد با پلتفرمها نیز باید گفت برخی تصور میکنند این پلتفرمها یا برنامههای کتابخوان الکترونیکی، نشر مستقل هستند اما باید بدانیم وقتی ناشری اجازه انتشار نسخه الکترونیکی کتاب پدیدآورنده را کسب میکند و با یک پلتفرم قرارداد میبنند، این پلتفرمهل کاملاً ملزم هستند براساس قرارداد ناشر عمل کند؛ زیرا در این شرایط پلتفرمها توزیعکننده و پخشکننده و کتابفروش الکترونیکی هستند و با واسطه، ناشر محسوب میشوند؛ بنابراین نباید در این حالت خودشان را ناشر مستقل بدانند. پلتفرمها در صورتیکه مستقیم با پدیدآورندگان قرارداد ببندند، ناشر مستقل الکترونیکی تلقی میشوند. پلتفرمها اگر خواستند خودشان با پدیداورندگان قرارداد ببندند، نخستین مولفه این است که این پلتفرمها مجوز انتشارات داشته باشند و از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز نشر دریافت کرده باشند. این نکته حقوقی است که مغفول مانده و به آن توجه چندانی نمیشود؛ زیرا ممکن است برخی از پلتفرمها مجوز نشر نداشته باشند اما به انتشار کتاب الکترونیکی اقدام کنند؛ بنابراین هنگامی که پلتفرمها با ناشر قرداد میبنندند، مثل خیلی از کتابهایی که در سایت آمازون منتشر میشود، این کتابها ناشرشان آمازون است. بنابراین نوع قردادی که اینها مینویسند (یعنی میان پلتفرم یا پدیدآور منعقد میشود) با قردادی که آمازون با پیرسون میبندد متفاوت است.
بنابراین اگر پلتفرمها مستقیم با مولف قرارداد ببندند، در اینجا پلتفرم، ناشر مستقل الکترونیکی است و بهعنوان ناشر الکترونیکی به مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیاز دارد؛ زیرا پلتفرمها در این شرایط ناشر مستقل الکترونیکی هستند و فقط با پدیدآور در تماس هستند. اخیراً نیز شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبهای را اصلاح کرد و نشر کتاب را اعم از نشر کاغذی و الکترونیکی دانست و هر دو این نشرها را ملزم کرد که مجوز انتشار خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دریافت کنند. اما اگر ناشر کتاب کاغذی با پلتفرمها قراداد ببندند؛ در این شرایط دیگر نیازی به دریافت مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان ناشر الکترونیکی نیست؛ زیرا در اینجا این پلتفرم، میشود توزیع کننده و کتابفروش اینترنتی. مانند این شرایط در کتاب کاغذی هم حاکم است؛ مانند اینکه در آنجا هم کتابفروشان و توزیعکنندگان کتاب کاغذی فقط با ناشران در ارتباط هستند؛ اینجا (در نشر الکترونیکی) هم شرایط یکسان و مولف با ناشر و ناشر با پلتفرمها در تعامل است.
درخواست دریافت نسخه الکترونیکی کتاب بهصورت انحصاری، غیرقانونی نیست
در قرارداد میان ناشران با پلتفرمها باید توجه کنیم اگر توافق آنها خلاف قانون نباشد، هر نوعی از این توافق، لازمالجراست. مثلاً برخی از پلتفرمها میگویند باید بهصورت انحصاری امتیاز الکترونیکی کردن یک کتاب را دریافت کنند، این درخواست البته غیرقانونی نیست اما ممکن است یک مسئله اتفاق بیفتد؛ شاید این درخواست انحصارطلبی یا غیررقابتیبودن را تحتالشعاع قرار بدهد که در حقوق دنیا نیز این موضوع رقابت مطرح است؛ البته موضوع رقابتی بودن در مسائل حقوقی با همه مسائل مرتبط نیست چنانچه در بسیاری از موضوعات مانند اموال میتوان انحصارگرایی را ایجاد کرد.
- انحصارگرایی برخی سکوهای فروش کتاب الکترونیکی زمینهساز افزایش قیمت و تضییع حق مصرفکننده نیست؟ این مسئله نمیتواند به بازار رقابت در حوزه کتاب آسیب وارد کند؟
اگر پلتفرمها درخواست فعالیت بهصورت انحصاری را داشته باشند این درخواست خلاف قانون نیست؛ درباره این مسئله زیاد سوال میشود که فلان پلتفرم برای انتشار کتابهای الکترونیکی شرط میگذارد که بهصورت انحصاری یک کتاب کاغذی را الکترونیکی میکند و در اختیار مخاطبان قرار میدهد و ناشران مجاز نیستند با پلتفرمهای دیگر درباره آن کتاب خاص قرارداد ببندند؛ این یک توافق است که طرف مقابل میتواند قبول نکند؛ در واقع وقتی تعداد زیادی از ناشران در این زمینه توافق نکنند و آن شرط را نپذیرند آن پلتفرم نیز خود به خود از موضع خود کوتاه میآید اما اگر ناشران این شرط را قبول کردند، باید آن را اجرایی کنند.
- این شیوه همکاری از نظر قانونی مشکلی ندارد اما بهنظر میرسد، حق عرضه بیشتر برای یک کتاب را از ناشر میگیرد؟
ناشران کتاب کاغذی نیز وقتی با پدیدآورنده کتابی قرارداد میبندند و قصد انتشار آن را دارند، دیگر اجازه نمیدهند ناشر دیگری کتاب را منتشر کند این یک قاعده کلی است، درباره نشر الکترونیکی نیز این قاعده پابرجاست؛ بنابراین اگر در این زمینه توافق حاصل شود، این قرارداد خلاف قاعده و قانون نیست. البته اختیار با ناشر است که قبول کند حق انتشار انحصاری و الکترونیکی یک کتاب را به پلتفرمها بدهد یا خیر؟ البته این اتفاق ممکن است که در کتابفروشیهای چاپی هم رخ بدهد یعنی یک مرکز پخش به یک ناشر بگوید من کتاب شما را به شرطی توزیع میکنم که انحصار توزیع کتاب در اختیار من باشد. در کتاب الکترونیکی نیز این موضوع صادق است. البته آن پلتفرم خاص اخیراً از موضع انحصاری بودن خود کوتاه آمده است زیرا دیدهاند مشتریانشان کم شده است.
- حق پخش کتاب بهصورت الکترونیکی برای پلتفرمهای فروش کتاب، چند درصد است؟
موضوع دیگر این است که پلتفرمها باید چند درصد دریافت کنند تا کتاب را بهصورت الکترونیکی توزیع یا منتشر کنند؟ این موضوع نیز کاملاً توافقی است و قاعدهای ندارد و این توافق تابع قانون و ضوابطی خاصی نیست. در بازار کتاب کاغذی وجود دارد که ۱۵ درصد تخفیف به پخشکننده آن میدهند و نقدی نیز پول پخش آن را دریافت میکنند و کتابی نیز وجود دارد که ۷۵ درصد تخفیف به پخشکننده آن میدهند و چک دوساله گرفته میشود. هر دو این روشها مجاز است. حالا چرا پخشکننده برای یک کتاب، ۱۵ درصد تخفیف میگیرند و نقدی هم این مبلغ را دریافت میکند؟ زیرا کتاب اثر خوبی است، از نظر ناشر پُرفروش است و کتابفروش میبینید ۱۰۰ جلد از این کتاب را از صبح تا شب میفروشد؛ بنابراین حاضر است همان ۱۵ درصد تخفیف را نقدی به پخشکننده بدهد و کتاب را بفروشد. کتابی هم هست که کپی شده و مرکز پخش و کتابفروش حاضر است سه ساله با ۸۰ درصد تخفیف این کتاب را توزیع کند.
- سقف و کفی برای قیمتگذاری برای کتاب الکترونیکی حاکم نیست، درست است؟
بله نباید هم باشد؛ زیرا بازار، قیمت را تعیین میکند؛ بهعنوان مثال امروزه در بازار کتابهای عمومی یک قاعدهای برای پخش کتاب حاکم است اما در کتابهای دانشگاهی چند قاعده برای پخش کتاب لحاظ میشود، مثل اینکه کتابهای پزشکی با قاعده خاصی مانند شرط بهروز بودن و محتوا قیمتگذاری و توزیع میشوند؛ زیرا این آثار در عرض ۶ماه تا یکسال از دورِ بهروز بودن خارج میشوند و مانند برخی از کتابهای رمان نیست که ۱۰۰ سال است با یک محتوا منتشر میشوند؛ بنابراین نوع تخفیف و چک گرفتن مراکز پخش در این نوع کتابها با یک کتاب رمان عمومی متفاوت است؛ بنابراین این عرف بازار کتاب است که تخفیف کتاب را تعیین میکند و سهم ناشران، توزیعکنندگان و کتابفروشان در این بین مشخص میشود. بهعنوان مثال یک ناشر برای هرکدام از کتابهایش ممکن است چند نوع تخفیف خاص بدهد؛ مثلاً برای کتابی که حقالتالیف بالایی دارد، ۲۰ درصد تخفیف برای کتابفروشیها و پخشیها در نظر میگیرد؛ و برای آثاری که حقالتالیف پایینتری دارد ۲۵ درصد تخفیف، و برای کتابهایی که حقالتالیف ندارد و جمعآوری است ۴۰ درصد تخفیف در نظر میگیرد، همه این تخفیفها بستگی به نوع کتاب، سیاست انتشارات و خصوصیاتی مانند این دارد که آیا کتاب مشمول محدودیت زمان انتشار میشود یا خیر؟ همه این عوامل بر روی فروش کتاب تاثیر میگذارد. مانند همین جریان در کتاب الکترونیکی نیز حاکم است. برخی میگویند پلتفرمها رقم بالایی را برای انتشار کتاب الکترونیکی میگیرند؛ جواب این است که با این پلتفرمها قرارداد نبندید.
- آیا ضرورت ندارد یک قرارداد شفاف با بندهای مشخص وجود داشته باشد تا ناشران و پلتفرمها هر دو ذینفع باشند و ضرری را متحمل نشوند و در عین حال مصرفکننده نیز حقوقش با توجه به قیمتگذاری نهایی پایمال نشود؟
قراردادها باید شفاف و دارای چند شرط باشند تا «خوب» تلقی شوند و نخستین شرط پایدار بودن یک قرارداد، عادلانه و منصفانه بودن آن است. دومین شرط یک قرارداد پایدار این است که شفاف واضح و روشن باشد و موضوع ابهامآمیزی در قرارداد نباشد. اما اینکه آیا دریافت ۱۵ درصد حق پخش از سوی پلتفرمها عادلانه است یا ۲۵ درصد ۳۵ درصد یا ۴۵ درصد، این موضوعی است که نمیتوان آن را تعیین کرد؛ بلکه بسته به نوع کتاب و محتوای آثار عادلانه بودن آن تغییر میکند.
- این عادلانه بودن را چه کسی تعیین میکند؟ پس شما معتقد هستید که قیمتگذاری دستوری جایز نیست و بهتر است عرف قیمت کتاب را مشخص کند.
این عادلانه بودن را عرف بازار تعیین میکند زیرا عرف جزو مباحث قانونگذاری است؛ زیرا در جاهایی که قانون وجود ندارد دادگاهها به عرف (نظر کارشناس) رجوع میکنند. اگر پلتفرمی برای حق پخش کتاب الکترونیکی درخواست ۴۰ درصدی دارد، نمیتوان آن را از نظر حقوقی محدود کرد اما میتوان با آنها قرارداد نبست. اما نمیتوان برای همه پلتفرمها ضابطه دریافت یک حق پخش مشخص تعیین کرد. در کتاب کاغذی هم وضعیت همینطور است. پس قیمتگذاری کتاب را عرف تعیین میکند. در دنیا یک کتاب ۵۰۰ صفحهای اگر رمان باشد چیزی در حدود ۱۰ یورو قیمتگذاری میشود اگر کتاب علمی یا دانشگاهی باشد حداقل ۵۰ تا ۱۰۰ یورو قیمتگذاری میشود چرا این قیمتها متفاوت است؟ چون مولفههایی مانند زحمت علمی یا مرارتهای دیگر است که قیمت کتاب را تعیین میکند.
قیمتگذاری کتاب الکترونیک تابع هیچ نهادی نیست؛ مانند کتاب کاغذی
- یعنی افزایش قیمت در کتاب الکترونیکی تابع هیچ نهاد و دستگاهی نیست؟
قیمتگذاری کتاب الکترونیک تابع هیچ نهادی نیست. همانطور که قیمتگذاری کتاب کاغذی هم قاعده خاصی ندارد و در واقع عرف، قیمت کتاب را تعیین کند و البته تاکید دارم این موضوع نباید دستوری باشد. مثلاً اگر قیمت یک کتاب را عرف a تومان تعیین کرد و شما این مقدار را دو برابر گذاشتید؛ بازار و مخاطب این کتاب را از شما خریداری نمیکند و شما تنبیه میشوید و از آن به بعد کتاب را مناسب قیمتگذاری میکنید اما اگر یک کتاب با مولفههای شاخص، بیشتر فروخته شد نشاندهنده این است که عرف از این کتاب با توجه به زحمت علمی یا هر فاکتور شاخص دیگر، استقبال کرده است.
- البته این قیمتگذاری عرفی ممکن است حقوق مصرفکننده را تحت شعاع قرار بدهد، به نظر میرسد اگر مولفههایی تعیین شود و ناشران الکترونیکی براساس آن مولفهها ملزم به افزایش قیمت شوند، چندان بد نباشد؟
حقوق مصرفکننده در بحث کتاب عمدتاً محتوایی است که اتفاقاً به آن توجه نیز نمیشود. اتفاقاً در این زمینه مقاله هم نوشتهام. مثلاً اگر کسی یک کتاب حقوقی بنویسد و درباب مسائل حقوقی مخاطب را اشتباه راهنمایی کند و شخصی براساس دستورالعملهای این کتاب عمل کند و زندگیاش از هم بپاشد، آیا ناشر و نویسنده کتاب مسئولیت دارد یا خیر؟ به نظر من نویسنده یا ناشر مسئولیت کیفری ندارند زیرا سوءنیت نداشتهاند اما مسئولیت مدنی خواهند داشت و به همین دلیل باید جبران ضرر و زیان فرد خسارتدیده را بکنند اما در هیچ جای دنیا به این موضوع توجه نمیشود. یعنی ناشر و نویسنده درباره محتوای کتاب مسئولیت دارد اما درباره قیمت کتابی که عرضه گستردهای دارد این مخاطبان هستند که با نخریدن اثر میتوانند ناشر را تنبیه کنند. در مجموع قیمتگذاری کتاب نیازی به مکانیزم دولتی ندارد یعنی اگر قیمت کتاب زیاد باشد ناشر باید بداند مردم کتاب مشابه با قیمت مناسبتر را میخرند و دوم اینکه اگر یک کتاب، قیمت خیلی بالایی داشته باشد، احتمال اینکه آن کتاب را کپی کنند یا اگر فایل کتاب بهصورت الکترونیکی است؛ قفل آن کتاب شکسته شود، بسیار زیاد است.
ناشران باید بدانند داشتن قیمت زیاد برای یک کتاب الکترونیکی وسوسهبرانگیز است و ممکن است موجب شکسته شدن قفل آن کتاب شود در صورتی که اگر این کتاب یک قیمت متعادل داشته باشد؛ علاوه بر فروش نسخههای بیشتر، امکان شکسته شدن قفل کتاب کاهش مییابد؛ بنابراین این مسائل فقط آموزش میخواهد و نیاز به اجرای قیمتگذاری دستوری و تعزیری نیست؛ بنابراین ناشران باید توجه کنند اگر تخفیف و قیمت کتاب عادلانه نباشد، ممکن است کتاب کپی شود. پس نوع قیمتگذاری، نوع تخفیف، مدت تسویهحساب یک کتاب با مرکز پخش و کتابفروش باید عادلانه باشد.
- توصیه حقوقی شما به پدیدآورندگان و ناشران و مترجمان چیست؟
پدیدآور صاحب حقوق یک اثر است. این حقوق شامل حقوق مادی و معنوی است. باید توجه داشت حقوق معنوی که شامل حقوق سرپرستی و تمامیت میشود قابل واگذاری نیستند؛ بنابراین این دو حق را پدیدآورنده نمیتواند به ناشر کتاب چاپی یا الکترونیکی واگذار کند و اگر در قراردادی ذکر شود حقوق مادی و معنوی پدیدآوردنده به ناشر چاپی یا الکترونیکی واگذار میشود؛ چون خلاف قانون است، این بند از توافق باطل است. مسئله دوم حقوق مادی است که ملاحظه آن موقتی بودن است. در بحث حقوق مادی، پدیدآورنده میتواند این حق را به ناشر واگذار کند اما این واگذاری محدودیت زمان ۳۰ ساله دارد یعنی بعد از ۳۰ سال این محدودیت از بین میرود و این حق به پدیدآورنده برمیگردد. اما در اکثر قراردادها، واگذاری حقوق مادی بهصورت دائمی ذکر میشود که درست نیست؛ بنابراین این جمله در قراردادهای ناشران که مینویسند حقوق مادی و معنوی این اثر بهطور دائمی به ناشر واگذار شد دو غلط دارد؛ اول اینکه حقوق معنوی قابل واگذاری نیست و دومین غلط این است که حقوق مادی دائمی نیست پس بهتر است پدیدآورندگان و ناشران کتاب چاپی و الکترونیکی و حتی مسئولان اداره کتاب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با کلیات حقوق مالکیت فکری آشنا باشند. بر همین اساس توصیه میکنم پدیدآورندگان با اصول و مبانی حقوق مالکیت فکری آشنا باشند، آن را به دقت مطالعه کنند و بدون اطلاع از حقوق خودشان قراردادی را امضا نکنند.
- در قرارداد با پلتفرمها نکته خاصی هست که پدیدآورندگان با رعایت آن بتوانند از تضیع شدن حقشان جلوگیری کنند؟
پدیدآورندگان در قرارداد با پلتفرمها باید مبانی حقوق مالکیت فکری را بشناسند و توجه کنند که هنگام قرارداد با ناشران الکترونیکی آنها متعهد شوند چناچه کتاب پدیدآورنده در آن پلتفرم قفلش شکسته شود، آن پلتفرم باید ضرر و زیان پدیدآورنده را بپردازد؛ بنابراین اگر این اتفاق رخ بدهد و با انتشار فایل الکترونیکی کتاب در یک پلتفرم نسخه پیدیاف کتاب در سایتهای دیگر منتشر شود، مرجع این خسارت آن پلتفرم است؛ زیرا نتوانسته قفلگذاری موثری داشته باشد و باید خسارت پدیدآورنده را بدهد.
نظر شما