سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - علیرضا خلیلزاده: «مجنون» یکی از ۲۲ فیلم بخش سودای سیمرغ جشنواره چهل و دوم فیلم فجر است که به برشی از زندگی شهید زینالدین و برادرش میپردازد و عملیات خیبر در جزیره مجنون را روایت میکند. کارگردان این اثر مهدی شامحمدی از فیلماولیهای این جشنواره است.
مهدی شامحمدی در گفتوگویی با خبرنگار ایبنا به این چالشهای ساخت این فیلم و روند ساخت آن پرداخته که به شرح زیر است:
-ایده این فیلم از کجا آمده است؟
نویسنده نهایی این فیلم علیرضا محصولی بود اما قبل از نگارش نهایی اتودهای بسیاری زدیم و به یک شاکله خاصی رسیدیم که بعد با همکاری او فیلمنامه نهایی را کار کردیم. محصولی نیز همانند من یک هنرمند فیلم اولی است.
-چه منابع اقتباسی برای این فیلم استفاده شده است؟
حجم منابع اقتباسی ما بسیار زیاد است، پژوهشهای بسیاری در سازمان اوج صورت گرفته بود، سه هنرمند دیگر قبل از من قرار بود این فیلم را بسازند که هر بار این پروژه کنسل شده بود. در سال ۹۳ که محمدحسین مهدویان قرار بود این فیلم را بسازد، پژوهش مفصلی برای این فیلم صورت گرفت. در زمان ساخت اثر توسط ما نیز، مرتضی قاضی، پژوهشگری فیلم را به عهده گرفت و بر مدارک افزود. در نهایت ما بر اساس منابع نهایی، فیلمنامه را به نگارش درآوردیم.
-منابع ساخت این اثر فقط کتابها هستند؟
منابع ما برگرفته از اسناد، مصاحبههای قدیمی، مصاحبههای جدید، منابع اطلاعاتی در زمان جنگ بود که در مقاطع مختلف جمعآوری شد. در سال ۹۳، سال ۹۷ و ۱۴۰۰ این پژوهش انجام شده و در هر بار، پژوهش تخصصیتر و جزئیتر شده است.
-از چه نوع اقتباسی برای نگارش فیلمنامه استفاده کردهاید؟
این فیلم عین به عین بر اساس عملیات خیبر و حوادث و رخدادهای حقیقی ساخته شده و هیچ تخیلی در آن دخیل نیست، تمام شخصیتها و سرنوشت آنان کاملاً واقعی هستند که در بازه ۳۰ روزه عملیات خیبر وجود دارند.
-آیا سکانسها یا صوتهای مستند در این فیلم استفاده شده است؟
در بخش پایانی فیلم چند سکانس مستند قرار داده شده تا مخاطب بفهمد که فیلم عین به عین بر اساس حقیقت است. از سخنرانی آقا مهدی، دیالوگها و گفتوگوی بین دو فرمانده نیز به عنوان رفرنس استفاده شده و آن را دوباره فیلمبرداری کردیم تا به صورت صحیح از آنها استفاده کنیم.
-آیا با این حجم از منابع، ممکن است مثل «موقعیت مهدی» در آینده، سریالی از مجنون ببینیم؟
ما با قصه به دید سریال مواجه نشدیم، تمام روایتها با هدفگذاری مشخص سینمایی بازگو شده و هیچ برنامهای برای ساخت یک سریال یا مینی سریال برای بعد از این فیلم نداریم. شاید بعدها یک سریال بسازیم؛ اما برای ساخت آن از ابتدا نگارش فیلمنامه و فیلمبرداری را انجام میدهیم.
-برخی منتقدها بر این باور هستند که ساخت این تعداد آثار جنگی در سینما کافیست؛ به نظر شما این گزاره صحیح است؟
این جمله بسیار خندهدار است. ما هنوز نتوانستیم یک قصه خوب برای دفاع مقدس بسازیم. نقدهایی در مورد ضعیف بودن بعضی از این آثار مطرح است که آن را میپذیرم ولی جملهای خندهدارتر از پرسش برای چرایی ساخت این آثار نشنیدهام! در کشورهای خارجی هنوز فیلمسازانی هستند که به صورت تخصصی در حوزه جنگ جهانی اول کار میکنند و مخاطبان نیز بسیار از آن استقبال میکنند. هنوز فیلمهای مستند و داستانی که در مورد جنگ ویتنام و جنگ جهانی دوم کار میشوند آنقدر حجم بالایی دارند که بیننده از تماشای آنها بازمیماند. شاید این افراد نمیدانند چگونه سوال خود را بپرسند و به جای پرسش از کیفیت اثر، به چرایی آن میپردازند.
-به نظر شما کیفیت آثاری که به اقتباس زندگینامهای دفاع مقدس میپردازند، پایین است؟
ما تصویر جذابی از چمران ندیدهایم، ما اصلاً نمیدانیم مجید بقایی کیست؟ در شناخت حسین خرازی عاجز هستیم. هنوز این افراد برای ما به عنوان اسم کوچه و خیابان و اتوبان هستند، اگر مثل «ایستاده در غبار»، «آخرین روزهای زمستان»، «موقعیت مهدی» و… فیلمها قهرمانان را واقعیتر به مردم بشناساند، اوضاع بسیار تفاوت میکند. به نظر من قصه خرمشهر، با تمام تلاشهای احمدرضا درویش، هنوز ناقص است. حتی آخرین فیلمی که در این مورد که در جشنواره پارسال با عنوان «دسته دختران» ساخته شد نیز بخش بزرگی از ماجراهای خرمشهر را روایت نکرده است. این نقد به ما وارد است که اگر سینمای دفاع مقدس متولی درست داشت، کیفیت بهتری را شاهد بودیم.
-مشکل کیفیت آثار از هنرمندان است یا امکانات؟
بخش عمده کارهای دفاع مقدسی ماندگار و دوستداشتنی نیست و تنها یک سوژهسوزی است. در کنار این اتفاق، سینمای ما قابلیت، امکانات، دانش و … ساخت آثار بزرگ یا به اصطلاح «بیگ پروداکشن» را ندارد و عموماً آثاری که ساخته شدهاند حاصل تجربیات کارگردان هستند و پایه و اساس علمی ندارند.
-شهرک سینمایی دفاع مقدس جزو امکانات خاص سینمای ما است؟
درست است که ما شهرک سینمایی دفاع مقدس داریم، اما دیگر نمیتوان در آن کار کرد، شهرک دفاع مقدس به شدت آلوده و تخریب شده و هیچ ابزاری در آن یافت نمیشود. کارگردان فیلم جنگی، باید از اول به تمام ارکان آن فکر کند و حتی شهرک دفاع مقدس نیز به کمک او نخواهد آمد. ما با همان ابزار فیلم اجتماعی و تاریخی و کمدی، فیلم جنگی میسازیم؛ که این اصلاً درست نیست. در سینمای جهان برای یک فیلم جنگی لنز طراحی میکنند، پسزمینه خاص میسازند و بسیار اقدامات دیگر که ما قادر به انجام آن نیستیم، زیرا گردش مالی، در سینمای ما وجود ندارد. فیلمی همچون ۱۹۱۷ که سکانس پلان است به این دلیل به شاهکار تبدیل شده که تمام امکانات را در اختیار داشته. هنرمند ایرانی در نگارش فیلمنامه باید به این موضوع دقت کند که آیا امکانات، توان ساخت این پلان را به او میدهد؟
-مشکلات کارگردانان در ساخت فیلم جنگی چیست؟
دفاع مقدس بسیار مغفول واقع شده است. هیچ دانشی و امکاناتی برای آن تعریف و تبیین نشده و ما هنوز دود را در صحنه با ابتداییترین روش ممکن تامین میکنیم. این قضیه برای جلوههای ویژه هم وجود دارد و هنرمندان بر اساس تجربه و خلاقیت خود فیلم را به آنچه در ذهن کارگردان است؛ نزدیک میکند.
-اصل معضل ما در این حوزه به زیرساخت مربوط میشود یا گردش مالی این ژانر؟
وقتی گردش مالی درستی وجود ندارد به فراخور آن زیرساخت هم به وجود نمیآید. خارج از سینما، در حوزههایی که گردش مالی دارند نیز زیرساختی پدید نمیآید. سوءمدیریتی که وجود دارد علت این اتفاق است. در واقع ما در تمام ارکان زندگی با مشکلاتی روبهرو هستیم که دلیل آن از عدم مدیریت سرچشمه میگیرد. در سینما نیز همین موضوع صدق میکند. وقتی متولیان سینمای کشور دائماً تغییر میکنند و هر کس با سلیقه خود تصمیم میگیرد، زیرساختی به وجود نمیآید. شهرک غزالی در دهه ۶۰ به دلیل هماهنگی علی حاتمی و یک مدیر سینمایی ساخته شد. اگر علی حاتمی نبود، امروز هرکس برای ساخت یک فیلم تاریخی درمانده به سمتی میرفت و برای خود صحنه میساخت، بعد از مدتی هم نابود میشد.
-در مورد شهرک سینمایی دفاع مقدس هم این موضوع وجود دارد؟
شهرک سینمایی دفاع مقدس نیز بیابانی بود که دور آن دیوار کشیدند و فیلمهای بسیاری در آن ساختند. در کنار این فیلمها، آثاری چون یوسف پیامبر و موسی در آن ساخته شده است. امروز وقتی به این شهرک میروید، از شدت آلودگی دیگر نمیتوانید یک قاب ۴۵ درجه تمیز پیدا کنید که اثر دفاع مقدسی بسازید.
- «مجنون» در چه لوکیشنی فیلمبرداری شده؟
دکور و جغرافیای این شهرک کاملاً لو رفته است، حتی فیلم ما نیز دچار همین اتفاق شد. ما نمیخواستیم با قاب تکراری فیلم را حرام کنیم؛ به همین دلیل برای پیدا کردن لوکیشن به خوزستان رفتیم. تمام فیلم «مجنون» در آبادان، خرمشهر و اهواز فیلمبرداری شده است.
-ساخت فیلم در شهرهای دیگر و سفر عوامل برای تولید، هزینه پروژه را افزایش میدهد؛ آیا این تصمیم ارزش این هزینه را دارد؟
همین تفکر باعث شده که فیلمها تکراری شوند، تهیهکنندهها با این فرض که با سفر به خوزستان ممکن است ۲ الی ۳ میلیارد تومان به بودجه فیلم اضافه کند، ازاین کار پرهیز میکنند. این در حالیست که دیگر نمیتوان با زیر ۴۰ میلیارد فیلم جنگی ساخت. شاید این سفر ۳ درصد به بودجه اضافه کند؛ اما میتواند فیلم را از تکراری بودن نجات دهد و سرعت ساخت پروژه را نیز بسیار افزایش دهد.
نظرات