«قاصد روزان ابري»(نگاهي به شعر چهار شاعر معاصر) عنوان كتابي است كه نشر هزار آن را با ويرايشي جديد منتشر كرده است. سادات اشکوری این كتاب را با این عقیده نوشته است که با سادهنويسي و بهكار نبردن اصطلاحات دشوار ميتوان بين مخاطب شعر و شعر امروز ارتباط برقرار كرد.
وي با تاكيد بر دلمشغوليهاي خاص هر شاعر ادامه داد: شاعر دلمشغوليهايش را با زبان شعر بيان ميكند. به عبارت ديگر با كمي تامل در هر شعر ميتوان به نكتهاي پي برد كه ذهن شاعر را به خود مشغول كرده و شاعر براي بيان آن از پديدهاي كمك گرفته است.
هدف سادات اشكوري در اين كتاب راهيابي به فضاي ذهني شاعر و دستيابي به تعابير و مفاهيم مدنظر شاعر بوده است.
وي حاصل كار خود را نتيجه تامل در اشعار «نیما یوشیج»، «احمد شاملو»، «فروغ فرخزاد» و «سهراب سپهری» دانسته تا به چنين تحليلي دست يافته است و در ادامه گفت: به طور مثال در شعر حافظ براي بررسي واژه «رند» و يا نوع نگاه او به مسائل جامعه تنها با خوانش شعر او و تامل و تعمق در فضاي شعرياش ميتوان به ويژگي شعر حافظ دست يافت.
وي اظهار داشت: مباحث اين كتاب براي نخستينبار است كه ارائه شده و پيش از انقلاب به سفارش مجله «پيك معلم و خانواده»(مجله رشد معلم فعلي) اين مطالب را نوشتم. هدف معرفي فضاي ذهني شاعران براي دبيران و انتقال آن به دانشآموزان بود؛ اما اين كار ادامه نيافت و تنها شعر اين 4 شاعر را بررسي كردم، تا اينكه به پيشنهاد دوستي آنها را در يك كتاب به دست چاپ سپردم.
سادات اشكوري در توضیح فصل نخست این کتاب، به نيما يوشيج و برجستهتر بودن مباحث طبيعت و اشياء در شعرش اشاره كرد و افزود: طبيعت و اشياء در شعر نيما جايگاه ويژهاي دارند. گاهي نيما براي بيان موضوع اجتماعي كه ذهنش را مشغول كرده از پديدههاي طبيعي مدد ميگيرد. به عنوان مثال «شب» در سرودههاي او مفهوم گستردهاي دارد و يا «خانهام ابري است» با بهره گیری ازپدیده ای طبیعی به فضاي خفقاني جامعه آن روز اشاره كرده است.
سادات اشكوري ادامه داد: شايد در ابتدا خواننده شعر سهراب سپهري چنين تصور كند كه چون او شاعري نقاش است پس «رنگ» نقش برجستهاي در شعرش دارد، در حالي شاملو مفاهيم گوناگون مورد نظرش را با رنگ بيان ميكند.
وي «مرگانديشي» در شعر فروغ فرخزاد را برجستهتر از زواياي ديگر دانست و ادامه داد: اين كتاب نقد شعر نيست بلكه به نوعي سرنخ دادن به خواننده است تا از اين طريق به فضاي ذهني شاعر راه يابد. شايد به همين دليل استقبال خوبي از آن شده است. نخستينبار اين كتاب را در سال 1366 انتشارات بزرگمهر منتشر كرد و به چاپ سوم نيز رسيد. اخيرا نيز نشر هزار، البته با ویرایشی جدید، چاپ چهارم آن را منتشر كرده است.
اين نويسنده با تاكيد بر سادهنويسي درباره شعر توضيح داد: نبايد در نوشتن مطالبي درباره شعر با بهكار بردن اصطلاحات و واژههاي دور از ذهن، خواننده شعر را از خود دور كرد. بلكه با سادهترين بيان ميتوان او را با دنياي شعر آشتي داد. زماني كه خواننده با سرنخهايي كه درباره شعر هر شاعري به او ميدهيم وارد دنياي شعر شد آنگاه ميتوان او را با تعابير و اصطلاحات دشوار آشنا كرد. اين همان هدفي است كه در «قاصد روزان ابري» مدنظر بوده است.
«قاصد روزان ابري»(نگاهي به آثار چهار شاعر معاصر) در ابتدا با يادداشتي از نويسنده آن آغاز ميشود، سادات اشكوري در «يادداشت» آغازين اين كتاب گفته است: « درباره شعر بسيار گفتهاند و نوشتهاند و اكنون اين مجالي ديگر است تا با اين هنر متعالي، به ويژه در قالب امروز، ديداري داشته باشيم.» و در توضيح اين يادداشت اظهار داشت: «شكل شعر»، «ابهام» و «گرايش به مردم» كه در يادداشت به آنها پرداخته شده، به نوعي وجه تمايز شعر امروز و گذشتهاند البته از ساير موضوعات مطرح شده در اين زمنيه برجستهتر هستند.
در توضيح بخش «گرايش به مردم» از موضوعهای پرداخته شده در یادداشت سادات اشكوري ادامه داد: در گذشته، به مفهوم امروزي شاعر كمتر به جامعه ميپرداخت و بيشتر مسائلي خاص را در قصيدهها و مثنويها بيان ميكرد. اما از مشروطه به بعد شعر به ميان مردم آمد. به بيان ديگر از دربارها فاصله گرفت و اجتماعيتر شد. پيش از آن شاعران در دربارها بودند و شاعري حرفه بود. بعدها ديگر شاعري حرفه نبود و هر شاعر شغلي نيز داشت. نكته حائز اهميت در اين ميان «شكل شعر امروز» است كه از شعر گذشته جدا نيست.
همچنین در توضيح «ابهام» از دیگر موضوعهاي بحث شده در یادداشت کتاب آمده است: «در شعر امروز، فضاهاي تازه و نوآوري همراه با شكل شعر رخ ميدهد و بيشتر مفهوم و به زبان ديگر، «عمق» شعر توجه شاعر را جلب ميكند؛ يعني شعر از «سطح»به سوي «عمق» كشيده ميشود و از ابهام ساختگي فاصله ميگيرد.»
نخستين فصل «قاصد روزان ابري» به نيما يوشيج و با عنوان «طبيعت و اشياء در شعر نيما» اختصاص دارد.
«بر فراز دودها»، « داروگ»، «اجاق سرد»، «مرگ كاكلي»، « ياد» و «روي بندرگاه» عنوان شعرهايي از این بخش هستند که به عنوان نمونههایی از برجستگیهای یاد شده شعر هر شاعری آورده شدهاند.
نويسنده درباره واژههاي شعر نيما آورده است: « اين واژهها آگاهانه در شعر نيما راه يافتهاند. گذشته از داروگ، كككي، تلاجن و كراد نام بسياري از درختان و گياهان جنگلي را ميتوان در شعر نيما يافت. هر يك از اين واژهها جاي ويژه خود را در شعر يافتهاند؛ گاه با توجه به شكل و خاصيتي كه دارند، در قالب تمثيل و نماد نشستهاند.»
«نيما فرهنگ زادگاهش را در شعرش آورد تا فرهنگ سرزمينش را غنيتر كند و به ما نگريستن آموخت تا در كنار اشياء درنگ كنيم و از سطح به عمق كشيده شويم.»
بخش دوم كتاب «رنگ و مفاهيم آن در شعر احمد شاملو» ناميده شده و در اين بخش شعر شاملو از منظر رنگ بررسي شده است.
«نيمه شب»، «مرثيه»، «در آستانه»، «تابستان» و «برخاك جدي ايستادهام» عنوان برخی از شعرهای این بخش هستند.
در اين بخش آمده است: «رنگ بيشتر با تصوير همراه است و تصوير در طبيعت به رنگهاي آبي آسمان، سبزي دشت، زردي غروب، سپيدي طلوع و ديگر رنگها جلوه ميكند. رنگ در شعر شاملو جلوههاي گوناگوني دارد.»
در ادامه میخوانیم: «شاعر رنگ را به جای صفت مینشاند. رنگ در شعر نه تنها به چشم میآید، بلکه در ذهن نیز مینشیند. گاه بی آنکه رنگ ویژهای نام برده شود، در ورای شکل ظاهر شعر، رنگها در پردهای از ابهام قرار میگیرند.»
«سفر و خاطره» عنوان فصل سوم کتاب است که در آن عناصر برجسته شعر سهراب سپهری بررسی شده است.
شعرهای «مسافر»، «آب»، «تپش سایه دوست»، «غربت» و «در گلستانه» به عنوان نمونه در این فصل گنجانده شدهاند.
نویسنده در آغاز این فصل آورده است: « شعر سهراب سپهری شعر سفر و خاطره است. سخن گفتن از عرفان شرقی و بیان عاطفی، در شعر سهراب جایگاهی ویژه دارد... سپهری سفر را دوست دارد، سفرهایش گاه ذهنی و گاه عینی است. در سفر ذهنی او را در راه عرفان و عاطفه به مقصد شهرهای باستانی میبینیم و در سفر عینی او را در هند، ژاپن، بابل و کاشان.»
در فصل چهارم نویسنده به بررسی ویژگیهای شعری فروغ فرخزاد پرداخته و عنوان این فصل «بازگشت به کودکی» است.
شعرهای این فصل عبارت است از « آن روزها»، «پنجره» و «کسی که مثل هیچکس نیست».
در این بخش میخوانیم: « بازگشت به روزهای کودکی و توصیف لحظههای از دست رفته در شعر شاعران اشارتی به عمر در گذر است. گاه شاعر از روزهای رفته به خوشی یاد میکند و گاه به حسرت... بازگشت به کودکی،گونهای از یادآوری تجربههاست برای زایش شعری که اجزای آن از صافی ذهن گذشتهاند.»
نویسنده در ادامه آورده است: «فروغ فرخزاد با برخورداری از همه خصلتهای زنانه، نخست روح لطیف زن بودن را در شعر منعكس کرد و سپس شعرش از حس زنانگی، مسائل اجتماعی، اندوه مرگ و طنز سرشار شد.»
مولف کتاب بر این عقیده است که «شعر امروز» یا «شعر نو» ادامه طبیعی «شعر کهن» فارسی است و برای درست فهمیدن شعر امروز، پیش از هر چیز باید با شعر کهن فارسی آشنا بود و آن را خواند.
در این کتاب نمونههایی از شعر چهار شاعر معاصر آمده است که خواننده، با خواندن شرح بازخوانی و تفسیر مولف و با آگاهی یافتن از ویژگیهای شعر امروز، این نوع ادبی را بهتر خواهد خواند و بهتر دریافت خواهد کرد.
کاظم ساداتاشکوری متولد ۱۷ خرداد سال ۱۳۱۷ در اشکور (یکی از روستاهاي شهرستان رامسر) است و تحصیلات خود را تا مقطع لیسانس در دانشگاه تهران ادامه داده است.
ازجمله آثار او میتوان مجموعه شعرهای «شبها» و «آن سوی چشمانداز» ۱۳۵۰، «از دم صبح» ۱۳۵۵، «با ماسههای ساحل» ۱۳۵۶، «چهار فصل» ۱۳۶۸، «از برکهها به آینه»(هفت مجموعه شعر) ۱۳۶۹، «در کنار جاده پاییز» ۱۳۷۲، «هواي منتشر» ۱۳۷۸، «تصويرهاي بامدادي» ۱۳۷۸، «درسايه سكوت» ۱۳۸۳ و مجموعههای داستانی «یک ساعت از ۲۴ ساعت» و «برگها میریزند» را نام برد. همچنین چند کتاب نقد و بررسی شعر معاصر و ترجمه از وی منتشر شده است.
نشر هزار اين كتاب را با ويرايشي جديد و در شمارگان دو هزار نسخه منتشر كرده است.
نظر شما