یکشنبه ۲۹ بهمن ۱۴۰۲ - ۱۳:۰۸
«دردسرهای آقاجون» تمامی ندارد!/ روایت روزهای انقلاب در مشهد

آقاجون وسط فعالیت‌های جمعی مردم است. او هربار ماجرایی دارد که اسمش گاهی می‌شود: دردسر!

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، گلزار اسدی: پرداختن به وقایعی که منجر به قیام مردم و پیروزی انقلاب اسلامی شد، از موضوع‌هایی بوده که مورد توجه نویسندگان زیادی واقع شده است؛ اما ارائه داستان‌های جذاب برای مخاطب نوجوان ازجمله نیازهایی است که تعداد اندکی از نویسندگان به آن توجه کرده‌اند. این موضوع در کنار اهمیت تأمین محتوا برای رده سنی مختلف در نوجوانان ارزش بیشتری پیدا می‌کند.

کتاب «دردسرهای آقاجون» از جمله رمان‌هایی است که در حوزه انقلاب و برای مخاطب ۱۰ تا ۱۲ سال نوشته شده است. مونا جوان، نویسنده کتاب، کوشیده است با طرح داستانی نوجوان‌پسند وقایع مهم چندماه قبل از پیروزی انقلاب را روایت کند. داستان در بازه زمانی آبان ۵۷ تا پیروزی انقلاب در مشهد شکل گرفته است. نسترن دختر دبستانی است که با خانواده و پدربزرگ و مادربزرگش زندگی می‌کند؛ اما اتفاق‌های داستان فقط مربوط به خانواده آن‌ها نیست. عموی نسترن که شوهرخاله او هم حساب می‌شود، با خانواده‌اش در ساختمان پشتی خانه آن‌ها زندگی می‌کنند. امیررضا و امیرپرهام که هم پسرخاله هستند و هم پسرعمو، شخصیت‌های بازیگوش و پرشروشور داستان هستند. در بیشتر نقاط داستان آن‌ها را به «امیر» ها می‌شناسیم.

داستان از روزی شروع می‌شود که عمو در حال قصه‌گویی درباره یکی از شخصیت‌های شاهنامه است؛ شخصیت ضحاک که با زورگویی به مردم بیچاره حکومت می‌کند. قصه‌گویی عمو با صدای تیراندازی در کوچه قطع می‌شود و از همین نقطه، مخاطب در فضای داستانی قرار می‌گیرد که قرار است در ۱۵۵ صفحه آن را دنبال کند.

مبارزات مردم به نقطه‌ای رسیده است که در همه شهرها راهپیمایی‌های سنگین برگزار می‌شود و مشهد هم به‌عنوان یکی از مهم‌ترین شهرهای ایران دوران پرالتهابی را می‌گذراند. مدارس به تعطیلی کشیده شده و بچه‌ها مجبور می‌شوند در خانه بمانند و شاگرد مادرهایشان شوند. خانه‌ای که مدرسه شود، اتفاق‌های خاص خودش را دارد و امیرها از آن شاگردهایی هستند که به پررونق‌شدن ماجراها دامن می‌زنند. اگرچه راوی داستان نسترن است، حضور پررنگ امیرها این رمان را به اثری مناسب برای پسران نیز تبدیل کرده است؛ گو اینکه داستان با خلق اتفاق‌های ماجراگونه، تلاش موفقی در این خصوص داشته است.

نسترن و «امیر» ها، حین اینکه در لابه‌لای اتفاق‌های داستان قرار گرفته‌اند، پرسش‌هایی دارند که فرصتی را برای مخاطب فراهم می‌کند تا به چرایی انقلاب و چندوچون آن فکر کند. پدر و عمو و پدربزرگ که همراه با حرکت‌های مردمی هستند، پاسخ‌هایی مناسب و در حد سن بچه‌ها دارند. در این خصوص، علت اعتراض مردم به شاه و ارتباطش با آمریکا، با زبان و لحنی درخور فهم نوجوان بیان شده است؛ ازاین‌رو کتاب، اقناع مطلوبی برای مخاطب دارد.

آقاجون وسط فعالیت‌های جمعی مردم است. او هربار ماجرایی دارد که اسمش گاهی می‌شود: دردسر!

او از دل این ماجراها سالم و قبراق برمی‌گردد و حتی با منش خاصی که دارد، نگرانی اعضای خانواده را کم‌رنگ می‌کند؛ هرچند مادربزرگ هم که گاهی نگران است، زیرپوستی او را تشویق می‌کند؛ مثل جایی از ماجرا که جلوی نوه‌ها، قربان‌صدقه سر نترس پدربزرگ می‌رود!

داستان به خانواده نسترن محدود نمی‌شود. کمی آن‌طرف‌تر، در خانه روبه‌رویی‌شان که خانه سرهنگ است، خبرهایی است. سرهنگ، نظامی ارتش شاه است و اتفاق‌هایی در خانه او رقم می‌خورد که به موضوع اصلی داستان مربوط می‌شود. مش‌رجب، سرایدار خانه سرهنگ، با خانواده نسترن رفت‌وآمد دارد. فرار سرهنگ او را به تصمیمی وامی‌دارد که با خانواده نسترن به مشورت می‌گذارد. طرح این موضوع نه‌تنها بخشی از رمان را پیش می‌برد، بلکه فرصت دوباره‌ای را برای معرفی بیشتر شخصیت‌های داستان فراهم می‌آورد.

در خلال داستان، با اشاراتی به اعتراض‌های مردم مشهد در دوران پهلوی اول و بست‌نشینی در حرم آقا علی‌بن‌موسی‌الرضا (ع)، علاوه بر اینکه فضای اجتماعی و دینی آن سال‌ها روشن می‌شود، با بیان واکنش دولت پهلوی به اعتراض بی‌صدای مردم، معرفی دیگری از حکومت شاهنشاهی صورت می‌پذیرد.

در خلال داستان اصلی، ماجراهای فرعی نیز نقش دارند؛ از جمله آن‌ها، لوبیای سحرآمیز و خرید کیک تولد است که کمک بسزایی به پیشبرد داستان و غنادادن به آن داشته است.

گفت‌وگوهای کتاب، جایی که به بزرگ‌ترهای داستان مربوط می‌شود، با لهجه مشهدی همراه شده است؛ البته حجم کلمات مربوط به لهجه آن‌قدر نیست که مخاطب را پس بزند و بیشتر در حد تغییر گویش با حرکات فتحه و ضمه انجام شده است. این موضوع، ضمن حفظ خواندن روان کتاب، به جذابیت آن نیز افزوده است.

اتفاق‌های تاریخی داستان از حکومت‌نظامی و تیراندازی نیروهای شاه، راهپیمایی مردم و سخنرانی روحانی جوانی به نام آقای خامنه‌ای، هم‌زمان با داستان سریال‌وار ضحاک پیش می‌روند. عمو هر شب قسمتی از ماجرا را برایشان تعریف می‌کند؛ از ضحاک که برای سیرشدن مارهای روی دوشش، جوان‌ها را خوراک آن‌ها می‌کند تا کاوه آهنگر که به خون‌خواهی هجده جوان خود به کاخ ضحاک می‌رود. قصه‌گویی از ضحاک با دربندکردن او به پایان می‌رسد؛ درحالی‌که مردم کوچه و خیابان در همه جای شهر در حال برگزاری جشن و سرور برای پیروزی انقلاب هستند.‌

داستان «دردسرهای آقاجون» از جمله رمان‌هایی است که به‌خوبی از پس پاسخ به پرسش‌های نوجوانان درباره انقلاب برآمده است. مونا جوان سعی کرده است با ایجاد هیجان‌های مناسب، کشش درخوری را برای خواننده ایجاد کند.

داستان پیش از آنکه شخصیت‌محور باشد، ماجرامحور است؛ اما این موضوع، دلیلی مناسب برای پرداختن کم به شخصیت‌های داستان نیست. خواننده رمان نیاز دارد درباره شخصیت‌های آن بیش از چیزی بداند که در کتاب بیان شده است. او دوست دارد تک‌تک شخصیت‌ها را تصور کند: عمو که قصه ضحاک به او سپرده شده است، مادربزرگ که فکر عمیق و مجربی دارد، خاله که همراه مادر است و همین‌طور «امیر» ها!

خواننده دوست دارد «امیر» ها را جداجدا ببیند؛ حتی اگر از زبان راوی داستان، کارهای شبیه به هم انجام دهند. صحنه‌های مختلف، فرصت مستعدی بوده که نویسنده به آن‌ها بپردازد؛ اما از آن‌ها غافل مانده است. مخاطب از علاقه‌های متفاوت امیرها، از حرف‌ها و همین‌طور ظاهر آن‌ها درک کافی ندارد؛ حتی گاهی آن‌ها را یک قالب می‌بیند که با هم در یک کنش ثابت قرار دارند؛ مثل جایی که تسبیح را از مادربزرگ می‌گیرند و چند دقیقه بعدترش تسبیح پاره می‌شود. همین‌طور، دیالوگ‌های متفاوتی از آن‌ها نداریم، به همین دلیل اجازه بروز مستقل به آن‌ها داده نشده است؛ درحالی‌که بالفعل‌کردن آن‌ها می‌توانست کمک بسزایی هم به رمق داستان کند و هم به خوش‌خوان‌شدن آن بیفزاید. در کنار این ضعف، خوشبختانه شخصیت آقاجون، با توصیف‌ها و دیالوگ‌های بجا، به‌خوبی از کار درآمده است. توصیف‌ها از اتفاق‌ها و صحنه‌ها هم کمک مشخصی به کشش داستان کرده است.

از دیگر آثار مونا جوان می‌توان به «شهر شکل‌ها»، «دکان کاموافروشی»، «نرگس در خانه مادربزرگ» و «ماجراهای امین و ایمان» اشاره کرد.

کتاب «دردسرهای آقاجون» در ۱۵۵ صفحه و به‌صورت مصور در انتشارات جمکران به چاپ رسیده است؛ همچنین عکس‌هایی از حوادث پیش از انقلاب در مشهد نیز در صفحه‌های پایانی کتاب آورده شده است.

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 4
  • نظرات غیرقابل انتشار: 1
  • آفرین IR ۱۴:۲۰ - ۱۴۰۲/۱۲/۱۴
    عالی
  • متین IR ۱۲:۴۹ - ۱۴۰۳/۰۲/۰۴
    خوب

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط