به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، «مضامین اخلاقی و معنوی در اشعار نظامی»، «زیباییشناسی بومی در آثار نظامی گنجوی (مورد مطالعه: خمسه نظامی)»، «دختر کُرد در هفتپیکر نظامی گنجوی»، «بررسی تطبیقی دو روایی از داستان بهرام و کنیزک چنگزن درشکار از شاهنامه فردوسی و بهرام با کنیزک خویش از هفت پیکر نظامی گنجوی»، «خمسه طهماسبی؛ سیصدسال نگارگری و نقاشی ایرانی» و «معرفی نگارههای چاپ سنگی خمسه نظامی منسوب به علیقلی خویی» در نشست تخصصی بزرگداشت حکیم نظامی گنجوی مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
مژگان اسماعیلی رییس پژوهشکده زبانشناسی، کتیبهها و متون در این نشست موضوع «مضامین اخلاقی و معنوی در اشعار نظامی گنجوی شاعر پارسیگوی» گفت: نظامی گنجوی شاعر و نویسنده فارسی زبان قرن ششم بود. نام کامل وی جمالالدین ابومحمد الیاس بن یوسف بن زکی بن مؤید بود. تخلص او نظامی از کلمه عربی «نظم» به معنای تنظیم یا ترکیب گرفته شده است. نظامی در گنجه تحصیل کرد و دروس مختلفی از جمله عربی، ادبیات فارسی، ریاضیات و فلسفه آموخت. نظامی در سال ۵۳۵ ه.ق. در شهرگنجه به دنیا آمد. او در زمان سلسله سلجوقیان زندگی میکرد و به فارسی مینوشت که زبان ادبی غالب منطقه در آن زمان بود. آثار نظامی تأثیر بسزایی در ادبیات فارسی داشته است و به دلیل زیبایی غنایی و عمق عواطفش مورد تحسین قرار گرفته است.
او افزود: شعر نظامی با داستانسرایی ماهرانه، تصویرسازی زنده و درک عمیق عواطف انسانی مشخص است. آثار او اغلب ترکیبی از عناصر اساطیر ایرانی، تاریخ و عرفان صوفیانه است. نمایش شخصیت ها و کشمکش های نظامی با عشق و سرنوشت، شعر او را در طول قرن ها بسیار خوانده و گرامی داشته اند.
اسماعیلی تصریحکرد: نظامی بر اهمیت جستجوی حقیقت درونی و معرفت قلبی (معرفت) تأکید میکند. او خوانندگان را تشویق میکند که فراتر از ظواهر سطحی بنگرند و برای کشف واقعیتهای عمیق تر هستی به درون نگری بپردازند. شعر نظامی افراد را دعوت میکند تا به جست و جوی شخصی خود برای حقیقت معنوی و تحقق خود بپردازند. این عناصر در مجموع به تصویرسازی نظامی گنجوی از عرفان صوفیانه در شعر خود کمک می کنند. آثار او خوانندگان را به کاوش در اعماق معنویت، تعمق در ماهیت عشق الهی و جستجوی ارتباط دگرگون کننده با امر متعالی برمیانگیزد. گنجاندن مضامین و آموزه های صوفیانه توسط نظامی، بُعد معنوی عمیقی به شعر او میافزاید و آن را نقشی گرامی و تأثیرگذار در ادبیات فارسی می سازد.
دختر کُرد در هفت پیکر نظامی گنجوی
نادر کریمیان سردشتی عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، نیز به ارائه سخنرانیاش با عنوان دختر کُرد در هفت پیکر نظامی گنجوی، پرداخت و تصریحکرد: نظامی گنجوی در هفت پیکر درباره دختر کُرد در ذیل نشستن بهرام روز پنج شنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشا ه اقلیم ششم گزارش مبسوطی را آورده است. با توجه به اینکه نظامی گنجوی مادرش کُرد بوده است: گر مادر من رئیسهی کُرد… مادر صفتانه پیش من مرد (لیلی و مجنون) و از سوی دیگر با فرهنگ و آداب و رسوم کُردی تربیت شده، بی گمان این داستان را از زبان مادرش و قوم و خویشان خود که کُرد بوده اند، شنیده و منظوم کرده است. گزارش داستان دختر کُرد توسط بانوی چینی برای بهرام شاه نقل میشود. در این داستان بارها و بارها واژۀ کُرد و دختر کُرد تکرار شده که به درستی فرهنگ و آداب و رسوم و اخلاقیات مردمان کُرد روزگار نظامی را ثبت و ضبط کرده است.
او افزود: در داستان دختر کُرد که به نظر میرسد پس از داستان اول (داستان گنبد سیاه) قویترین داستان کتاب باشد توالی صحنهها و وقایع داستان و نحوۀ تنظیم و تلفیق مطالب خوب و بینقص است، اما وسعت خیال و ایجاد هیجان و اضطراب در آن به اندازۀ داستان اول نیست. موضوع آن، انسان دوستی، درستکاری و صداقت و مکافات است. درستکار پیوسته خداوند را پشتیبان دارد و توفیق الهی را یار، و بدکار سرانجام مکافات اعمال خویش را میبیند.
در این داستان دو جوان به نام خیر و شر- که نام آنان معرف شخصیتشان است- در بیابانی خشک و صعبالعبور با یکدیگر همسفر میشوند. شر که از سختی راه آگاه است با خود آب برمیدارد و آن را از خیر پنهان میکند. خیر چون تشنه میشود در آغاز از طلبیدن آب از شر سرباز میزند، اما چون عطش شدت مییابد تقاضای جرعهایی آب میکند. شر نه تنها در مقابل زر حاضر به سیراب کردن همسفر نمیشود بلکه بدان شرط جرعهایی آب به او میدهد. شر با خنجر چشمان خیر را میکند و زر و توشۀ تشنگی به این معامله رضا میدهد. شر با خنجر چشمان خیر را میکند و زر و توشۀ او را بر میدارد و آب بدو ناداده همسفر را تنها میگذارد و میرود. خیر از تشنگی و درد نالان و به خود پیچان است. دختری کُرد که از چشمهایی در آن نزدیکی آب برداشته است و به خانه میبرد صدای او را میشنود. به او آب میدهد و او را به خانه میبرد. پدر دختر، نشان درختی (درخت صَندَل که درختی هزدی است شبیه درخت گردو) را میدهد که نیمی از آن دوای صَرع است و نیمی دیگر دوای چشم.
کریمیان بیان کرد: دختر کرد با شتاب از برگ آن درخت میچیند و آن را میساید و بر روی چشمان خیر میگذارد. چشم او پس از چند روز بهبود مییابد.خیر به شکرانۀ خدمتی که آن مرد کُرد و دخترش بدو کردهاند مدتی نزد آنان میماند و به آنان کمک میکند. در ضمن عاشق دختر کُرد میشود اما آن را پنهان میدارد. روزی تصمیم میگیرد زحمت خویش کم کند. موضوع را در میان میگذارد. خانوادۀ کُرد از تصمیم وی غمگین و گریان میشوند.
کُرد سرانجام از او میخواهد تا با دختر ازدواج کند. خیر میپذیرد. کُرد رمه و دارایی خود را بدو میسپارد و بدین ترتیب کار خیر به سامان میشود.پس از مدتی، خیر دختر پادشاه را که به صَرع مبتلاست و دختر وزیر را که به رَمَد (درد چشم نابینایی) دچار است با برگ درخت سابق الذکر معالجه میکند و در ازای این خدمت با هر دوی آن زیبارویان ازدواج میکند و سه محبوب را در کنار میگیرد. بخت او را مدد میکند و به پادشاهی میرساند. در این میان «شر» نیز ظاهر میشود. خیر او را میبخشد اما مرد کُرد او را میکُشد.
نظامی در داستان دختر کُرد آیینهای تمام عیار از فرهنگ و آداب کُردی را نشان داده و چنان در این راستا توفیق رفیعتاش گشته که منش و رفتار کردان را رد این داستان با تصویرگریهای زیبا و اشارات نغز جلوهگر میسازد. نظامی در این داستان در بزرگداشت مردمانی قلم میزند که خود از تبار آنان است و اندیشه و خویهای پاک و اهورایی یعنی جوانمردی، گذشت و ایثار، میهمان نوازی و غریب نوازی ملکه همه آنان است از برترین کسان تا فرودستترین آنان به نظر نگارنده شایسته و بایسته است فیلمنامهای دربارۀ این داستان فراهم شود.
وی افزود: نظامی آگاهانه با ترویج فرهنگ و ادب کردی ما را وابسته و دلبسته آنان میکند بلکه از دنیای فرودین به اوج انسانیت و مردمداری و نوع دوستی رهنمون میکند بیهوده نیست که نظامی تعمداً کُرد را مظهر پاکی و راستی معرفی میکند و افتخارات اخلاقی آنان را به رخ خواننده میکشد. تا پی به مدنیت و انسان درستی آنها ببرند.اگر بخواهید برجستهترین مظهر مردانگی و فضیلت و مردمداری را بشناسیم داستان دختر کرد اوج تجسم این هنرمندی است.
بررسی تطبیقی دو روایت از داستان «بهرام و کنیزک چنگزن در شکار»
در ادامه این نشست طلایه رویایی عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری به بررسی تطبیقی دو روایت از داستان «بهرام و کنیزک چنگزن در شکار» از شاهنامه فردوسی و «بهرام با کنیزک خویش» از هفت پیکر نظامی گنجوی پرداخت و افزود: بررسی تطبیقی دو داستان بهرام و کنیزک چنگزن در شکار از شاهنامهی فردوسی با داستان مشابهی آن بهرام با کنیزک خویش از هفت پیکر نظامی و تطبیق خصوصیات این دو داستان در فرم و ساختار، شخصیتپردازی (بهویژه شخصیت زن)، پایانبندی (اوج و فرود)، پیام نهایی و نتیجهگیری؛ تفاوتهای آشکار پرداخت فرم و محتوا را در دو شیوه روایتپردازی نمایان میکند: روایت در جهان حماسه و روایت در جهان تغزل.
او افزود: در داستان فردوسی روایت ساده است، بهرام پس از آنکه بهخواست کنیز، در شکار فن پیچیدهای بهکار میگیرد، بهجای تحسین کنیزک با شماتت او روبهرو میشود، کنیز بر آهو دل میسوزاند و بهرام را به خاطر سنگدلیاش شماتت میکند. بهرام بر او خشم میگیرد، دلبرش را در دم به قتل میرساند و تصمیم میگیرد هرگز زنی با خود به شکارگاه نبرد.
رویای اظهارکرد: در داستان نظامی اما کنیزک توانایی بهرام را ناشی از تمرین (پُر کردن) بسیار برمیشمرد. او نیز با خشم بهرام مواجه میشود، اما بهرام قتل او را به دیگری میسپارد. کنیز از مأمور امان میخواهد و میگیرد. سالها در بالا بردن گوسالهای که هر روز بزرگتر میشود از پلههای کوشک ممارست میکند، آنگاه در ملاقات دوباره با بهرام، مثل معروف «کار نیکو کردن از پر کردن است» را اثبات میکند و بهرام شادمان از بازیافتن او باقی عمر را با کنیز میگذراند. در حالیکه در داستان فردوسی با تأکید بر فنون شکار، زن ملون و بهرام بیرحم معرفی میشود، داستان نظامی بر پیام و نتیجهی اخلاقی تأکید دارد، شخصیت زن قوی و هوشمند و بهرام شاهی رمانتیک معرفی میشود و داستان دارای بار دراماتیک بیشتری است.
خمسه طهماسبی؛ سیصد سال نگارگری و نقاشی ایرانی
«خمسه طهماسبی؛ سیصد سال نگارگری و نقاشی ایرانی» عنوان سخنرانی هادی بابائی فالح بود که در این نشست به ارائه آن پرداخت و تصریحکرد: در دوران پادشاهی طهماسب اول صفوی، چند نسخه نفیس مصور خلق شد. یکی از این نسخههای ارزشمند که تاریخ میانه سده دهم هجری قمری را دارد، خمسه نظامی گنجوی است. نسخهای نفیس و شاهانه که تعدادی از شاهکارهای نگارگری ایران را در خود جا داده است.
او افزود: این نسخه به دلیل حمایت شاه طهماسب صفوی، به خمسه طهماسبی معروف شده است. صاحبنظران این نسخه از خمسه نظامی را دارای مهمترین نگارههای برآمده از خمسه نظامی گنجوی دانستهاند. ویژگی این نسخه که آن را از دیگر نسخ مصور خمسه نظامی گنجوی متمایز میکند، استمرار شکلگیری نقاشی در آن طی حدود سیصد سال بعد است؛ به طوری که طی دورههای تاریخی بعد (تا دوره فتحعلیشاه قاجار) نقاشیهایی به صفحات خالی باقی مانده این نسخه اضافه شده است. مقاله حاضر قصد بازخوانی سیصد سال نگارگری و نقاشی ایران در دل خمسه طماسبی و سبکشناسی نگارهها و نقاشیهای درون آن را دارد.
نگارههای منسوب به میرزا علیقلی خویی
در ادامه مریم کیان اصل عضو هیأت علمی پژوهشگاه میراثفرهنگی و گردشگری، به معرفی نگارههای منسوب به میرزا علیقلی خویی در نسخه چاپ سنگی خمسه نظامی موجود در کتابخانه ملی تبریز پرداخت و تصریح کرد: میرزا علیقلی خویی، هنرمند فعال در تصویرگری کتابهای مصور چاپ سنگی است. او از اولین هنرمندانی است که آثارش با نام خود قابل شناسایی است. اولریش مارزلف (عضو آکادمی علوم آلمان و پژوهشگر ارشد دانشنامه قصه) درباره نسخ چاپ سنگی و به ویژه شخصیت و آثار میرزا علیقلی خویی، تحقیقات فراوانی انجام داده و شیوه کاری او را به جهان معرفی کرده است. تنها اطلاعات دقیقی از میرزا علیقلی شامل نسخ چاپی مصور با امضای اوست. از نمونه کتابهای درخشانی که رقم میرزا علیقلی خویی را داراست میتوان به طوفان البکا، عجایب المخلوقات، چهل طوطی، حمله حیدری، هزار و یک شب، روضه الصفا اشاره کرد.
او افزود: این کتابها بیش از ۱۲۰۰ تصویر را شامل میشود ولی در حال حاضر ۳۶ عنوان کتاب با امضای میرزا علیقلی در دست است که به نظر میرسد نتیجه همکاری دو نقاش و یا امضای شاگردانش به نام استاد باشد.سه خمسه نظامی با امضای میرزا علیقلی خویی وجود دارد که قلم نگارههای آن با هم تفاوت اساسی دارند و نمیتواند اثر او باشد.نسخه چاپ سنگی خمسه نظامی که در کتابخانه ملی تبریز نگهداری میشود یکی از این نسخ مصور است که علاوه بر ۵۰ نگاره در میان اشعار، شروه هر داستان نیز دارای سرلوح تزیینی است.خوشنویس این نسخه مصطفی قلی پسر استاد سلطان کجوری است که به مدت یکسال و اندی از سال ۱۲۶۹ تا ۱۲۷۰ قمری آن را نگاشته که در اختتامیه هر داستان مستندات آن را قید کرده است.
نظر شما