سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): ما که از اولش هم میدانستیم بعثیهای حاکم بر عراق این کارهاند و از هیچ جنایتی، مطلقاً هیچ جنایتی شرم و ابا ندارند. میدانستیم که بعد از تثبیت برتری ما در میدان درگیریها، بعثیها از ترس شکست احتمالی و فروپاشی، دست به هر کاری زدهاند و در مواجهه با نیروهای ما، چندین و چند بار از سلاحهای شیمیایی استفاده کردهاند. رزمندگان ما در عملیات خیبر، هنگام عبور از هور تجربهاش کرده بودند. بعد از آن نیز، تقریباً هرجا و هر زمان که دشمن به تنگنا افتاد، دست به سلاح شیمیایی برد و منطقه عملیات را با آن بمباران کرد. میدانستیم که پشت بعثیها به چند قدرت دور و نزدیک و برخی دولتها در منطقه خودمان گرم است و احتمالاً از مجازات آنها در محافل بینالمللی خبری نخواهد بود.
نه فقط مصمون از مجازات و بازخواست بودند، که گویا چندتایی از این دولتهای منطقهای و فرامنطقهای به صدام چراغ سبز نشان داده بودند که هر سلاحی را که در اختیار دارد به کار بگیرد و به هر قیمتی که شده، مانع پیروزی ایران شود. البته درستترش این است که بگویم ماجرا فقط به نشان دادن چراغ سبز محدود نمیشد. چند دولت اروپایی، مواد اولیه و روش ساخت تسلیحات شیمیایی و میکروبی را در اختیار بعثیها گذاشتند و چند دولت هم در منطقه ما، به کمک مالی به صدام، بخش عمده از هزینه این معامله شرورانه و غیرانسانی را پرداخت کردند.
گاهی برخی نهادهای بینالمللی و دولتهای منصفتر، به استفاده از سلاح شیمیایی از سوی بعثیها معترض میشدند، اما این اعتراضها عملاً هیچ تغییری در روند جنگ و شیوهای که بعثیها در آن پیش گرفته بودند نداشت. البته بعثیها میزدند و بعد کتمان میکردند. نه فقط در محورهای عملیاتی و میدانهای نبرد، که مناطق غیرنظامی را هم هدف میگرفتند و بعد، از اساس منکر کاری که کرده بودند میشدند. حتی با فرار به جلو، ایران را به استفاده از تسلیحات شیمیایی متهم میکردند. شورای امنیت نیز، هرگز آن نقشی را که مدعیاش بود درست انجام نمیداد و موضع قاطع و بازدارندهای برای ممانعت از تکرار جنایتهای بعثیها نمیگرفت. سخنان چند عضو از اعضای این شورا و قطعنامههایی که صادر میشدند، هیچکدام ضمانت اجرایی نداشتند و تغییری در رفتار بعثیها ایجاد نمیکردند.
گفتیم بعثیها استفاده از سلاح شیمیایی را انکار میکردند. اما بعد، در مقطعی از اواخر جنگ، دست از انکار کشیدند و ابتدا تلویحاً و بعد به صراحت از تجهیز به سلاح شیمیایی و به کارگیری آن در وقت ضرورت صحبت کردند. از جمله طارق عزیز، که اواخر فروردین ماه ۱۳۶۷ آشکارا از تجهیز قوای نظامی عراق به تسلیحات شیمیایی و استفاده از آن، در درگیریهای بعدی با نیروهای ایرانی سخن گفت. حتی به همکاری با چند دولت اروپایی در پروژه توسعه سلاحهای شیمیایی اشاره کرد. هدفش نه اعتراف به جنایت، که هشدار به رزمندگان ما بود. در واقع حرف او – به نمایندگی از رژیم بعث عراق – این بود که هر زمان لازم بدانند، برای بستن راه پیشروی نیروهای ایرانی از این تسلیحات استفاده میکنند و حتی شاید مناطق مسکونی را هم هدف بگیرند. میخواستند روحیه رزمندگان ما را بشکنند، هزینه ادامه جنگ را برای ما بالاتر ببرند و تصمیم مقامات کشورمان را تغییر دهند.
دو کتاب درباره جنگ تحمیلی و سلاح شیمیایی
همان زمان که بعثیها روی حلبچه بمبهای شیمیایی ریختند و آن جنایت هولناک را منتشر کردند، هدایتالله بهبودی سفری به آن شهر کوچک رفت و گزارشی از آنچه دیده بود نوشت. آن ماجرا، که قطعاً یکی از فجایع بزرگ قرن بیستم است اواخر سال ۱۳۶۶ روی داد، اما گزارش بهبودی، حدود دو سال بعد در کتاب «سفر به قلهها» منتشر شد و سپس، دو دهه بعد در کتابی مستقل با عنوان «سفر به حلبچه» در دسترس مخاطبان قرار گرفت. از آن زمان تا به امروز، چند عنوان کتاب درباره سلاحهای شیمیایی و میکروبی نوشته و منتشر شده است. تازهترین عنوان در میان این کتابها، «جزیره خون» کاری از حامد قدیری و نشر فاتحان است که سال گذشته (سال ۱۴۰۲) منتشر شد و در آن حوادث سردشت در دورهای از جنگ تحمیلی، موضوع بررسی قرار میگیرد.
همچنین کتاب جدید دیگری که میشود به نام آن اشاره کرد، «جنگ شیمیایی عراق علیه ایران» نوشته شیرزاد خزایی است. این کتاب که حدود دو سه سالی از چاپ نخست آن میگذرد کاری از مرکز اسناد انقلاب اسلامی است و بر موضوع بهکارگیری تسلیحات شیمیایی از سوی بعثیها در سالهای جنگ تحمیلی از منظر حقوق بینالملل متمرکز است. به روایت این کتاب صدام که در آغاز جنگ تصور میکرد در مدت کوتاهی میتواند اهداف خود را در ایران محقق سازد، پس از فتح خرمشهر و ورود نیروهای ایران به داخل خاک عراق به استفادهی گسترده از سلاحهای شیمیایی روی آورد. اوج جنگ شیمیایی رژیم بعثی عراق علیه ایران در عملیات خیبر، فاو، سردشت و حلبچه صورت گرفت. ارتش عراق با استفاده از این سلاحهای مرگبار علیه ایرانیان و حتی کردهای شمال عراق به اقدام غیرقانونی و غیرانسانی مبادرت ورزید و دولت عراق نیز تمامی معاهدات بینالمللی و منشور سازمان ملل را نقض کرد. همچنین دبیرکل سازمان ملل و شورای امنیت نیز با سکوت و عدول از انجام وظایف قانونی در جلوگیری از اقدامات صدام حسین، شریک جرم دولت عراق شدند و بدون آنکه نامی از دولت عراق به میان آورند صرفاً به محکومیت استعمال سلاحهای شیمیایی بسنده کردند.
نظر شما