سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا):، کتاب «آبنبات هلدار» یکی از پرفروشترین کتابهای مهرداد صدقی است که داستان آن در یکی از محلههای قدیمی شهر بجنورد میگذرد و نویسنده، با زبان طنز، حالوهوای نوستالژیک دهه شصت را بازسازی میکند. این کتاب در سال ۱۳۹۳ برنده کتاب سال چهاردهمین جایزهی ادبی شهید حبیب غنیپور شد. کتاب آبنبات پستهای ادامه داستان آبنبات هلدار است که سرنوشت شخصیت اصلی را در سالهای اول دهه هفتاد پی میگیرد و از خلال آن، به وقایع تاریخی این دوران و تأثیر آنها بر زندگی مردم کوچه و بازار میپردازد. کتاب آبنبات دارچینی نیز داستانی به زبان طنز و آخرین کتاب از مجموعه آبنباتهای مهرداد صدقی است که بعد از آن امسال کتاب جدیدی به نام «آبنبات لیمویی» نوشته شده است.
به بهانه انتشار آخرین کتاب از مجموعه آبنباتها که قرار است در سیوپنجمین نمایشگاه بین المللی کتاب عرضه شود، گفتوگویی را با مهرداد صدقی، نویسنده مجموعه» آبنباتها» انجام دادهایم که در ادامه میخوانید.
عنوان آخرین مجموعه آبنباتها چیست؟ خود شما کدام یک از کتابهای این مجموعه را بیشتر دوست دارید؟
آخرین مجموعه با عنوان «آبنبات لیمویی» تا قبل از نمایشگاه کتاب منتشر میشود. هر کدام از این مجموعه مربوط به یک مقطعی از زندگی شخصیت داستان است و معمولًا در مجموعهها اولیها در فروش و توجه مخاطب سهم بیشتری را نصیب خود میکنند. مردم بیشتر از آبنبات هل دار استقبال کردند و سهم فروش بیشتری داشت.
آیا با پایان یافتن این مجموعه رویکرد طنز خود را در داستانها حفظ خواهید کرد؟
بله. باز هم رمان طنز خواهم نوشت اما قطعاً شیوه و سبک متفاوتی خواهد داشت با رمانی مینویسم که شخصیتهای متفاوتی دارد. البته حال و احوالات خودم و جامعه هم در نوشتن بسیار مهم است. تا حالم خوب و مناسب نباشد و شرایط جامعه پذیرا نباشد نمیتوانم طنز بنویسم. به همین جهت دو کتاب در فضای فانتزی و معمایی دارم یکی کتاب «لعبتکان» که یک فانتزی معمایی و اسطورهای است و کتاب دیگر با اسم موقتی «شبهای مافیا» یا «کافه مافیا» که در یک ژانر جنائی برای نوجوانان است.
از نظر شما چالشهای داستاننویسی در زمینه طنز چه مواردی هستند؟
یکی از دلایل کمبود داستان طنز این است که تعداد طنز نویسان بسیار کم است و افرادی که میتوانند طنز بنویسند بیشتر به سمت فیلمنامهنویسی طنز رفتهاند. زمانی نقشنویسان طنز داشتیم که در مجلات یا نشریهها مینوشتند اما آنها هم به سمت داستان طنز نیامدند. طنز نویسی دشواریهای خاص خود را دارد چرا که باید هم باید به عناصر داستانی توجه داشت هم به تکنیکهای طنز نویسی مسلط بود به همین دلیل شاید تعداد کسانی که به طنز نویسی ورود میکنند کم باشد. معضل بعدی این است که داستان طنز جدی گرفته نمیشود، مثلاً داستان «دایی جان ناپلئون» داستان قدرتمندی است و از معدود مواردی است که جدی هم گرفته شده اما ایرج پزشکزاد نسبت به بازخوردی که از داستاننویسان در آن دوره مطرح میشده ناراحت بوده. چون طنز را پیش پا افتادهتر میدیدند. فکر میکنم یکی از دلایلی که داستاننویسان ما کمتر به طنز رجوع میکنند همین موضوع باشد. جایگاهی که داستان جدی در جشنوارهها و رسانهها دارد بسیار بهتر و متفاوتتر است. داستان طنز آمیز شاید فروش بالایی داشته باشد اما جدی گرفته نمیشود. در ایران هم در محافل هم در شبکههای تلویزیونی شعر طنز بیشتر از داستان طنز طرفدار دارد و پیگیری میشود. ما در حوزه کتاب داستان آثار فانتزی برای نوجوانان داریم که به عنوان داستان طنز معرفی میشوند و به فروش میرسند که اغلب هم ترجمه هستند اما چون ژانر فانتزیگویی تعریف ندارد در ایران به اسم داستان کمدی معرفی میشود و داستانی که هم برای نوجوان و هم طنزآمیز باشد کم داریم.
چه باید کرد که هم مخاطب و هم ناشر و نهادها بیشتر به طنز اهمیت دهند؟
باید در رسانه و در بخشهای تاثیرگذار داستان طنز را جدی بگیریم. مشکل وقتی حل میشود که ما به این عرصه توجه جدی داشته باشیم و نگرش خود را نسبت به طنزنویسی تغییر دهیم. این نگرش از سمت خود نویسنده هم باید تغییر کند و لازم است کارش را جدی بگیرد و در ارزشگذاری تفاوتی بین نوشتن داستان طنز و جدی قائل نشود و نگاه و حسش متفاوت نباشد؛ برنامههایی که به معرفی کتاب میپردازند و نشریات و فضای مجازی باید قالب طنز را جدی بگیرند. گاهی اتفاق میافتد که نگاه اشتباه به موقعیت داستان طنز دارند و این گونه برداشت میشود که در موقعیت شادی باید ارائه شود و اگر مناسبت و شرایط مناسب نباشد با داستان طنز مخالفت میکنند. درباره سینما هم این اتفاق میافتد و از داستان و محتوای درست و پیرنگهای درست استفاده نمیشود و برای کمدی معمولاً از شوخیهای سخیف استفاده میشود. البته باید این را در نظر بگیریم که گاه با هر چیز نمیشود شوخی کرد و به نوعی دست و پای سینماگر ایرانی بسته است.
آیا از کتابهایتان پیشنهادی برای اقتباس و ساخت فیلم کمدی داشتهاید؟
بله. درباره مجموعه آبنباتها این پیشنهاد بود که فیلم طنز ساخته شود و سازمان سینمای سوره قصد دارد کتاب «آبنبات هل دار» را بسازد و در حال نگارش فیلمنامه هستند.
اشاره کردید که در حوزه فانتزی و معمایی جنایی هم کتاب دارید و این ژانر هم مانند طنز در ایران کم است. چالشهای این حوزه به نظر شما چیست؟
این قالب هم همان مشکل داستان طنز را دارد و ژانر جنایی و فانتزی جدی گرفته نمیشود. گویا این را گونهای پیش پا افتاده و کودکانه میدانند. درحالیکه اسطوره و تاریخ ما برای دنیای ادبیات فانتزی منبع غنیای محسوب میشود و ادبیات ما به نوعی از ابتدا فانتزی بوده و ما با داستانهای سمک عیار و امیر ارسلان و پیشینهای فانتزی وارد ادبیات شدهایم و قصه را شناختهایم. اما این پیشینه در ادبیات معاصر ما وارد نشده و اگر هم داستانهایی داشتهایم از نمونههای غربی تاثیر گرفتهایم.
نظر شما