به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بازارهای ایران، تنها جایی برای دادوستد و خریدوفروش نبودند، بلکه محلی برای دیدارها، خبرگرفتن از هم و در جریان قرارگرفتن شهروندان از مسایل پیرامونشان نیز بودند. جشنها و آیینهای ملی و دینی و سوگواریهای مذهبی در بازار انجام میگرفت و به این فضای کالبدی نقشی برای پیوند میان مردم میداد.
از سویی دیگر، هر راستهای در بازار ویژه یک پیشه بود و به همان نام شناخته میشد. برای نمونه: بازار مسگرها، بازار بزازها، بازار برنجفروشان، بازار فلزکاران و نمونههای دیگر. گاه نیز بازرگانان و دکاندارانی که همگی اهل یک شهر بودند و در شهری دیگر زندگی میکردند، بخشی از بازار را به نام خود آوازه داده بودند؛ مانند بازار تهران که در آن بخشهایی به نام بازار اصفهانیها، بازار کاشیها، بازار تبریزیها و… وجود داشت. بخش دیگری از بازار نیز که ویژهی فروش کالاهای گرانبها بود، به نام «قیصریه» شناخته میشد. این نیز گفتنی است که بازارها گونههایی چند داشتند. برخی بازارهایی همیشگی بودند و برخی دیگر بازارهایی ناپایدار.
به هر روی، هرگاه در گذشتههای تاریخی، شهرها از امنیت و آرامش برخوردار میشدند و جنگ و ستیزی پیش نمیآمد، بر رونق و شُکوه بازارها نیز افزوده میشد. شاهان و فرمانروایانی نیز که به اهمیت بازرگانی و چرخهی اقتصادی پی بُرده بودند، در گسترش بازارها و برآوردن نیاز بازرگانان و فروشندگان و خریداران میکوشیدند.
بازار و کالبد آن و جایگاهاش در زندگی اجتماعی مردم، از گذشتههای دور تاکنون از چنان اهمیتی برخوردار است که میتواند پایه پژوهشهای بسیاری باشد؛ همچنان که دربارهی بازارهای تاریخی و سنتی ایران کتابها و جُستارهای بسیاری نوشته شده است و از دلانگیزترین پژوهشهای تاریخ اجتماعی بهشمار میرود. تنها با شناخت بازارهای تاریخی و سنتی ایران است که میتوان با بخش مهمی از زندگی اجتماعی ایرانیان در سدههای گذشته آشنا شد. افزون بر اینکه این فضاهای شهری (بازارها) از دید معماری ایرانی و شیوه طراحی و ساخت آنها، درخور ارزشهای بسیاری هستند و نمونهای از هنر و ذوق والای ایرانیان در مهرازی شناخته میشوند.
کتاب «جامعهشناسی سیاسی بازار سنتی در ایران معاصر» نوشته علی دارابی و مسعود طالبی بهار ۱۴۰۳ از سوی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر شد. کتاب در شش فصل تدوین شده است.
فصل اول به چیستی و مفهومشناسی بازار سنتی و بازاریان میپردازد. فصل دوم پیشینه مطالعاتی و نظری که در برگیرنده مفاهیمی چون؛ بازار به مثابه طبقه، پایگاه سنتی ارتباط، مکان، میدان رقابت، گروه فشار، فرهنگ، نهاد اجتماعی غیر رسمی، فضای شهری سرمایهساز اجتماعی است. فصل سوم به روابط متقابل بازار سنتی، حکومت و روحانیت از صفویه تا انقلاب مشروطه اختصاص دارد.
فصل چهارم درباره بازار سنتی، تجار و انقلاب مشروطه و مباحث مهمی درباره استقلال و نیز تضاد بازار با ساخت قدرت نوشته شده است. در فصل پنجم به عصر پهلوی اول و دوم و ساخت و کنش بازار و بازاریها میپردازد و بالاخره در فصل ششم بازار سنتی و فرایند سیاست و حکومت در جمهوری اسلامی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
از ویژگیهای کتاب میتوان به این موارد اشاره کرد: جامعه ایران در یک سده گذشته در رویارویی با فرایندهای مدرن قرار گرفته و در مواجهه خود با این فرایند، به بازسازی خود در اشکال جدید پرداخته است و بازار یکی از ساحتهای مهم این رویارویی بوده است. بازار در ایران از نظر کارکردی، نهادی چندگانه است و نقش مهمی در سیاست، اقتصاد، اجتماع و فرهنگ جامعه ایفا میکند.
بازار ایرانی، از دوران باستان تا سده گذشته
مادها، نخستین فرمانروایان آریایی ایران، در شهرهای خود جایی را برای دادوستد کالا درنظر میگرفتند و پیشهوران در آنجا سرگرم کار میشدند. اما شکوه شهرهای ایران و فضاهای بازاری آن را باید در تمدن هخامنشی جستوجو کرد. از سنگنبشتههای بهدست آمده از تخت جمشید پیداست که بازار در این شهر و دیگر شهرهای هخامنشی، فضایی بسیار باارزش بود که دولت بدان توجه ویژه داشت و مالیاتهایی برای پیشهوران این بازارها برقرار کرده بود.
امپراتوری اشکانی که توجه ویژهای به بازرگانی و پیوندهای اقتصادی با سرزمینهای دیگر داشت، بازارها را در شهرها گسترش داد و در این کار کوشید تا دادوستد کالاها در بازار و رفتوآمد بازرگانان به این مکانها، آسان باشد. یک نمونه آن شهر پارتی دورا- اروپوس (شهری مرزی میان ایران و امپراتوری روم) بود که در کاوشهای باستانیشناسی، جای بازار آن بهروشنی پیداست. بازار و میدان شهر در راستهی اصلی شهر جای داشت.
سازوکارهای شهرنشینی در ایران، در زمان امپراتوری ساسانیان به اوج خود رسید و شهرها از رونق بسیاری برخوردار شدند. در این دوره شهرهای بسیاری ساخته شد که یکی از مهمترین بخشهای آنها بازار بود. بازاریان در این دوره از صنفهای جداگانهای شکل میگرفتند و دربردارندهی بسیاری از پیشههایی بودند که اکنون نیز نمونه آنها دیده میشد. هر پیشه و صنفی در بازارهای ساسانی جای ویژه خود را داشت. در بسیاری از سندهای بهجا مانده از ساسانیان، به بازار شهرها اشاره شده است.
در دوره میانی تاریخ ایران، فضاهای بازارگاهی در شهرها افزونتر و در هر سدهای بر اهمیت آنها افزوده شد. بهویژه آنها در گذر زمان، توجهی ویژهای به مهرازی بازار شهرها میشد. ساخت دکان در بازار، گویا به این بازهی زمانی بازمیگردد.
در سرچشمههای تاریخی، نشانههای پُرشماری از ساخت بازارهای در دورههای فرمانروایی غزنویان و سلجوقیان (سدههای پنجم و ششم) میتوان یافت. ناصرخسرو، سخنور نامدار ایران در سدهی ششم، که در آغاز چیرگی سلجوقیان بر ایران زندگی میکرد، در سفرنامه خود از بازارهای شهرها بهفراوانی یاد میکند. در کتابهای جغرافیایی آن دوره نیز نشانههای بیشتری از فضاهای کالبدی بازار در همهی شهرهای بزرگ ایران، یافتنی است.
در سده هفتم قمری با یورش مغولان به ایران، شهرهای بزرگ بسیاری ویران شد و بازارها نیز یکچند رونق خود را از دست دادند، اما با بنیانگذاری دولت ایلخانان مغول در سده هفتم، شهرها بازسازی شدند و بار دیگر بازارها اهمیت و ارزش اقتصادی خود را بازیافتند. بهگونهای که بازار تبریز در آغاز سده هشتم، ۱۵۰۰ دکان و ۲۴ کاروانسرا داشت و نیز بخشهای دیگری که همگی با فضای بازار همپیوند بودند.
در دوره تیموریان (سده نهم قمری) شهرهای بخارا، سمرقند، مرو، هرات، مشهد، کرمان و برخی جاهای دیگر بازارهای باشکوهی داشتند و جایی برای آمدوشدهای بسیار و دادوستد کالاهای گوناگون از شهرها و سرزمینهای دیگر بود.
اوج شکوفایی بازارهای تاریخ میانی ایران در زمان صفویه روی داد. پیوندهای سیاسی و تجاری گستردهی دولت صفوی با اروپا و رفتوآمد بازرگانان اروپایی به ایران، بازارها ایران را توسعهی بیشتری داد و از آنها جایی برای بازرگانی جهانی ساخت. شهرهای اصفهان، قزوین، شیراز، کرمان، تبریز و مشهر کانون بازارهای ایرانی بودند و آکنده از مسافران اروپایی و سرزمینهای دیگر. از اصفهان، پایتخت صفویان، که بگذریم و بازارهای بسیار آن، شهر تبریز با داشتن نزدیک به هفتهزار دکان (در زمان شاهصفی) یکی از شهرهای مهم بازرگانی ایران در دورهی صفوی بود.
پس از صفویه، در روزگار پادشاهی کریمخان زند، بازار بزرگ شیراز ساخته شد. این بازار تاریخی که هنوز شُکوه و جلوهگری خود را از دست نداده است، شاهکاری از مهرازی ایرانی بهشمار میرود. در زمان پادشاهی قاجار، چون تهران پایتخت دانسته میشد، این شهر نیز دارای بازار بزرگی شد که همسان با دیگر بازارهای بزرگ ایران بود. از سوی دیگر، با افزایش جمعیت، بر گستردگی بازار شهرهای بزرگ افزوده میشد. ورود کالاهای خارجی (بهویژه از روسیه به ایران) در پدیدآمدن پیشههای تازه در بازارهای ایران، در دوره قاجار، نقش بهسزایی داشت. هرچند این واردات به صادرات و تولیدات داخلی آسیب زد. ساخت گذرگاهها و خیابانها نیز در این دوره، فضای کالبدی بازارهای ایران را دگرگون کرد و به فضاهایی ایستا که امکان گسترش آنها نبود، تبدیل ساخت. اما این کار از پویایی بازارهای ایران نکاست.
کتاب «جامعهشناسی سیاسی بازار سنتی در ایران معاصر» نوشته علی دارابی و مسعود طالبی در ۲۵۷ صفحه در بهار ۱۴۰۳ از سوی سازمان انتشارات جهاد دانشگاهی منتشر شد.
نظر شما