به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در کرمان، برای اولین بار یک مجسمه از داستانهای شاهنامه به عنوان المان در معابر شهر کرمان به همت شهرداری و شورای شهر رونمایی شد. مراسم رونمایی از این مجسمه به همراه بزرگداشت مرحوم محمود مدبری شاهنامه پژوه و استاد دانشگاه باهنر کرمان همراه بود. ادیب بنام ایران، میرجلالالدین کزازی مهمان ویژه این بزرگداشت و رونمایی بود.
محمود مدبّری استاد دانشگاه شهید باهنر کرمان، پژوهشگر ادبیات، مصحح و شاهنامهشناس بود که اواخر فروردین امسال جان به جان آفرین تسلیم کرد و درگذشت وی اندوه بزرگی برای شاعران و نویسندگان، پژوهشگران ادبیات و به طور کلی جامعه ادبی در کرمان بر جای گذاشت.
استاد دانشگاه، شاعر، نویسنده، شاهنامه پژوه و ادیب در مراسم رونمایی از مجسمه وداع آخر و بزرگداشت مرحوم محمود مدبری شامگاه سه شنبه در کرمان، ضمن گرامیداشت یاد و خاطره این شاهنامهپژوه، گفت: او را به نیکی میشناختم. وقتی که در دانشگاه علامه تهران دانشجو بود او را میدیدم و یادمانی بسیار نیک از او دارم.
میرجلالالدین کزازی، افزود: گذشته از آنکه استادی دانشور و پژوهنده و به کار استادی پایبند بود، خوی ایرانی داشت که نمونههای آن را در کرمان میبینیم هرچند که کرمانی نبود اما آرام مهربان و فروتن بود، امیدوارم که خداوند پایگاهی بلند در بهشت برین به او ارزانی بدارد.
چرا به کرمان آمدم؟
این شاهنامهپژوه به سفرش به کرمان اشاره کرد و گفت: من اگر پذیرفتم که به کرمان بیایم این پذیرش به سه انگیزه استوار بود، نخستین این بود که تا کنون به کرمان نیامدم، کرمانی که همواره او را دوست داشتم و ستایش می کردم، حال چرا کرمان را دوست دارم؟ چون ایران دلانگیز و شورانگیز در کرمان یافتنی است.
وی با اشاره به اینکه کرمان برایش نوستالژی است، اظهار کرد: واژه تاسه در برابر واژه نوستالژی است که به معنای یادی به همراه اندوه بهکار میرود.
وی خاطرنشان کرد: یکی از دلایل زیبایی کرمان، مردم کرمان است، خوی کرمانیها، خوی ایرانیهای کهن است، همچنین در این سفر به پاس بزمی به کرمان میآمدم که با جهان شاهنامه پیوند دارد و جهان شاهنامه همان جهان ایران است.
این پژوهشگر به دوست کرمانیاش اشاره کرد و گفت: دوست گرامی من مردان سلطانی پای مرد این بزم و برنامه شده بود و به من دشوار بود که درخواست او را نپذیرم.
ان شاهنامه پژوه ضمن قدردانی از هنرمندان مجسمه وداع آخر تاکید کرد: این بزم به پاس آفرینشی هنری برپا شده به همت جفتی هنری که زمینهساز آن هستند، دو چهره شاهنامه را در تندیسهایی که از آنها ساختهاند دیگر بار جاودانگی بخشیده اند و به نمود آوردند.
وی بیان کرد: چند سال پیش هنرمندی شیرازی سردیسی از من، برای من آفریده بود این سردیس هنرمندانه بود و من در پیامی که برای او فرستادم گفتم «تو باری دیگر مرا از گل آفریدی، بار نخست خداوند مرا از گل آفریده بود و بار دوم آن هنرمند» کار مجسمه هنری خدایانه است.
کزازی با اشاره به شاهنامه تصریح کرد: صحبت از تهمینه و سهراب است، دوستی پرسید که پیوند رستم و تهمینه چه پیوندی است؟ پیوندی است که به تنهایی اما به روشنی ارزش زن را در فرهنگ ایرانی آشکار میدارد. در ایران کهن، زنان به خاستگاری مردان میرفتند و عروسی با زن آغاز میشده است. این هنجار میتواند بود که از فرهنگ آریایی بمانده باشد، هنوز در هند دختران به خواستگاری پسران میرود.
وی با اشاره به آشنایی رستم و تهمینه گفت: تهمینه به نزد رستم میرود و میگوید من گزارش جوانمردیهای تو را شنیدهام و به تو دل باختهام و تو راه به شوهری میپذیرم، رستم به تهمینه مینگرد و همسری ایدهآل میبیند و به آیین و به کابین او را به زنی میستاند انگیزه دیگر تهمینه در درخواست پیوند زناشویی این است که میخواهد از رستم پهلوانی را به جهان بیاورد که نام و آوازه پدر و در پی آن مادر به همراه بیاورد.
یکی از ویژگیهای پهلوان نرممنشی است
وی با اشاره به شخصیتی دیگر از شاهنامه خاطرنشان کرد: گرشاسب سر دودمان پهلوانان سیستان سه ویژگی داشت، یکی از این ویژگیهای سه گانه نرم منشی بود که این ویژگی مهمی بود همچنین گرزداری ودراز گیسویی در باز گفتههای سه پسین داستان از گرشاسب گسستهاند و فرزند و نواده او شدند.
وی با بیان اینکه گرشاسب از دودمان سام بوده است، تاکید کرد: پهلوان اگر فرزندان پر شمار پسر نداشته باشد در پهلوانی آنها چند و چون خواهد بود. سهراب، هنگامیکه سرخوش از شوریدگیهای جوانی میخواهد افراسیاب را به زیر بکشاند، به سوی ایران میتازد، به یکی از دژهای مرکزی ایران میرسد، یکی از گودرزیان به نبرد با سهراب میرود، سهرابی که نوجوانی ۱۲ ساله بوده است، در نبردی کوتاه فرمانده دژ سپید را از اسب بر میگیرد و بر خاک میکشاند.
وی در ادامه اشعار شاهنامه را به شیوایی برای حاضران قرائت کرد.
کرمان در ادبیات جایگاه ویژه دارد
مصطفی سلطانی، پژوهشگر برجسته ادبیات فارسی در این مراسم گفت: کرمان همان گونه که بزرگ است، دیرینگیش نام کرمان را بلند آوازه کرده است، یکی از مستشرقان معروف درباره کرمان مینویسد «اگر کسی تاریخ کرمان را بخواند، تاریخ همه دنیا را فرا گرفته است»
وی به کتاب کورش بزرگ که نوشته یکی از نویسندگان خارجی است اشاره کرد و گفت: در مراسم تاجگذاری کوروش کرمانیان شرط و شروط گذاشتند. این نام و این دیرینگی کرمان، پرچم کرمان را بلند آوازه کرده است.
این پژوهشگر درباره آثار کهن ادبی اظهار داشت: ایرانیان بدون شک به شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی مینازند، دبیر سازمان جهانی یونیسف در مراسم بزرگداشت هزاره فردوسی میگوید: ما اروپاییان از سده هفدهم درباره روشنگری از یک نویسنده شنیدیم، اما شاعر ایرانیان فردوسی از صده چهارم میسراید «به نام خداوند جان و خرد» همچنین بسیاری از بزرگان ستایشهای زیادی درباره فردوسی و این اثر بزرگ و ماندگار داشتند.
۱۲۰ عنوان کتاب اثر ماندگار استاد کزازی
وی با اشاره به اینکه کزازی ۱۲۰ عنوان کتاب دارد، تصریح کرد: یک عنوان به نام «نامه باستان» تنها ۹ جلد است که گزارش بیتهای شاهنامه است همچنین در این اثر استاد کزازی بسیاری از واژههای شاهنامه را کاویدهاند، ۱۲ سال فقط یک عنوان زمان برده است.
به گفته وی، در این اثر از هیچ واژه غیر پارسی استفاده نشده است، تمام این واژگانی که استاد استفاده کردند از واژگان ناب و نژاده فارسی هستند. وقتی که ما بررسی میکنیم و میبینیم شاهنامه ما به زبانهای دیگر ترجمه شده است، نگاه ما نسبت به آن سرزمینی که شاهنامه را ترجمه کردند یا کلیات سعدی را ترجمه کردند، در واقع نگاه فرهنگی مان عوض میشود.
وی به آثار کزازی اشاره کرد گفت: نخستین فردی که اثر ویرجین را به فارسی ترجمه کرد، استاد کزازی بودند. همچنین ترجمه برگردان اندیشه و ایلیاد، جستارهای بزرگ فرهنگی سفرنامههایی که استاد دارند. استاد بر زبانهای فرانسه، اسپانیایی، آلمانی مسلط هستند.
یک زوج هنرمند مجسمه وداع آخر را ساختند
حامد حسینخانی، استاد زبان و ادبیات فارسی، شاعر و پژوهشگر ادبیات که این مراسم را اداره میکرد، گفت: نمادی از کتاب جاودانه شاهنامه حاصل هنر ناب و خلاصانه ناب زوج هنرمند محدثه نیک فرجام و محمد حسین ماموریان است.
وی افزود: نمونهای از کار این دو هنرمند را در طوس دیدهاید که آن کار هم سرپنجه هنرماندگار ایشاناند.
وی در این مراسم ضمن بزرگداشت یاد و خاطره استاد محمود مدبری شاهنامهپژوه کرمانی گفت: اگر بخواهیم از کمالات استاد محمود مدبری صحبت کنیم، ساعتها زمان خواهد برد و هرچه از خوبی ها و خدمات این استاد بگوییم کم خواهد بود اما حیف که زود دیر میشود.
در ادامه برخی از شاعران به نام کرمانی و اساتید دانشگاه اشعار خود را به استاد محمود مدبری تقدیم کردند و یاد و خاطره او را گرامی داشتند.
مجسمه وداع آخر جایگاه زن در فرهنگ ایرانی را نشان میدهد
رییس کمیسیون شورای شهر ضمن گرامیداشت یاد و خاطره استاد محمود مدبری گفت: توسعه بیش از آنکه امری اقتصادی باشد امری فرهنگی است و شهرسازی بیشتر از آنکه ساختمان سازی باشد، فرهنگ سازی است.
محمود بابایی افزود: این مجسمه جایگاه زن در خانواده القا میکند، اگر ما ادعا میکنیم که به جایگاه زن احترام میگذاریم پس باید آن را نشان دهیم.
محسن تویسرکانیف شهردار کرمان نیز در سخنانی گفت: وظیفه ماست که به زبانهای مختلف پیام هایی را به نسل جوان برسانیم یکی از رسالتهای مهم ما انتقال فرهنگ ایثار و شهادت است که این مجسمه این موضوع را به همراه دارد که فرهنگ ایثار همیشه در ایران کهن ارزش بوده است.
وی افزود: این کار ادامه دار خواهد بود و اسطورههایی که در عصر حاضر بودند و اثر گذار بودند را در نظر خواهیم گرفت.
به گزارش ایبنا، آیین رونماییِ مجسمه «وداع آخر»، همراه با بزرگداشت زندهیاد استاد دکتر محمود مدبری، شاهنامهپژوه، و با حضور استاد دکتر میرجلالالدین کزازی، ادیب بنام ایران به همت شهرداری کرمان شامگاه سهشنبه در سالن اجتماعات برج صادرات کرمان برگزار شد.
در این مراسم استاندار کرمان، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهردار کرمان، رییس اتاق بازرگانی کرمان، رییس مرکز کرمانشناسی حضور داشتند.
در میان برنامه گروه محمد کربلایی با موسیقی سنتی جان تازه ای به این محفل ادبی بخشید.
نظر شما