بابک نیکطلب در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، درباره وضعیت نقد در شعر کودک و نوجوان گفت: تعریف نقد از نظر من با افراد دیگر فرق میکند. به نظر من نقد یعنی مجموعه یک اثر دیده شود. بخشی از این اثر نقاط ضعف و ۹۰ درصد آن نقاط قوت و اهمیت و مراحلی است که اثر باید طی کند. ما در زمینه نقد، ۹۰ درصد را نداریم و به آن توجه نمیکنیم؛ اما آن ۱۰ درصد را داریم و به آن توجه میکنیم؛ فقط میگوییم نقاط ضعف اثر این است و چند مورد هم نقاط قوت میگوییم؛ اما اینکه این اثر به دست مخاطب میرسد؟ آیا اصلاً این اثر برای مخاطب کار شده است؟ این اثر به صورت زیبایی ارائه شده است؟ اصلاً نظر بچهها درباره آن چیست؟ آیا نقد بچهها را که مخاطبان اصلی اثر هستند شنیدهایم؟ یا اینکه هنوز کتاب چاپ نشده است یک جلسه نقد گذاشتیم و فاتحهاش را خواندهایم؟ این اتفاقی است که هنوز در فضای نقد در کشور ما نیفتاده است. به نظر من سازمانهایی که متولی امر هستند، مثل آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری و ارشاد، میتوانند جلسات حضوری مؤلف و مخاطب را داشته باشند و بین بچهها این آثار پخش شود، مؤلف و منتقد هم حاضر باشند و اینها بتوانند با یکدیگر یک جریان بسازند. اینگونه هم اثر بین مخاطبان پخش شده است، هم خوانده شده و هم نقد شده است.
او افزود: حتی اینکه کتابی در یک جشنواره برگزیده شود، نوعی نقد است؛ به این معنا که بین کتابهای آن سال، این کتاب ارزنده است و نقد شده تا به مراحل بالا رسیده است. این هم نکتهای است که باید به آن توجه شود؛ ما چقدر جشنواره خوب داریم؟ اکنون به نظر میرسد جشنوارهها از نظر تعداد دارند محدود میشوند.
شاعر کتاب «خواهرم پرنده شد» در تکمیل صحبتهای خود بیان کرد: از همه مهمتر، نقد باید جایگاه داشته باشد؛ جایگاه نقد، کتاب نیست، جایگاه نقد در نشریات است. ما اکنون چند نشریه کودک و نوجوان داریم؟ غیر از مجلات رشد آموزش و پرورش که آنها هم خیلی کم شده است، تقریباً بدون استثنا باقی نشریاتمان تعطیل شده و این خیلی خطرناک است. کسانی هم که نقد میشنوند و میخواهند اثر جدید به وجود بیاورند، آن اثر را کجا چاپ کنند؟ یعنی کسی که میخواهد اولین اثرش را ارائه کند باید حتماً کتاب چاپ کند؟ یا باید مراحلی را طی کند؟ ما باید نقد اثر را در آن مراحل ببینیم. این مسئله در مجلات، جرائد و فصلنامهها جواب میداد و چون این موارد حذف شدهاند، وضعیت نقد، وضعیت خوبی نیست.
نظرات