پنجشنبه ۷ تیر ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۹
سردشت، هفتم تیر، ساعت شانزده

صدای غرش هواپیماها را شنیده بود. بیرون دویده و چشم دوخته بود به چند هواپیمای عراقی که در آسمان شهر ویراژ می‌دادند. بمب‌های رها شده را هم دیده بود انگار شراره‌های آتش بود که از دل آسمان کنده می‌شد و به پهنای زمین می‌پاشید.

سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): «پرستار می‌خواست تاول‌های بزرگی را که مایع زرد رنگی داخلش جمع شده بود و بعضی از آن‌ها به بزرگی کف دست بودند، پماد بمالد. او خوب می‌دانست که پزشکان هنوز درمانی قطعی برای درمان این تاول‌ها پیدا نکردند. علتش هم این بود که عراق هر بار از بمب شیمیایی جدیدی استفاده می‌کرد و آن‌ها تا می‌خواستند درمان یک مسمومیت را پیدا کنند، نوع دیگری از آن ساخته می‌شد. تاول‌ها بیشتر در نقاط حساس بدن بودند، جاهایی که امکان عرق زیاد بود.» عصر هفتمین روز از تیر ماه ۱۳۶۶ بود که بعثی‌ها، باز دست به جنایتی دیگر زدند و در منطقه‌ای مسکونی روی مردم غیرنظامی بمب شیمیایی ریختند. این بار، سردشت را هدف گرفتند. منیژه جانقلی، در کتاب «بهشت مسموم» از این جنایت جنگی می‌نویسد و داستان مظلومیت انسان ایرانی را، در جنگی که به کشور ما تحمیل شده بود روایت می‌کند.

می‌خوانیم: «قدم‌زنان رفته بود تا رسیده بود به میدان سرچشمه. داخل قهوه‌خانه نشسته بود، چای خورده بود و میان دود قلیان به چیزهای خوش فکر کرده بود. به روزهای خوش با روژین بودن. همان لحظه صدای غرش هواپیماها را شنیده بود. بیرون دویده و چشم دوخته بود به چند هواپیمای عراقی که در آسمان شهر ویراژ می‌دادند. بمب‌های رها شده را هم دیده بود انگار شراره‌های آتش بود که از دل آسمان کنده می‌شد و به پهنای زمین می‌پاشید…»

کتاب «تاریخ شفاهی بمباران شیمیایی سردشت» کاری از علیرضا ملایی توانی و ریزان حکمت نیز ما را به دل آن واقعه تلخ و هولناک می‌برد و صدای قربانیان تسلیحات شیمیایی را ثبت می‌کند. به تعبیری، اوج فاجعه و اهمیت این موضوع زمانی آشکار می‌شود که بدانیم این شهر اولین قربانی سلاح شیمیایی در دنیا در سال‌های پس از جنگ جهانی است. این اثر می‌کوشد با طرح یک‌رشته پرسش‌های کلی و با استفاده از روش مصاحبه، پاره‌ای از مسائل و موضوعات ناشناخته این رخداد را با چند تن از ناظران این واقعه در میان نهد و با گردآوری بخشی از داده‌های خام، دریچه‌ای تازه به‌سوی این موضوع بگشاید تا این داده‌ها بعدها دست‌مایه پردازش و تحلیل علمی قرار گیرند. همچنین در همین زمینه می‌شود از کتاب «بویی ناآشنا» نوشته حسین محمدیان نام برد که نگاهی است به چند خاطره از آن بمباران و اتفاقاتی که در روزهای پس از آن روی داد.

سردشت، هفتم تیر، ساعت شانزده

در جلد چهل‌ونهم از مجموعه کتاب‌های روزشمار جنگ ایران و عراق، که با عنوان «تصویب قطعنامه ۵۹۸؛ زمینه‌های سیاسی و نظامی» منتشر شده است، به این بمباران اشاره می‌شود. می‌خوانیم: «امروز (۷ تیر) هواپیماهای عراق در اقدامی هولناک، با بمب‌های شیمیایی، مناطق مسکونی سردشت را بمباران کردند. در این حمله، ده فروند هواپیمای دشمن در ساعت شانزده به چهار منطقه شهر سردشت از جمله بازار این شهر با بمب‌های حاوی گاز خردل هجوم آوردند. شدت بمباران به حدی مردم را غافلگیر کرده بود که در لحظات نخست حمله، سی تن از اهالی شهر شهید و سه‌هزار و پانصد تن نیز مصدوم شدند. ششصد تن از مصدومان این حمله به مراکز درمانی خارج از استان از جمله تبریز و شیراز و تهران اعزام شدند. بیست تن دیگر از این مجروحان به علت شدت صدمات وارده، در بیمارستان‌های تبریز به شهادت رسیدند.» شمار قربانیان این جنایت، در روزهای بعد بالاتر رفت و چنان که نوشته‌اند با مرگ عده‌ای دیگر از مصدومان و مجروحان، حداقل پنجاه نفر به آمار شهدای اولیه اضافه شد.

در پی این اقدام عراق، ستاد تبلیغات جنگ از نمایندگان رسانه‌ها و کارشناسان سازمان ملل دعوت کرد تا از آثار بمباران شیمیایی عراق در شهر سردشت بازدید کنند. در بخشی از اطلاعیه ستاد تبلیغات جنگ آمده بود: «مردم جهان باید بدانند که جنایتکاران جنگی حاکم بر عراق در وحشی‌گری و رذالت، گوی سبقت را از هیتلر و سران ارتش نازی ربوده‌اند و این وظیفه، بر عهده ارگان‌های بین‌المللی و رسانه‌های گروهی است که افکار عمومی را از عمق این جنایات آگاه سازند.» البته، چنان‌که همان زمان ما می‌گفتیم و بعدتر برای بسیاری معلوم شد، بعثی‌ها با کسب تأیید برخی قدرت‌های جهانی از جمله آمریکایی‌ها دست به چنین جنایت‌هایی می‌زدند. هدف حامیان صدام این بود که فشار به ایران برای پذیرش قطعنامه را بیشتر کنند و با نادیده گرفتن شروط ایران برای آتش‌بس، ماجرا را به شکل مطلوب خودشان پایان دهند.

سردشت، هفتم تیر، ساعت شانزده

کتاب «بهشت مسموم» که بالاتر به آن اشاره شد، این نکته مهم را ناگفته نمی‌گذارد:

- شما از کجا مطمئن هستید آمریکا از صدام حمایت می‌کند؟ برای این حرفتان مدرکی هم دارید؟

- من خبرنگارم. خبرنگار هم نبودم می فهمیدم. سال گذشته، سازمان ملل، هیئت تحقیق و بررسی به ایران اعزام کرد. این هیئت تایید کردند که عراق در جنگ از سلاح‌های شیمیایی استفاده می‌کند اما حاضر نشدند این را اعلام کنند و یا صدام را محکوم کنند. دلایل مستندتر از این می‌خواهید؟

ایران رسماً به این جنایت معترض شد و وزارت خارجه ما، نامه‌ای اعتراضی به دبیر کل سازمان ملل نوشت. «کاربرد وسیع و مجدد سلاح‌های شیمیایی توسط عراق در شهر سردشت و اطراف آنکه به شهادت و مجروح‌شدن عده‌ای از هموطنان عزیز منجر شد، جنایت فجیع دیگری است که رژیم عراق در غیاب اقدام موثر سازمان‌های بین‌المللی، به‌ویژه شورای امنیت سازمان ملل متحد مرتکب شده است.» در این نامه آمده بود که اعتراض‌ها و نامه‌های قبلی ایران بی‌پاسخ مانده و انفعال نهادهای بین‌المللی، بر جسارت بعثی‌ها برای تکرار جنایت‌های جنگی افزوده است. «موضع‌گیری ضعیف شورای امنیت، نتیجه‌ای جز تشویق رژیم عراق به کاربرد مجدد سلاح‌های شیمیایی در بر نخواهد داشت، مگر آنکه شورای امنیت، مجدداً به بررسی فوری موضوع پرداخته و اقداماتی اساسی را پیش‌بینی نماید. جای تأثر است که عدم توجه شورای امنیت، باعث آن شد که عده‌ای دیگر از افراد نظامی و غیرنظامی، قربانی کاربرد سلاح شیمیایی شوند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها