یکشنبه ۳ تیر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۷
انتخابات اخیر تقابل بوم‌گرایی با غرب‌گرایی است

عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت: الان محور گفتمانی این انتخابات و قطبیت آن بر سر اندیشه بوم‌گرایی در مقابل غرب‌گرایی است. آرایش انتخاباتی که شکل گرفته است هم جبهه بوم‌گرایی در مقابل جبهه غرب‌گرایی است.

سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): شور و شوق سیاسی در جامعه در حال افزایش است. تا کنون سه مناظره تلویزیونی هم میان نامزدهای ریاست‌جمهوری برگزار شده و رقابت در روزهای پیش رو افزایش خواهد یافت. برای بررسی انتخابات با ابراهیم فیاض، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که بخش اول آن در قالب یک گفتار منتشر شد و اکنون بخش دوم آن پیش روی شماست.

بوم‌گرایی مهم است چون مرکز-پیرامون غربی را از بین می‌برد؛ مرکز غربی و پیرامون غیرغربی را از بین می‌برد. همین الان در بریکس پرسیده می‌شود که چرا غربی‌ها را راه نمی‌دهید که روس‌ها اعلام کردند چون غربی‌ها فقط خودشان را صاحب تمدن و فرهنگ می‌دانند و دیگران را صاحب فرهنگ و تمدن نمی‌دانند. این همان حرف جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا است که گفت غرب باغ است و بقیه نقاط جهان، حتی امریکا نیز جنگل است. منظور بورل این بود که تمدن فقط در اروپاست. همین حرف موجب می‌شود که خود غرب هم مشارکت جهانی را از دست بدهد. در نتیجه این مرکز غربی و پیرامون غیرغربی باید تمام شود و در نتیجه همه کشورها در همه جای جهان خود یک مرکز می‌شوند.

ایدۀ بوم‌گرایی الان جدی گرفته می‌شود و کارهایی که در هاروارد و دانشگاه‌های برجسته جهانی مانند استنفورد و کلمبیا هم صورت گرفته است، نشان می‌دهد که دانشجویان جهان، مانند دهۀ ۶۰ قرن بیست میلادی در اروپا، بوم‌گرایی و بازگشت به خویشتن را طرح و این مسیر را طی می‌کنند. این بازگشت به خویشتن که در همان دهه‌ها توسط سارتر و ذیل اگزیستانسیالیسم طرح شد، در آثار شریعتی، اقبال لاهوری و دیگر متفکران هم آمد و مطرح شد.

طرح این ایده در نیچه هم به معنای نفی مرکزیت تمدن غربی است. در هایدگر هم ما به «دازاین» می‌رسیم؛ دازاین به معنای آنجا بودن، است؛ بودن مطلق نیست و وابسته به آن‌جایی است. بازگشت به خویشتن، از نیچه و شوپنهاور آغاز می‌شود و در جامعه‌شناسی هم به زیمل می‌رسد. در روان‌شناسی هم با فروید و البته بعد از فروید، بیشتر با یونگ، ادامه پیدا می‌کند.

بوم‌گرایی اندیشه بسیار عمیقی است و در خود غرب هم بسیار ریشه دارد و در ایران هم با شریعتی به ایران رسیده است. در اقبال هم بازگشت به خویشتن نیچه‌ای را داریم. اندیشه‌ها به این صورت بازتولید می‌شود و در جهان هم بعد از ۱۹۶۰، یعنی بعد از حدود ۶۰ سال، باز هم ایدۀ بازگشت به خویشتن مطرح شده است.

دال اصلی این اعتراضاتی هم که دانشجوها برای آن بیرون آمدند، فلسطین است و دولت–ملتی نیست. دانشجوهای این دانشگاه‌های مهم، حتی یهودی‌هایش حاضرند کتک بخورند اما جلوی این غرب‌گرایی شدید بایستند. این دانشجویان نه فقط با رهبران سیاسی جامعه خودشان درگیرند، بلکه با رهبران غرب‌گرای جهان هم درگیرند و می‌گویند که غرب نباید مرکز باشد.

دلیل اینکه غرب به شدت با این اعتراضات برخورد می‌کند، فقط به دلیل مسئله یهودستیزی یا مسئلۀ فلسطین و صهیونیسم نیست، این تنها یکی از تجلیات آن است. شما یک نوعی از روابط میان‌فرهنگی را می‌توانید ببینید؛ در میان دانشگاه، دانشجوهای مسلمان نماز می‌خوانند و مسیحی‌ها دور آنان را می‌گیرند تا کسی به آنان تعرض نکند. بحث میان‌فرهنگی، ساختاری است که در جهان پدیدار شده و به شدت در سیاست آینده اثر خواهد گذاشت. میان‌فرهنگی بطلان جهانی شدن است و خود جوانان آمریکایی مشغول باطل کردن آن هستند. دیگر کسی از جهانی شدن نمی‌گوید؛ معنای جهانی شدن اصلاٌ این بود که جهان باید آمریکایی و آمریکا هم باید جهانی شود. فوکویاما هم همین را گفت که لیبرال دموکراسی اندیشه ایده‌آل جهانی است و دیگر به آخرالزمان رسیده‌ایم و تاریخ تمام شده است.

اما حالا دیگر جهانی شدن زیر سوال رفته است و دیگر همه می‌گویند که هر فرهنگی سرجای خودش اصالت دارد و میان‌فرهنگی مهم می‌شود و جهانی شدن زیر سوال رفته است و مرکزیت خود را از دست داده است. دلیل این برخورد تند ارتش و پلیس با دانشگاه‌ها هم همین است. University از univers گرفته شده است و دانشگاه به معنای جایی است که عالم در آن متجلی شده است؛ یعنی جایی که عالم در آن به علم و دانستن می‌رسد؛ گویی که ما عالم ذهنی و عالم عینی داریم، جهان بیرون همان عالم عینی و دانشگاه هم آن عالم ذهنی است.

الان در دانشگاه‌های برجسته جهانی در امریکا مثل هاروارد، استنفورد، کلمبیا یا در اروپا می‌گویند جهان تک‌قطبی و غرب‌محور تمام شده در نتیجه غرب‌گرایی روی هوا رفته است. تظاهرات دانشجویی در این دانشگاه‌ها می‌تواند شکست غرب‌گراها در ایران هم باشد. انتخابات آینده ایران مشخص می‌کند آیا غرب‌گراها رای می‌آورند و ما عقب‌گرد می‌کنیم یا بوم‌گراها پیروز شوند و به جلو برویم و کاری که آقای رئیسی شروع کرده بود ادامه پیدا کند.

در بوم‌گرایی نگاه به داخل است

الان برخی از کاندیداها حتی از طیف غرب‌گرا از واگذاری اختیارات به استان‌ها صحبت کرده است. این یعنی بوم‌گرایی محور اصلی این انتخابات است. بوم‌گرایی به جهان نگاه دارد ولی این نگاه با توجه به ایران است. نگاه غرب‌محوری که بگوید ایران باید غربی شود در بوم‌گرایی راهی ندارد. ایران باید بازسازی شود و جلو برود و در این میان باید به جهان هم نگاه داشت. سازمان ملل متحد هم می‌رویم و آنجا نیز سخنرانی می‌کنیم، مثل کاری که آقای رئیسی کرد، ولی نگاه ما بومی و به داخل است.

آیت‌الله رئیسی شهید بوم‌گرایی بود

شما شاهد بودید که آقای رئیسی به محض اینکه از سازمان ملل برمی‌گردد، به سیستان و بلوچستان سفر می‌کند و با قیافه خاکی به تهران می‌آید. به سازمان ملل متحد می‌رود و با اینکه مسافت طولانی است می‌گوید من در هواپیما خوابیده‌ام و بلافاصله به سفر استانی می‌رود اینطور نیست که قهوه خود را کنار مبل بخورد و یک هفته بعد از سفر امریکا استراحت کند! بعد از بازگشت از روسیه هم بلافاصله به کرج می‌رود. اگر بخواهیم آقای رئیسی را شهید خطاب کنیم باید بگوییم او شهید بوم‌گرایی است. این بسیار بر انتخابات تاثیر دارد. الان محور گفتمانی این انتخابات و قطبیت آن بر سر اندیشه بوم‌گرایی در مقابل غرب‌گرایی است. آرایش انتخاباتی که شکل گرفته است هم جبهه بوم‌گرایی در مقابل جبهه غرب‌گرایی است.

بوم‌گرایی خودش را با جهان تعریف می‌کند اما مرکز ثقل، خودِ بوم است

بوم‌گرایی سنت‌گرا نیست که به صورت بنیادگرایی درآید یا شکل محلی‌گرایی یا قوم‌گرایی تند و رادیکال پیدا کند. بوم‌گرایی یعنی یک استان با توجه به ایران و جهان، نقش خود را تعریف کند. مثلاً استان فارس که همیشه ارتباط عمیقی با خلیج فارس داشته باید نقش خود را مبتنی بر این مختصات تعریف کند. در کازرون اخیراً بحث سلامتکده را مطرح کردم. یکی از پزشکانی که آنجا حضور داشت اعلام کرد که یک خَیِّر کویتی یا لاری هم وجود دارد که حاضر است یک سلامتکده ایجاد کند و ما یک نهضت پزشکی جدید در آنجا ایجاد کنیم.

بنابراین بوم‌گرایی خودش را با جهان هم تعریف می‌کند ولی مرکز ثقل خود بوم است. مثلاً در اینجا مرکزیت و محوریت فارس است. یا مثلاً اصفهان از نظر جغرافیایی، فکری، فلسفی و عرفانی قلب ایران است. صفویه هم که پایتخت را از اردبیل و قزوین به اصفهان آورد بیخود نبود. صفویه که دنیای امروز بود پایتخت را به اصفهان آورد. بعد هم که پایتخت به تهران برده شد. به هر حال همه اینها باید با بوم خودشان تعریف شوند. بوم‌گرایی خلاقیت بوجود می‌آورد چون نه سنت گراست که تقلید از سنت داشته باشد و نه غرب‌گراست که تقلید از غرب داشته باشد. بوم‌گرایی بسیار داخلی فکر می‌کند اما نه به طور بن‌بستی و رکودی بلکه به شدت در بُعد جهانی باز نگاه می‌کند که استان‌ها در ارتباط با جهان تعریف شوند و مردم هم همین را می خواهند. توریسم اصفهان دیگر تنها به ایران مرتبط نیست بلکه یک جریان جهانی است که می‌تواند خود را با جهان تنظیم کند.

هتل‌های اصفهان به شدت حاوی عناصر بوم‌گرایی است. اما یک مکان مزخرفی به نام فرودگاه بین‌المللی امام خمینی (ره) داریم که هیچ عنصری از ایران در آن خبری نیست. نتیجه این غرب‌گرایی زشت، قبیح و رکیک، ساختمان بی‌مزه و بی‌روح فرودگاه امام خمینی (ره) می‌شود.

الان کامپیوتر با هوش مصنوعی چنان طراحی می‌کند که شوکه کننده است. فرودگاهی که مکان و امکانات بسیاری برای ساخت آن درنظرگرفته شد به صورت غربی ساخته شد. فرودگاه بین‌المللی جاکارتا در کشور اندونزی با همه امکانات اقتصادی کاملاً بومی ساخته شد. وقتی وارد فرودگاه جاکارتا می‌شوید گمان می‌کنید وارد یک موزه هنری شده‌اید، چون همۀ عناصر آن در یک تعامل هرمنوتیکی بین بوم و جهان است و این نشان از خلاقیت بالاست. بنابراین در بوم‌گرایی بن‌بستی وجود ندارد.

اندیشه اقتصادی بوم‌گرایی به شدت اوج می‌گیرد. برای مثال کشوری که اقتصاد بوم‌گرا داشته باشد افغانستان و ترکمنستان را در حوزه اقتصادی نادیده نمی‌گیرد. آن‌کشورها نیز می‌بینند راه رشد دارند و جاده‌های ایران را جاده‌های خود می‌دانند، ریل ایران را ریل خود می‌دانند، کالاهای ایرانی را کالاهای خود می‌دانند. چون بوم‌گرایی است اشتغال اوج می‌گیرد چرا که همۀ افراد داخلی فکر می‌کنند. اینطور نیست که فقط افراد خارجی برای سرمایه‌گذاری بیایند، بوم‌گرایی سرمایه داخلی که دارد از ایران فرار می‌کند را حفظ می‌کند.

اگر بوم‌گرایی را شروع کنید حتی سرمایه خارجی هم وارد ایران می‌شود. در نتیجه شروع به ساختن و آبادی می‌شود. اگر کشور ترکیه وارد جنگ سوریه نشده بود این میزان تورم را تحمل نمی‌کرد. زمانی که اردوغان بر سرکار آمد بوم‌گرایی را پیش برد. او اقتصاد کشور ترکیه را به جای آنکه با آمریکا و اروپا تعریف کند، با روسیه و ایران و پاکستان و حتی با تایلند تعریف کرد. حدود ده سال پیش زمانی که در کشور تایلند بودم متوجه شدم با کشور ترکیه، قرارداد ۲۰ ساله بسته‌اند. وقتی اردوغان وارد جنگ سوریه شد گفتم تورم این کشور را بیچاره خواهد کرد. تورم هم الان به ۷۷ درصد رسید و هر کاری می‌کنند نمی‌توانند از این تورم خارج شوند. حتی اردوغان حاضر شد از تمام ایده‌های خود دست بردارد و در جهان اسلام برای همکاری اقتصادی با اسرائیل تحقیر شود اما باز هم تورم اوج گرفت.

جنگ سوریه برای اردوغان باتلاقی شد که او را رها نمی‌کند. در این امر مجبور شد به ایران بتازد. اگر برخی از شخصیت‌های اهل سنت را هم در این ایام به ترکیه برد برای این بود که فشار به ایران برد. ایران بوم‌گرایی کرد و تا اسرائیل حمله می‌کند، در سطح گسترده‌ای به اسرائیل پاسخ می‌دهد و در منطقه دست بالاتر را پیدا می‌کند. بلافاصله بعد از این اتفاقات عربستان و بحرین در تلاش برای برقراری ارتباط و اصلاح روابط هستند، اما ترکیه و اردوغان به صراحت به ما اعتراض می‌کند تا بگوید ایران با این حمله موشکی می‌خواهد خود را به مرکزیت در خاورمیانه تبدیل کند. اردوغان در این امر شکست خورد و در نهایت در انتخابات استانبول چپ‌گراها رای آوردند و شرایط به دست چپ‌گراها افتاد.

به هر حال اندیشه بوم‌گرایی به شدت خلاقیت به وجود می‌آورد و این خلاقیت سیاسی است که اقتدار ایجاد می‌کند و به تبع آن گفتمان سیاسی مقتدر ایجاد می‌شود. وقتی این اندیشه اقتصادی شود، اقتصاد نیز اوج می‌گیرد و اقتصاد خرد و کلان فعال می‌شود. در بعد سیاسی هم صلح و تفاهم ایجاد می‌شود. برای مثال اگر اندیشه بوم‌گرایی را شروع کنیم با پاکستان که گروه‌های تروریستی که از مرز آن وارد می‌شوند، به این نتیجه مشترک می‌رسیم که اینها باید حذف شوند و بعد به جای مرزهای امنیتی مرزهای اقتصادی بین این دو کشور باید شکل گیرد.

بوم‌گرایی در چارچوب شعار آبادانی و عمران معنادار می‌شود که آبادانی بزرگترین اندیشه ماست که اگر این اندیشه را پی بگیریم بوم‌گرایی به وجود می‌آید و تمدن بر اساس این اندیشه مهم و اساسی آبادانی به وجود می‌آید.

بنابراین ساختاری که باید در آینده در مقابل غرب‌گرایی داشته باشیم، بوم‌گرایی است. سنت‌گرایی هم می خواهد خود را معرفی کند اما سنت‌گرایی هم نوعی غرب‌گرایی است. سنت‌گراهایی که در قم بر اساس بنیادگرایی (فاندامنتالیسم) شکل گرفته بر اساس اندیشه غرب‌گرایی است. حتی آیت الله بروجردی هم این موضوع را متوجه شده است که می‌گوید اخباری‌گری که به وجود آمده بر اساس تجربه‌گرایی در تمدن غربی است. حس‌گرایی در غرب، تبدیل به اخباری‌گری در شیعه شده است فلذا اخباری‌گری یک نوع غرب‌گرایی است.

سنت‌گرایی و فاندامنتالیسم، شیخیه و نو شیخیه که در قم مطرح می شود نیز به غرب گرایش دارد. شیخیه و نوشیخیه که فاندامنتالیسم شیعی را تشکیل می‌دهد با اسامی غربی مثل آکادمی وارد شدند. بابیت هم نوعی غرب‌گرایی است. امروز بابیت به عنوان نتیجۀ نوشیخیه و اخباری‌گری به شدت مورد اعتماد صهیونیست‌ها و اسرائیلی‌ها در حیفا است و معبد اصلی آنها در اسرائیل است و این‌ها مورد اعتماد غربی‌ها هم هستند.

فاندامنتالیسم در غرب‌گرایی ریشه دارد که از سال‌های سال تا کنون ادامه دارد. سنت‌گرایی، فانتامنتالیسم و اخباری‌گری نوعی غرب‌گرایی است. آمریکا به ظاهر با فاندامنتالیسم و اخباری‌گری داعش مخالفت می‌کند ولی در باطن حمایت می‌کنند و حاج قاسم سلیمانی که قهرمان بوم‌گرایی و مبارزه با فاندامنتالیسم است را حذف می‌کنند. امریکا قهرمان بزرگ مقابله با داعش را به شهادت می‌رساند چون داعش نتیجه غرب‌گرایی است. همانگونه که سنت‎‌گرایی، نتیجه غرب‌گرایی است.

تنها اندیشه بوم‌گرایی در مقابل غرب‌گرایی ایستاده است. گفتمان آینده‌ای که در ایران شکل خواهد گرفت و در جهان هم شکل می‌گیرد، همانطور که در دانشگاه‌های آمریکا شعارهای آن شکل گرفته است، بوم‌گرایی است، چون از بُعد سیاسی صلح‌طلبی وارد آن می‌شود، رشد اقتصادی در آن به شدت بالاست و عدالت در رشد اقتصادی به شدت اوج می‌گیرد.

محیط‌زیست به شدت با اندیشه بوم‌گرایی اصلاح می‌شود و پیشرفت و توسعه به شدت گره در بوم‌گرایی دارد. بوم‌گرایی را در اندیشه اسلامی می‌توان پیدا کرد که به آبادانی و عمران بر می‌گردد. بحث عمران در فرهنگ عربی و آبادانی در فرهنگ ایرانی به شدت مطرح است. آینده همین است! این اندیشه جهانی است و شکی در این نکنید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط