سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) _ یحیی شکفته: نیشابور، شهر تمدنهای کهن را در جستجوی متاعی بالا و پایین میکنم. چله تموز است و هوا بس ناجوانمردانه گرم. آتش و عطش بیداد میکند، برای فرار از گرما و لختی استراحت کوتاه به بهانه خرید نوشیدنی وارد مغازهای شدم که در نگاه اول احساسم میگفت که باید بقالی باشد.
با لبخند پیرمردی تنومند پشت میز پاچال، غافلگیر شدم. اما او گفت که اینجا کلیفروشی خواربار هست و بصورت جزئی خدمات ندارند اما بیشتر هنگامی شگفتزده شدم که حین پاسخگویی ایشان با چشمانم اوضاع حجره را بررسی میکردم و وقتی که به دعوت آن پیرمرد مهربان به صرف غذای روح در محیط متصل به همان دکان بنکداری خواربارفروشیاش ناگاه خود را در احاطه انبوهی از کتابهای نفیس دیدم تعجبم بیشتر شد. انگار دو دنیای متفاوت فقط با دو پله کوتاه مرزبندی شده بود.
انتهای مغازه همانند دیگر دکانها، انبار اجناس و مملو از کیسههای برنج و حبوبات، قوطیهای چند لیتری مایع ظرفشویی، مایع سفیدکننده و کارتنهای کوچک و بزرگ ماکارونی، قند و چای بود. اما دیوارهای این بخش مغازه پر شده از کتابهایی که با نظمی خاص در قفسههای فِلزی چیده شده بودند. بالای هر قفسه هم تکه کاغذی چسبانده شده که موضوع کتابهای آن قفسه را نشان میداد. ادبیاتفارسی و عرفان، تاریخ و سیاست، علمی و فرهنگی، داستان و رمان، دیوان اشعار و….
ردیف بالای یکی از قفسهها تندیس علامه طباطبایی و تابلوی یغما شاعرنیشابوری خودنمایی میکرد. سردیس علی سلطانیان صاحب مغازه توجهم را جلب کرد. پیرمرد گفت: این هدیه هنرمند مجسمه ساز نیشابوری استاد قدمیاری است.
از خرید خودم و رفع تشنگی یادم رفت، از اینکه اینگونه در فضای روحنواز این حجره، شگفتزده شده بودم احساس خوشی داشتم، پس با او به گفتگو نشستم، پیرمرد گفت: نامم علی سلطانیان است.
پس از چند دقیقه گفتگو فهمیدم او یکی از قدیمیترین کتابداران، کتابخوانان، کتاب دوستان و مولفانی است که در مغازه شخصی خود کتابخانهای برای افزایش سرانه مطالعه و آشتی مردم با کتاب دایر کرده است.
نیشابوریان و به خصوص همه کسبه خیابان فردوسی جنوبی او را می شناسند و تکریمش میکنند. عشق و علاقه به فرهنگ مطالعه باعث شد این مولف خوش ذوق سالها قبل کتابخانهای در محل مغازه شخصیاش دایر کند.
امانت دادن کتاب به مشتریان
این شهروند خلاق نیشابوری ضمن تاکید بر اهمیت مطالعه در تمامی اوقات گفت: با توجه به اینکه مشتریان برای خرید خود زمانی را در این مکان صرف میکنند فرصت خوبی است تا با کتابهایی که طی چندین سال جمعآوری کردهام نیز آشنا شوند و حتی میتوانند این کتابها را امانت نیز بگیرند.
سلطانیان هدف از احداث این کتابخانه را کمک به ترویج فرهنگ کتابخوانی دانست و افزود: تاکنون دو کتاب «بوستان جوانمردان» و «خوشه خوشه تا خرمن» که بیشتر در زمینه ادبیات و عرفان هستند تالیف کردهام و طی این سالها کتابهای مختلفی جمع آوری کردم که همه آنها را در این کتابخانه قرار دادهام تا همگان از این کتابها استفاده نمایند.
لزوم استفاده از زمانهای مرده برای مطالعه
مولف کتابهای «خوشه خوشه تا خرمن»، «مردان آسمانی» و «بوستان جوانمردان» تصریح کرد: متاسفانه ما ایرانیان کمتر کتاب میخوانیم و باید همه ما حداکثر تلاش خود را انجام دهیم تا مردم بتوانند از زمانهای موجود که در کارهای مختلف هدر میرود استفاده کنند و فرهنگ کتابخوانی در جامعه گستردهتر شود.
حجرهای معطر به کتاب
«هر کتابی که در این بقالی کوچک خوانده میشود آخرتم را آباد میسازد.» این جمله را علی سلطانیان در پایان گفتگو به من میگوید و با همان لبخند بر لبانش از او خداحافظی میکنم او و حجره زیبا و معطر به کتابش را ترک میکنم.
کتابخانه او درحاشیه خیابان فردوسی جنوبی بین ۱۱ و۱۳ نیشابور قرار دارد و همه روزه پذیرای علاقهمندان به کتاب است. صاحبش مردی دوست داشتنی، خوش قلب و شیرین سخن است که برای گذران زندگی، چون مرادش عطار به زندگی پرداخته است.
نظر شما