به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، یکصدوششمین نشست کتابخانه مرجع کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با موضوع سواد خواندن۲ «تأثیر فلسفهورزی بر تقویت سواد خواندن در کودکان» دوشنبه (۲۹ مرداد ۱۴۰۳)، در کتابخانه مرجع کانون به صورت حضوری و غیرحضوری برگزار شد.
در این نشست سعید ناجی، مؤسس گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و روحالله کریمی، عضو هیئت علمی گروه فکرپروری و فلسفه برای کودکان و نوجوانان «فبک» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، حضور پیدا کرده و به صحبت پرداختند.
اکرم کشایی، مجری نشست و کارشناس کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در شروع جلسه درباره اهمیت تشکیل این نشست، بیان کرد: میل به دانستن و فهمیدن، علت اصلی گرایش انسان به تفکر و اندیشیدن است. کودکان بهطور ذاتی و بهعلت تمایل به پرسشگری، مستعدِ داشتنِ تفکر فلسفی هستند. فلسفه به رشد مهارتهای تفکر از جمله تفکر انتقادی در کودکان کمک میکند. برهمین اساس کمبود مهارت تفکر نقادانه، سبب درک نادرست، پذیرشِ بیقیدوشرط پیامها و در نتیجه آسیبهای فردی و اجتماعی در آینده میشود؛ در حالی که تفکر نقادانه میشود فرد در هنگام مواجهه با هر چیز، حتی یک متن نوشتهشده، از میان شواهد و مدارک موجود، بالاترین درک را داشته باشد و بتواند نظرها و معانی مهمی را دریابد که در ورای آن متن یا مسئله وجود دارد. این توانِ مواجهه انتقادی، خلاق و مسئولانه برای کودکان و نوجوانان امری حیاتی است. در نشست قبلی سواد خواندن، ضرورت مسئله سوادِ خواندن و تقویت آن مطرح شد و در این نشست به این موضوع که آیا تفکر انتقادی و تفکر فلسفی تأثیری در تقویت خواندن و درک خواندن کودکان دارد یا خیر، خواهیم پرداخت.
وقتی تفکر آموزش داده نشود، عمیق هم نمیشود
سعید ناجی، نویسنده، پژوهشگر و مؤسس گروه فلسفه برای کودکان و نوجوانان در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، درباره اینکه تقویت فلسفهورزی چه تأثیری بر سواد خواندن کودکان خواهد گذاشت، گفت: همانطور که در نام مجموعه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آورده شده است، پرورش فکر باید در اولویت دستور کار این سازمان باشد. کودکان پس از ۱۲ سال تحصیل همچنان سواد خواندن خوبی ندارند و برنامههای فلسفه با کودکان و فلسفه برای کودکان دقیقاً به همین منظور روی کار آمدهاند؛ زیرا وقتی تفکر آموزش داده نشود، عمیق هم نمیشود. برنامه فلسفهورزی به عمیقشدن این خوانش کمک خواهد کرد.
او افزود: معنا پیداکردن و کمککردن به بچهها برای پیداکردن معنا، چه از متون، چه از واقعیتها و چه از صحبتها، اصلیترین هدف برنامههای فلسفهورزی است. معنا، از آشنایی با دیدگاههای مختلف شروع شده و با تجربهای که ما از عمل به آن دیدگاهها به دست میآوریم تکمیل میشود؛ پس هرکسی باید خودش معنا را در زندگی جستوجو، آن را پیدا و به رشد منجر کند. آموزشهای ما در مدارس از سبکی که سقراط در ابتدا ارائه داده بود، دور شد و الان میبینیم که مدارس دو سه کار را بیشتر انجام نمیدهند؛ مطالبی را به بچهها ارائه میدهند که آنها از گوشی گرفته و از گوش دیگر خارج میکنند یا پس از دو سه روز آن را از ذهن خارج میکنند و سومین کاری که انجام میدهند این است که تلاش میکنند چیزی را به دانشآموز تلقین کنند؛ در صورتی که تلقین تیغ دولبه است و ممکن است نتایج درستی در بر نداشته باشد، همانطور که نسل امروز ما دارد این عکسالعمل را نشان میدهد.
برای فهم متون به تخیل نیازمندیم
ناجی در ادامه بیان کرد: قدرت تخیل به سواد خواندن بسیار کمک میکند. وقتی شما مطلبی را میخوانید همراه خود تشبیه، استعاره و… دارد؛ بنابراین باید روی قوه خیال و تخیل کار کنیم. ما بازیهایی داریم که به قدرت تخیل کودکان کمک میکنند. در فرهنگ آموزشی ما، بچهها از یک سنی به بعد تخیل را در بازی کنار میگذارند و واقعیت را جایگزین میکنند؛ در حالیکه این موضوع به سواد خواندن بچهها صدمه میزند و ما همیشه به تخیل نیازمند هستیم. همانطور که دانشمندان با استفاده از تخیل و خلاقیت به کشف دست میزنند؛ برای فهم متون نیز به تخیل نیازمندیم. تخیل به درک اخلاقی کمک میکند. متون ادبی ما سرشار از مطالب اخلاقی است و وقتی تخیل وجود نداشته باشد نمیتوان آنها را درک کرد.
سعید ناجی با بیان اینکه تفکر انتقادی چند مزیت دارد، گفت: تفکر انتقادی سعی میکند تجزیه و تحلیل کند و بعد به مقدمات و نتایجی میرسد که به تحلیل آن موضوع کمک کند. منتقدان ادبی میگویند در کنار یک کودک باید والدی باشد که با کودک صحبت کند و بعد سمزدایی کند. داستان، پویانمایی و… گاهی ضد خانواده هستند و به دلیل اینکه نگران فرزندانمان هستیم باید بتوانیم جلوی این اتفاق را بگیریم. خوداصلاحی یکی از اهداف فلسفه کودکان است؛ باید کودک به درکی از موضوع برسد که بتواند تفکر نقادانه داشته باشد.
او با اشاره به اینکه فلسفهورزی به کودک و نوجوان فرصت گفتوگو میدهد تا از ابعاد مختلف آن را ببینند، توضیح داد: کودک ابتدا باید ببیند، بعد روی آن تأمل داشته باشد تا به بهترین برداشت برسد. مسئولان آموزش و پرورش، کانون پرورش فکری یا حتی بالاتر باید بدانند که امروز مهمترین کار، آموزش تفکر به کودکان است؛ چراکه این بچهها آیندهسازان فردای ما هستند. باید بچههایمان را کشف کنیم و دریابیم. آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری مهمترین وظیفه را در اینجا عهدهدار هستند و نباید بگذاریم جلوی این مسئله را بگیرند. تفکر متعلق به ماست و از غرب نیامده است. تفکر مال ما ایرانیهاست؛ این موضوع را جدی بگیرند و پشت گوش نیندازند. حتی از تفکر در قرآن کریم نیز یاد شده است.
در مدارس سنتی صرفاً بر وجه اول سواد خواندن یعنی روخوانی تأکید میشود
در ادامه نشست، روحالله کریمی، نویسنده، پژوهشگر و عضو هیئت علمی گروه فکرپروری و فلسفه برای کودکان و نوجوانان «فبک» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی درباره اینکه تقویت فلسفهورزی چه تأثیری بر سواد خواندن کودکان خواهد گذاشت، گفت: در تعاریفی که از سواد خواندن در دنیا ارائه میشود، سواد خواندن شامل چهار مؤلفه است: «روخوانی»، «درک معنا»، «کاربرد» و «لذتبردن از خواندن و تشویق برای خواندن بیشتر». این چهار وجه، مهمترین وجهها در آموزش سواد خواندن است که امروزه روی آنها تأکید میشود.
کریمی درباره اینکه برنامه فلسفه با کودکان چه نسبتی با این چهار وجه دارد و چگونه باعث افزایش و ارتقای این چهار وجه سواد خواندن در کودکان خواهد شد؟ صحبت کرد. او در بخشی از صحبتهای خود گفت: در مدارس سنتی، بر وجه اول یعنی روخوانی تأکید دارند؛ حال باید دید چرا این وجه غالب شده است. یکسری اتفاقها باعث اهمیت این موضوع از گذشته تا به امروز شده است. به طور مثال خواندن متون مقدس بدون توجه به معنا برای ما یک مزیت است؛ یعنی ما قرآن و ادعیه را بدون توجه به معنای آن میخوانیم. این نشاندهنده این است که از گذشته تا به امروز تأکید ما از میان چهار وجه سواد خواندن، فقط روی روخوانی بوده و این موضوع تفکر را کمرنگ کرده است.
عضو هیئت علمی گروه فکرپروری و فلسفه برای کودکان و نوجوانان با اشاره به لزوم فراگیری تفکر انتقادی برای کودکان توضیح داد: تقویت تفکر انتقادی باعث میشود مهارت سواد خواندن بالا برود. در موضوع مرتبط به فلسفه برای کودکان و تقویت تفکر انتقادی، کارهای میدانی زیادی انجام شده است. افراد با تفکر انتقادی، پرسشگر میشوند و میتوانند پرسشهای خوبی بپرسند و این موضوع که کجا چه سوالی پرسیده شود، برای آنها اهمیت پیدا میکند. وقتی تفکر انتقادی قوی میشود اولین چیزی که اتفاق میافتد این است که فرد یاد میگیرد از متن پرسش کند و این قدم اول در فهم متن است. کسی که نمیتواند از متن پرسش بپرسد، صرفاً خودش را برده و زندانی متن میکند؛ زیرا بعد از پرسیدن پرسش است که میتواند ادعای اصلی متن را درک کند، پیشفرضهایی را که در متن وجود دارد بفهمد و حرفهایی را که وجود دارد ولی گفته نشده است، کشف کند.
روحالله کریمی همچنین در ادامه به تحلیل برخی از سوالات آزمون سواد خواندن پرداخت و با بیان نتایج بعضی از مقالهها و پژوهشهای حاضر در دنیا به این موضوع که تفکر انتقادی باعث ارتقای سواد خواندن میشود، تأکید کرد و گفت: درک عمیقتر با تفکر نقادانه ارتباط دارد؛ اما کارکرد آن نیز اهمیت دارد. اینکه چیزی که خواندیم چه نسبتی با زندگی ما دارد مهم است. ما باید بدانیم داستانی که میخوانیم یا متنی که میخوانیم قرار است چه تغییری در زندگیمان ایجاد کند و اگر نتوانیم آن را به زندگی خود بکشانیم و ربط آن را با زندگی روزمره خودمان درک کنیم، به راحتی فراموش میشود. برنامه فلسفه برای کودکان روی این امر خیلی تأکید دارد و مدام تشویق میکند که شما باید در کلاسها بچهها را تشویق و تحریک کنید تا مثالهایی بزنند که این داستان را به زندگی خود و کارکرد آن ربط دهند. گاهی اوقات وقتی متنی را میخوانید آن را همچون وحی دیده و برده متن میشوید و گاهی نیز با آن گفتوگو میکنید تا ببینید برای شما چه چیزی به همراه دارد، به چه درد شما میخورد و اینجاست که معناسازی شکل میگیرد.
رسیدن به مرحله گفتوگو با کتاب یعنی رسیدن به فهم عمیق
او افزود: تحقیقات نشان داده است که فلسفه برای خواندن، باعث تقویت مهارتهای زبانآموزی در کودکان و موجب بهبود سواد خواندن در آنها نیز میشود. بچهها در سه سال اول، باهم گفتوگو میکنند و ارتباط میگیرند. درواقع واژگانی که هرکدام از ما داریم مانند تکههای ابری است که باهم تفاوت دارد و فهم زمانی اتفاق میافتد که این ابرها با هم تلاقی میکنند و بارش فهم اتفاق میافتد؛ این ویژگی فلسفه برای کودکان است که باعث میشود با دایره واژگان همدیگر آشنا شوند و به دایره واژگان خود اضافه کنند و از سوی دیگر باعث آشنایی با افکار و احساسهای همدیگر هم میشود. علاوهبر اینها، برنامه فلسفه برای کودکان باعث تبدیل گفتوگوی بیرونی به گفتوگوی درونی میشود. تفکر در ابتدا خودش را با صدای بلند در گفتوگو نشان میدهد و بعد به درون ما میرود و تبدیل به تفکر میشود. در فبک، بچهها این گفتوگو را یاد میگیرند و بعد به تفکر میرسند و در ادامه با کتاب نیز گفتوگو میکنند. وقتی با کتاب گفتوگو کنید به فهم عمیق میرسید.
این پژوهشگر ادامه داد: فلسفه برای کودکان باعث افزایش انگیزه خواندن میشود و موتور محرک یادگیری را در کودکان روشن میکند. وقتی متنی را میخوانید به نظر میرسد این متن حقیقت مطلق را در رابطه با جهان برای شما گفته است. وقتی چنین تصوری دارید آنزمان شما برده متن هستید و بعد از مدتی خسته میشوید و با خود میگویید خب دیگر حقایق کشف و گفته شده است؛ اما وقتی در خواندن ماجراجویی و سفر میکنید، متنخوانی به مثابه سفری مهیج میشود که خواندن را جذاب میکند. تفکر نقادانه و فلسفه برای کودکان شما را به سمت این نوع از خواندن که این متن، یک تفسیری از جهان است و میتواند جور دیگری نیز باشد، سوق میدهد. این تفکر نقادانه و پرسشگری باعث میشود اعتمادبهنفس شما در خواندن بالا برود و به خواندن مشتاقتر شوید.
عضو هیئت علمی گروه فکرپروری و فلسفه برای کودکان و نوجوانان در تکمیل مباحث ارائهشده بیان کرد: فلسفه برای کودکان با توسعه مهارتهای اجتماعی نیز همراه است. وقتی کتابی را وسط میگذارم و درباره آن با دیگران گفتوگو میکنم، متوجه میشوم که به عنوان یک انسان، ایدههایم همچون یک عینک نامرئی به من چسبیده است و من از قاب آن به دنیا نگاه میکنم؛ اما وقتی آن را مطرح میکنم از آن فاصله میگیرم و در دیگران بازتابش میدهم و وقتی دیگران به من بازخورد میدهند، تازه متوجه میشوم که چگونه داشتم به دنیا نگاه میکردم و میشود از راههای دیگری نیز به جهان و این ماجراها نگاه کرد. وقتی متن را در جمع میخوانیم و تفسیرهای مختلف آن را میشنویم، متوجه میشویم که نباید تنها به فهم خودمان از متن اکتفا کنیم.
ذهن سیال باعث خلاقیت میشود
او همچنین به این موضوع که فلسفه برای کودکان منجر به تفکر مراقبتی میشود، اشاره و عنوان کرد: مهارت مراقبتی باعث میشود ما بتوانیم بهتر به دیگران گوش کنیم و همدلانه با آنها مواجه شویم و حتی خودمان را جای نویسنده متن بگذاریم و متوجه شویم که نویسنده متن با چه سواد عاطفی این متن را نوشته است؛ درنتیجه اینگونه به جهان ذهنی او نزدیک میشویم. فلسفه برای کودکان به تفکر خلاقانه نیز منجر میشود. ما در صورتی میتوانیم یک متن را خوب متوجه شویم که ذهنمان سیال باشد و سیالی یکی از ویژگیهای خلاقیت است که باعث میشود قسمتهای مختلف داستان را در کنار هم بچینیم و یک کل منسجم بسازیم.
روحالله کریمی در ادامه با اشاره به تکنیک "SQ۳R" در خواندن توضیح داد: این تکنیک یکی از تکنیکهایی است که در سواد خواندن اهمیت دارد و استفاده میشود. واژه اول به معنای مرور و روخوانی است، واژه دوم به معنای پرسشگری است که جذابیت خوانش را بیشتر میکند، مراحل بعدی نیز اینگونه است که باید شروع به خواندن کرد و بعد از آن نیز به بازسازی یا تعریفکردن متن برای خود پرداخت و در نهایت مرور نهایی است تا به سوالهای ابتدایی ذهنمان پاسخ داده شود. این تکنیک را اگر در کنار مهارتهایی که گفتم بگذارید، میبینید که تفکر نقادانه تا چه اندازه اهمیت دارد.
این نویسنده و پژوهشگر در پایان صحبتهای خود در این نشست، گفت: امروزه در دنیا و در آموزش و پرورش پیشرو، متوجه این شدهاند که فلسفهورزی و تفکر نقادانه از جمله مهارتهای پراهمیت و پایه برای کودکان است. امروزه خواندن، نوشتن و حسابکردن مهارتهایی است که انتظار میرود بچهها بعد از دوران ابتدایی فراگرفته باشند. در آموزش و پرورش متوجه شدهایم که باید یک گام عقبتر رفت و ابتدا تفکر نقادانه را به دانشآموزان آموزش داد تا کودکان در امور دیگر تقویت شوند. کودکانی که تفکر نقادانه قوی دارند در ریاضیات نیز قویتر از باقی بچهها هستند. امروزه تفکر نقادانه و فلسفهورزی، یک درس الزامی در تمامی مدارس مهم و دانشگاههای دنیاست؛ چون اگر افراد این مهارتها را نداشته باشند، نمیتوانند متون درسی را درک کنند و درباره آن خلق کنند، بنویسند و چیزی به آن علم اضافه کنند؛ بنابراین پیششرط است و حتی در مدارس نیز جزو دروس پایه است.
نظرات