سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدیه سادات نقیبی: سینما بهعنوان یک هنر بصری و چندرسانهای همواره به دنبال منابع جدید و متنوع برای الهام و خلاقیت است. یکی از منابع غنی و پرپتانسیل برای این منظور، ادبیات است. اقتباس از آثار ادبی میتواند راهی نوین و جذاب برای تولید محتواهای سینمایی باشد. با این حال، سینمای ایران با چالشهای خاصی در زمینه دنبالهسازی و اقتباسهای ادبی مواجه است که مانع بهرهبرداری بهینه از این ظرفیتها میشود. در این یادداشت، به تحلیل این چالشها و فرصتها خواهیم پرداخت.
یکی از چالشهای اصلی سینمای ایران در زمینه اقتباسهای ادبی، فقدان درک عمیق از تکنیکهای اقتباس است. اقتباس از یک اثر ادبی نیازمند تواناییهای خاصی است که شامل تبدیل لحن، ساختار و مضامین متن به قالب بصری و گفتاری سینما میشود. این فرآیند نیازمند تحلیل دقیق و تفسیر درست متن اصلی است تا روح و معنای اثر حفظ شود. در سینمای ایران، بسیاری از کارگردانها و فیلمنامهنویسان فاقد این تواناییهای تخصصی هستند. آنها غالباً به سراغ اقتباسهایی میروند که بیشتر جنبههای سطحی و ابتدایی اثر را منتقل میکند و توانایی ایجاد عمق و پیچیدگی مورد نیاز برای موفقیت در سینما را ندارد. این نقص در درک و تسلط بر تکنیکهای اقتباس، باعث میشود که اقتباسهای سینمایی نتوانند به درستی مخاطب را با متن اصلی درگیر کنند.
مسائل مالی و اقتصادی یکی دیگر از چالشهای جدی در زمینه دنبالهسازی و اقتباس در سینمای ایران است. تولید دنبالهها و اقتباسهای ادبی نیازمند سرمایهگذاری و پشتیبانی مالی قابل توجهی است. در ایران، مشکلات اقتصادی و محدودیتهای مالی به شدت بر روی این پروژهها تاثیر میگذارد. به دلیل نبود ساختارهای مالی مناسب و حمایتهای لازم، بسیاری از پروژههای بزرگ و پرهزینه، از جمله دنبالهسازی و اقتباسهای بزرگ، به بنبست میخورند. این مسئله به ویژه در زمینه دنبالهسازی دیده میشود، جایی که موفقیتهای قبلی میتوانست به تولید دنبالههای موفق و پایداری منجر شود، اما در ایران به دلیل محدودیتهای مالی و عدم حمایت کافی، این فرآیند به سختی پیش میرود.
کمبود غنای تصویری در متون ادبی ایرانی یکی دیگر از موانع بزرگ است. بسیاری از داستانهای فارسی به دلیل ویژگیهای ذهنی و فلسفی خود، تصاویری واضح و ملموس ارائه نمیدهند. این ویژگیها میتواند تبدیل متون ادبی به فیلم را پیچیده کند. سینما به تصاویری زنده و ملموس نیاز دارد تا داستانها به شکلی مؤثر به مخاطب منتقل شوند. داستانهای فارسی معمولاً دارای لایههای عمیق ذهنی و فلسفی هستند که نمیتوان به سادگی آنها را به تصاویر بصری تبدیل کرد. برای موفقیت در این زمینه، نیاز به تواناییهای خلاقانه و تخصصی در تبدیل این لایههای ذهنی به تصاویر و صحنههای قابل نمایش است که در حال حاضر در سینمای ایران به طور کامل در دسترس نیست.
تجربههای ناموفق در زمینه اقتباسهای ادبی نیز به چالشهای موجود افزوده است. فیلمهایی که نتوانستهاند به درستی از متون ادبی اقتباس کنند، ممکن است باعث عدم اعتماد به نفس در این حوزه شوند و تلاشهای جدید را به سمت روشهای کمریسکتر و رایجتر سوق دهند. این تجربههای ناموفق میتواند به یک چرخه معیوب تبدیل شود که در آن عدم موفقیتهای گذشته باعث میشود تا تلاشهای جدید به نفع روشهای رایجتر کنار گذاشته شوند و ابتکار در این حوزه کاهش یابد.
برای رفع این چالشها و بهرهبرداری از فرصتهای موجود، نیاز به تغییرات اساسی در رویکردها و استراتژیهای سینمایی و ادبی است. اولاً، نیاز است تا آموزشهای تخصصی در زمینه تحلیل متون ادبی و تکنیکهای اقتباس به کارگردانها و فیلمنامهنویسان ارائه شود. این آموزشها باید شامل دورههای تخصصی در زمینه تبدیل نثر و لحن ادبی به زبان سینما و ایجاد تصاویر بصری مناسب باشد. ثانیاً، افزایش سرمایهگذاری و حمایتهای مالی از پروژههای دنبالهسازی و اقتباسهای ادبی بسیار ضروری است. حمایت مالی میتواند شامل تأمین منابع لازم برای تولید و پشتیبانی از پروژههای بزرگ و پرهزینه باشد. این امر میتواند به تولید آثار با کیفیت بالا و موفقیتهای بیشتر در زمینه دنبالهسازی و اقتباس منجر شود. ثالثاً، توجه به توسعه غنای تصویری و ساختاری داستانهای ادبی و تلاش برای ایجاد روشهای خلاقانه در تبدیل این داستانها به قالبهای بصری ضروری است. این امر نیازمند همکاری نزدیک بین نویسندگان، کارگردانها و تیمهای تولید است تا بتوانند تصاویری جذاب و تأثیرگذار از متون ادبی خلق کنند.
در نتیجه، سینمای ایران با بهرهبرداری از ظرفیتهای نهفته در دنیای ادبیات و اعمال تغییرات اساسی در رویکردهای آموزشی و مالی، میتواند به موفقیتهای بیشتری در زمینه اقتباسهای ادبی و دنبالهسازی دست یابد. تنها با تغییر نگرشها و تلاش مستمر در این زمینه، میتوان به شکوفایی و ابتکار در این عرصه امیدوار بود.
نظر شما