به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در بندرعباس، اصغر ملایی محمدآبادی معلم، مولف و شاعر آئینی پس از عطرافشانی مزار استادمحمد علی بهمنی، قرائت قرآن، فاتحه، شعرخوانی و گرامی داشتن یاد و نام این شاعر خوش نام توسط اعضای انجمن «شعر درخت هرمزگان» از زلالی و فروتنی زنده یاد بهمنی سخن گفت.
دبیر انجمن «شعر درخت هرمزگان»، سخنران این محفل ادبی با اشاره به شعر «جسمم غزل است اما، روحم همه نیمایی ست / در آینه ی تلفیق، این چهره تماشایی ست / تن خو به قفس دارد، جان زاده ی پرواز است …» از آثار زندهیاد بهمنی، اظهار کرد: مرحوم محمدعلی بهمنی آبرویی برای غزل این روزگار است.
وی ادامه داد: نبوغ، هوشمندی و خلاقیت از استاد، غزل سرا و ترانه سرایی بیبدیل ساخته و شاخصه برجسته استاد، زمان شناسی و مردمداری است.
این منتقد ادبی ادامه داد: بررسی و تاریخ زیست محمدعلی بهمنی به جز تسلط بر شعر، علیرغم شهرت او، فروتنی اوست، هیچگاه کسی را از دیدار خودش محروم نکرد. بنابراین بهمنی با اصالت و دردهای بزرگش میماند آنگونه که نیما، سهراب سپهری، فروغ فرخزاد، اخوان، قیصر امینپور و شاملو ماندند.
ملایی اضافه کرد: شعر این روزگار و این سرزمین، سلام و درود خود را نثار مردی میکند که دستان مهربانش را برای همیشه در دستان خلیجفارس گذاشته است و چون نخل تناور استوار مهربان جنوب، سایه و ثمرش را حتی به دستان سنگ بار و عابران خسته بخشیده است. مردی که فانوس راه بسیاری از روشن ضمیران جوان این دیار غریب بوده است.
این مولف هرمزگانی افزود: بهمنی، شاعر زلالی از نسل دریاست و به قول محمود رئوفی جامعه شناس هرمزگانی؛ «استاد بهمنی میراثدار امین، آگاه و فاضل جریان اصیل ادبیات و شعر ایران محسوب میشود» بهمنی شاعر دلسپرده ها است، او دل سپرده فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی است و سنت و مدرنیته را به هم پیوند زده است و ایرانی زیستن و مردمی زیستن در شعرش پیداست.
این شاعر هرمزگانی با بیان اینکه بهمنی شاعر شنیدنی و دیدنی است، زبان شناسی و مخاطب شناسی را دو ویژگی شعر شاعر دانست و اضافه کرد: استاد نگاه ویژهای به دریا دارد و شاهکار بهمنی، شعرش نیست که هست، تواضع اوست و بهمنی همچون ماهیان زلال پرست مهر بطلان بر خرچنگهای مردابی میزند.
بیخبر ماندیم از او و بیخبر از ما نبود
معصومه پودات، شاعر نوجوان و هنرمند بازیگر و مجری، شعر خاطرهانگیز زندهیاد محمدعلی بهمنی «با همهی بی سر و سامانی ام باز به دنبالِ پریشانی ام / طاقتِ فرسودگی ام هیچ نیست در پیِ ویران شدن آنی ام» را با عشق و احساس خوانش کرد. سومین شاعر محبوبه عابدینی از دیار بهشت جنوب (رودان) بود که از سر مهر «روحم از اشتیاق دیدن او جدا شده است» را به روح مرحوم بهمنی پیشکش کرد.
زهرا صالحی شاعر آئینی از دیار انبه و یاسمین گل (میناب) هم غزل «هوای عشق رسیده است تا حوالیِ من / اگر دوباره ببارد به خشک سالیِ من / مگر که خواب و خیالی بنوشدم / ورنه که آب می خورد از کاسه یِ سفالیِ من؟ همیشه منظرم از دور دیدنی تر …» از سرودههای استاد بهمنی را قرائت کرد.
امیرحسین والا، شاعر و ناشر هرمزگانی نیز در سخنانی گفت: استاد بهمنی فروتنی و مهربانی را همزمان داشت و همیشه در خانه او باز بود و گاه و بیگاه که دلمان برای استاد تنگ میشد این فرصت مهیا بود تا بدون هیچ تشریفاتی تلفن را برداریم و با او تماس بگیریم. اینک نیز مزار وی پاتوق اهالی ادبیات شده است و همواره میبینیم که بر گرد مزار وی دوستدارانش حلقه زدهاند.
والا با خوانش غزل عارفانه و امام رضایی استاد بهمنی «شرمندهام که همت آهو نداشتم / شصت و سه سال راه به این سو نداشتم / اقرار میکنم که من – این های و هوی گنگ- / ها داشتم همیشه ولی هو نداشتم…» که اخیراً در کتاب در کوی می فروشان چاپ شده است به ذکر خاطرات وی پرداخت.
مریم محمدی هم از شعرای آئینی شعر مشهور بهمنی «وقتی حصار غربت من تنگ می شود / هر لحظه بین عقل و دلم جنگ می شود / از بس فرار کرده ام از خویش خویشتن / گاهی دلم برای خودم تنگ می شود…» را خواند.
چِکَک اُمگو مَبه بَی چوکُم دَر
محمد دهقانی، شاعر خوش ذوق نیز با بیان مقدمه مختصری شعر بومی «چِکَک اُمگو مَبه بَی چوکُم دَر» که در رثای علی اصغر علیهالسلام خردسالترین شهید نبرد کربلا و کوچکترین فرزند امام حسین علیهالسلام از سرودههای خودش را اجرا و ثواب آن را به روح استاد بهمنی پیشکش کرد.
سنا قنبری نسب از شاعران نوجوان هرمزگانی نیز نخست غزل «من با غزلی قانعم و با غزلی شاد / تا باد ز دنیای شما قسمتم این باد / ویرانه نشینم من و بیت غزلم را / هرگز نفروشم به دو صد خانهی آباد / من حسرت پرواز ندارم…» از آثار ماندگار آن زندهیاد را خواند و سپس رباعی از خودش با عنوان «پوسیده شده ترانهها در چمدان» را به روح استاد تقدیم کرد.
وَختی آسمون رسیدی، برسون سلام ناصر
زهرا اسپید، خالق مجموعه شعر «سردسته گلهای وحشی» نخست ترانه ماندگار استاد بهمنی «بهار بهار صدا همون صدا بود / صدای شاخه ها و ریشه ها بود / بهار بهار چه اسم آشنایی / صدات میاد اما خودت کجایی / وا بکنیم پنجره ها رو یا نه / تازه کنیم خاطره ها رو یا …» را خواند و سرانجام بومی سروده زیبای «دِگه غایه یِ غروبِن، دلت ایگفتن از ایجا… وَختی آسمون رسیدی، برسون سلام ناصر» را با ذکر صلوات به روح شاعر نام آشنای سرزمینمان تقدیم کرد.
محمد زمان حیدری شاعر دری زبان افغان، ابتدا «دلم جراتش قطرهای بیش نیست / تو ای عشق او را به دریا ببر» از سرودههای مرحوم محمدعلی بهمنی را خواند و پس از آن شعر سپید «عیان دیدار است»
عیان دیدار است
به دستانم نگاه میکنم
تا در خطوطش به بینم تو را
به وقت تماشا
که نگاه
درمیان
آب ها چه میخواست
آن ماه شکسته
آن ماه بگو
تو به اشارهای چشمانم
من به ماه نگاه میکردم
تا رسیده باشم
چون که تو را دیدهام
تو را که ایستادهای هنوز
میشمارم
لحظه، لحظه، لحظهها را
یک به یک آن روزها را. به روح بلند استاد اهدا نمود.
اسماعیل دلشادی از شعرای جوان اهل بشاگرد در شرق هرمزگان نیز «تنهایی ام را با تو قسمت می کنم سهمِ کمی نیست / گسترده تر از عالمِ تنهایی من عالمی نیست / غم آنقَدَر دارم که می خواهم تمامِ فصل ها را / بر سفره ی رنگین خود بنشانمت بنشین غمی نیست» از کارهای مرحوم بهمنی را قرائت کرد.
مانند صخرهای سخت، من ماندهام تو اما
عبدالحمید انصاری نسب، مسئول انجمن شعر درخت هرمزگان از کتاب «تا سید سلیمان» شعری که به استاد بهمنی پیشکش کرده بود و در محضر او خوانده بود را این بار اینگونه به روح آسمانی اش پیشکش کرد:
بیهوده بود بانو، شب پرسه های رویا
رقص جنوبی ات را، از یاد برده دریا
گویی هزار سال است، طوفان وزیده بر ما
مانند صخره ای سخت، من مانده ام تو اما
آیا تویی که هر شب مثل عروس دریا
بر ماسه های قلبم، آهسته می نهی پا
بعد از هزاره ی رنج، بعد از عبور طوفان
سر می کنی دوباره، شَروِند تازه ات را
اینک هزار سال است، در باد مانده تنها
جسمی شبیه صخره، روحی شبیه دریا…!
مهرنوش ایزد پرست از شعرای آئینی نیز شعر سپید کوتاه «گریبان کدام لباس، اشک های ما را …» را نیز به روح محمدعلی بهمنی تقدیم کرد.
آرامگاه زندهیاد بهمنی را به وعده گاه اهالی ادبیات و کتاب تبدیل کرد
یوسف ملایی، مولف و روزنامه نگار هرمزگانی نیز در این مراسم ضمن قدردانی از خانواده استاد بهمنی و تمام کسانی که در میزبانی بندرعباس از مرقد استاد نقش داشتهاند، عنوان کرد: آرامگاه مرحوم بهمنی یک موهبت و فرصت طلایی است که مسئولان و اهالی ادبیات هرمزگان باید سپاسگزار آن باشند و از این گنجینه با ایجاد «بنیاد بهمنی» در راستای شکوفایی هر چه بیشتر ادبیات استان بهره بگیرند و میهمان نوازی هرمزگانی ها را در عمل اثبات کنند.
وی همچنین ادامه داد: با ایجاد یک فضای مسقف و مجهز در جوار مرقد استاد و باز کردن درب پشتی فرهنگسرای شهید آوینی، میشود آرامگاه زندهیاد بهمنی را به وعده گاه اهالی ادبیات و کتاب تبدیل کرد و انجمنهای ادبی استان قرارهای هفتگی شان را در این مکان بگذارند.
نظر شما