سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدی کاموس: ا ستاد محمود حکیمی در کتاب ناپلئون بناپارت چنان به تشریح روانشناسی شخصیت و نقش تاریخ اجتماعی اروپا در شکلگیری شخصیت ناپلئون پرداخته که نشانگر شناخت چندجانبه ایشان از روان انسان و ساخت جامعه است.
چنانکه استاد محمود حکیمی در کتاب آموزش و پرورش خودکامگان نقش سیاست در تعلیم و تربیت انسان و شکلگیری جامعه بی تفاوت و ظلمپذیر را در نظام آموزشی مستبدان نشان داده است.
ساختار و نظم فکری استاد محمود حکیمی نسبت به تاریخ، تعلیم و تربیت و جامعه با محوریت انسان در سایه ادیان توحیدی شکل گرفت. کتابهای ایشان نشان میدهد که آنچه برای استاد اهمیت دارد انسان بما هو انسان است و تعلیم و تربیت در ساخت جامعه و تاریخ نقش اساسی دارد. از اینروست که محمود حکیمی معلمی پیشه میکند و دانشآموز و دانشجو زیست میکند. استاد به جامعه یادگیر و آموزش مادامالعمر و نهضت پرسشگری و آزادیخواهی و تعهد به سنت الهی در زیستن و برداشتن تبعیض و موانع رشد استعدادها اعتقاد داشت و آزادی در آموختن علم و دانش و پرورش اخلاق خداداد را پیش شرط تعلیم و تربیت میدانست. جان او شیفته آموختن در هر لحظه و رویه او پرسش مدام و اخلاق او مباحثه و مناظره و نقد مستمر از خویشتن و جهان بود. سلوک او در تعلیم و تربیت پیروی از مکتب محبت بود و اعتقاد داشت تا میان دانشآموزان مهر و محبت برقرار نشود یادگیری اتفاق نمیافتد.
استاد محمود حکیمی که به واسطه تحصیل در رشته زبان انگلیسی و آلمانی با اندیشههای نو در جهان آشنا شده بود، شیوههای تعلیم و تربیت را میشناخت اما خیلی زود به این نتیجه رسید که آموزش تخصصی بدون توجه به رشد اخلاق، انسان را تک ساحتی و جامعه را تودهای میکند. از این رو میان تعلیم دانش و پرورش اخلاق و تزکیه رابطهای دوسویه و جداناشدنی میدید.
از سوی دیگر استاد حکیمی بر اساس یافتههایش در تاریخ و زیستش در ایران پس از استبداد رضاشاه و اشغال انگلیس و شوروی در دهه ۲۰ و ایران پس از کودتای آمریکایی و انگلیسی در دهه ۳۰، آموزش و پرورش را در راستای اهداف سیاستمداران و سیاست میدید و به بی فرهنگی آموزش در جوامع انتقاد داشت.
محمود حکیمی که در دهه ۴۰ نوشتن را با انتشار مقالات سیاسی در مطبوعات مشهور آن سالها شروع کرده بود خیلی زود و بهنگام سراغ کیهان بچهها رفت و به آموختن و همکاری با استاد عباس یمینی شریف، سردبیر کیهان بچهها، پرداخت و از سوی دیگر معلم مدارس تهران و سپس قم شد.
استاد محمود حکیمی در راستای تعلیم و تربیت برای ساخت جامعه و تاریخ و زندگی انسان، موثرترین شیوه آموزش و پرورش را یادگیری آزادانه همراه با لذت و سرگرمی بر اساس زیست بومی انسانها و روش پیروی از مکتب محبت تشخیص داد و ادبیات را به عنوان تفرجگاه زیست ذهنی انسانها انتخاب کرد و به ترجمه و نوشتن داستان و سپس زندگینامه ادیبان و شاعران ایران روی آورد. استاد محمود حکیمی ادبیات را مصداق تجربه آزادی همراه سرگرمی و لذت و دانش میدانست و رها از فرمزدگی در نوشتن، شروط داستاننویسی خود را در بافت هزار و یکشبی داستان، اندیشهورزی شخصیتها و زبان ساده و همه فهم قرار داده بود.
استاد حکیمی دانش بشری و تجربه زیستی انسان را برای زندگی انسان ناقص میدانست و همانند بسیاری از هم نسلانش خود را ناچار به پذیرش جهان مادی و نگرش مادیگری نمیدید. از سوی دیگر نگرش بی تفاوت و غیر سیاسی ادیان به مسائل اجتماعی و سیاسی جامعه به خصوص ایران عزیز را بر نمیتافت.
جان پرسشگر و روحیه آزادیخواهی استاد محمود حکیمی او را به جستجو در میان ادیان و مذاهب و مکاتب واداشت و از کلیساهای تهران تا مراکز مطالعاتی ادیان هامبورگ و لندن به مطالعه و مباحثه پرداخت.
پیش از انقلاب اسلامی ایران آشنایی استاد محمود حکیمی با سید غلامرضا سعیدی مترجم کتاب عذر تقصیر به پیشگاه حضرت محمد (ص) و سید صدرالدین بلاغی نویسنده کتابهای قصص پیامبران و پیامبر رحمت و رفتن او به هیئت تحریریه ماهنامه درسهایی از مکتب اسلام در دارالتبلیغ اسلامی و آشنایی با استاد مرتضی مطهری، دکتر سید محمد بهشتی، آ یتالله مکارم شیرازی، آیتالله سبحانی، حجتالاسلام باهنر و… او را بیش از پیش با رسول اعظم (ص) آشنا کرد و در عقیده و سیره رسول اعظم (ص) جان انسان و آبروی انسان را فارغ از دین و نژاد و طبقه اجتماعی عزیز و محترم دید و سراسر زندگی حضرت محمد (ص) را در راه تعلیم و تربیت انسان بماهو انسان یافت. او همزمان با رفتن به حسینیه ارشاد با اندیشههای دکتر علی شریعتی آیت الله طالقانی، مهندس مهدی بازرگان، دکتر یدالله سحابی و… آشنا و شیفته راه و روش انقلابی در تعلیم و تربیت در سطح جامعه شد.
از این رو، استاد محمود حکیمی با آگاهی از تاریخ ادیان و مهارت در نویسندگی و آشنایی با نوجوانان در مدارس و هیئتهای مذهبی، نوشتن داستانهایی دنبالهدار از تاریخ ادیان با هدف آگاهسازی و تربیت نسل جوان و روشنگری و بیدارسازی جامعه را در مجله مکتب اسلام شروع کرد. نوجوانان و جوانان معترض به رژیم پهلوی و علاقمند به پیوند دین با اجتماع از این داستانها چنان استقبال کردند که آثار استاد محمود حکیمی جزو پرفروشها شد و پس از پیروزی انقلاب بعضی از این داستانها به تئاتر و فیلم تبدیل شد و نویسندگان نو قلم انقلابی با پیروی از این آثار ادبیات دینی کودک و نوجوان بعد از انقلاب را شکل دادند و بعضاً آثار ماندگاری آفریدند و محمود حکیمی جایگاه پیشکسوت ادبیات دینی را یافت.
پس از انقلاب اسلامی محمود حکیمی همچنان معلم ماند و در مدارس متوسطه، استثنایی، تیزهوشان و نابینایان درس داد و برای دانشآموزان و نوجوانان تاریخ تمدن در ۲۲ جلد، هزار و یک پرسش و پاسخ علمی در ۴ جلد، دانشنامه نوین در ۶ جلد، بدن انسان و… را نوشت و چهره ماندگار آموزش و پرورش شد.
پس از انقلاب در اوایل دهه ۶۰ پس از آشنایی محمود حکیمی با استاد مهدی چهلتنی سمت و سوی آثار تالیفی او در حوزه ادبیات دینی بیشتر به سوی زندگانی امامان معصوم علیهمالسلام اجمعین رفت و استاد محمود حکیمی که قبل از انقلاب کتاب امام حسین (ع) پیشوای آزادگان را نوشته بود پس از انقلاب علی انسان کامل، زندگانی حضرت زهرا (س)، زندگانی امام سجاد (ع)، پیامآور محبت و… را نوشت.
استاد حکیمی پس از رشد تفکرات تکفیری و شکلگیری القاعده و داعش در جهان با انتقاد از بی تفاوتی جامعه نویسندگان ادبیات کودک و نوجوان داستانهایی را در مکتب اسلام در روشنگری در انحراف عقاید وهابیت نوشت و نقش مدارس مذهبی در جهان در رشد عقاید تکفیری را نشان داد.
استاد محمود حکیمی تا پایان عمر اصلاح نظام تعلیم و تربیت را راه اصلاح جامعه و شکلگیری تاریخ انسانی در سنت الهی زیستن میدانست و اهل بیت علیهمالسلام اجمعین را مصادیق و الگوهای انسان کامل و تبلور خداگونگی انسان بر روی زمین میدید.
نظر شما