سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدصادق کوشکی: سیدحسن نصرالله در مقطعی بروز و ظهور پیدا کرد و دیده شد که جهان عرب مدتها بود هیچ قهرمانی را تجربه نکرده بود. بعد از مرگ جمال عبدالناصر جهان عرب با توجه به فرهنگ این جوامع عربی به شدت به حضور یک قهرمان احساس نیاز میکرد، قهرمانی که همه عربها به او افتخار کنند. قهرمانی که شخصیت و هویت عربی را احیا کند و غرور را به جامعه عربی برگرداند، هر چند که جمال عبدالناصر هم چنین کاری را نتوانست انجام دهد و دستاورد جمال عبدالناصر برای دوستدارانش در سراسر جهان عرب چند شکست پیاپی از رژیم صهیونیستی بیشتر نبود. اما بالاخره بعد از مرگ جمال عبدالناصر یک خلائی وجود داشت که شاید دو دهه جهان عرب علیرغم نیاز شدیدی که به یک قهرمان احساس میکرد، قهرمانی که همه کشورها و جوامع و فعالان عربی او را دوست بدارند و محور پیوستگی انتخاب شود و سید حسن نصرالله بعد از شکست اسرائیل و عقبنشینی اسرائیل در لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی کمکم در کسوت چنین قهرمانی ظاهر شد. قهرمانی که برای اولین بار در تاریخ معاصر، اسرائیل را شکست دهد و او را مجبور به عقبنشینی از خاک کشورش کند.
اتفاقی که هیچکدام از رهبران عربی قدرت انجام آن را نداشتند. در جنگ سیوسه روزه در سال ۲۰۰۶ میلادی این شخصیت به آن تبلور رسید. یعنی پیروزی حزبالله لبنان به رهبری سیدحسن نصرالله در سال ۲۰۰۶ میلادی عملاً او را در کسوت یک رهبر مورد علاقه بسیاری از جوانان و شهروندان کشورهای عربی قرار داد و او در این کسوت ظاهر شد. همان شخصیتی که جهان عرب به آن نیاز داشت. شخصیتی که بعد از بیش از چهار یا پنج دهه شکست و تحمل تحقیر از سوی اسرائیل به عنوان منجی جهان عرب ظاهر شد و آنها را از تحقیر اسرائیل نجات داد و اسرائیل را تحقیر کرد و از این نظر محبوب قلوب جوانان و فعالان و سیاسیون جهان عرب شد و این اتفاق بخشی از شخصیت این فرد بینظیر در جهان عرب را تشکیل میدهد.
سید حسن نصرالله از این نظر خیلی محبوب واقع شد که پیروزیهای خود و حزبالله را به حساب خودش نمیگذاشت و همیشه تاکید داشت که این پیروزیها، پیروزیهای کشور لبنان و پیروزیهای مردم لبنان است. این پیروزی متعلق به مسلمین و جهان عرب است و از این نظر محبوبیت او افزایش پیدا کرد. او این پیروزیها را به خودش و به حزبالله منتسب نمیکرد. بلکه این پیروزی را نتیجه وفاداری، همکاری و همفکری مردم لبنان و طوایف مختلف آن میدانست و آن را تقدیم میکرد به همه کسانی که در جهان عرب دشمن اسرائیل بودند و آرزوی آنها شکست و نابودی اسرائیل بود. خود این امر باعث شد جایگاه و محبوبیت این فرد افزایش پیدا کند. این تجربه در طول تاریخ جهان عرب و در طول یکصد سال گذشته تا به امروز تکرار نشده و نظیری نداشته است و شاید بعد از سیدحسن نصرالله هم کسی نتواند در این جایگاه ظاهر شود و این محبوبیت فراگیر در جهان عرب را پیدا کند. محبوبیتی که در ژوئن ۲۰۰۶ بعد از جنگ سیوسه روزه که عربها به آن (حرب تموز) میگویند، نمود پیدا کرد و همانطور که گفتم شاید بعد از این برای هیچ شخصیت عربی دیگر تکرار نشود.
نظر شما