سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - معصومه آموده: کتابفروشی صدرا یکی از کتابفروشیهای شهرستان شاهرود است که زمانی به واسطه عرضه کتابهای دانشگاهی در دانشگاه صنعتی شاهرود دوران اوج خود را پشت سر میگذاشت و چراغ این مغازه هم فروزان بود.
با فوت بنیانگذار این کتابفروشی یعنی مرحوم محمود نظارت، کتابفروشی صدرا هم به پاساژ باقری تغییر مکان داد، پاساژی کم رفت و آمد اما در هسته مرکزی شهر شاهرود و درست روبهروی بالاز سرپوشیده و در خیابان ۲۲ بهمن که ابتدای آن کفاشی و اسباببازیفروشی است و مملو از هیاهو، اما همین که پایت را داخل پاساژ میگذاری، یکباره سکوت شما را در آغوش میگیرد انگار اینجا قطعهای از این شهر نیست! کمفروغ، خلوت و بدون مراجعه.
پاساژ باقری اما با همه سکوت و خلوتیاش آن هم در شلوغترین جای شاهرود، جان میدهد برای کتابفروشی که مکانی ساکت میخواهد و مراجعهکنندگان آدمهای کم سر و صدایی هستند؛ اصلاً این دست پاساژها را ساختهاند برای اینکه طبقه پایینشان کتابفروشی باشد و بالایشان خیاطی! به رسم پاساژهای قدیمی شاهرود که غیرممکن است در طبقه بالای آنها یکی دو خیاط نباشد.
روایت یک کتابفروشی
پاساژ باقری از آن دست مکانها است که اگر از شاهرودیهای ۳۰ ساله هم بپرسی کجا است، خیلی دقیق نمیدانند؛ علیرغم اینکه هر روز از جلوی آن رد میشوند پس تصور خواننده از پاساژ نباید مراکز خرید آنچنانی باشد، پاساژ باقری یک بنای قدیمی سه طبقه است خالی از همه چیز!
نورگیر است، پلههای پهن با رنگ مشکی دارد اما آنچه ندارد مشتری است! طبقه پایین هم نورگیر خوبی دارد. سمت راست دیوار است و سمت چپ، مغازهها شروع میشوند اما کتابفروشی صدرا یک ویترین شیشهای هم روبهروی مغازهاش گذاشته تا هم به فضا جلایی بدهد و هم یک فضای جدید برای کتابهای خود ایجاد کند.
روایت صدرا از کانکسی در دانشگاه صنعتی تا مغازهای ۳۵ متری در مرکز شهر را از زبان وحید نظارت مالک کنونی کتابفروشی صدرای شاهرود با هم میخوانیم. وحید نگذاشت که چراغ کتابفروشی صدرا پس از فوت پدر خاموش شود و دانشجویان شاهرودی همچنان کتابهای خود را از این کتابفروشی تهیه میکنند. صدرا با خانه کتاب و ادبیات ایران همکاری میکند و کتابهای خود را به صورت برخط در بازار کتاب ایران عرضه میکند تا دانشجویان استانهای دیگر نیز بتوانند کتابهای خود را از این کتابفروشی تهیه کنند.
- شما دو سال است که اداره این کتابفروشی را بر عهده دارید، اوضاع فروش کتاب را چگونه ارزیابی میکنید؟
ناشر با توجه به تورم هزینههای چاپ و کاغذ مجبور میشود تا قیمت کتابها را افزایش دهد و از این طرف، این کتابفروش است که بیشترین ضرر را میبیند. چرا قیمت کتابی ۱۰۰ هزار تومان است، قیمت جدید آن با تورم ۲۰۰ هزار تومان میشود اگر ما قیمت روز کتاب را ندانیم آن ۱۰۰ هزار تومان باعث ضرر ما میشود.
- به نظر شما، دانشجویان دانشگاهها چه میزان از خرید کتابها و مطالعه آنها استقبال میکنند؟
اگر استاتید کتابهایی را معرفی کنند دانشجویان از آنها استقبال میکنند اما اینکه خود دانشجو بخواهد کتابی را برای افزایش دانش خود خریداری کند، این طور نیست.
- آیا تاکنون کتابهای خود را در نمایشگاههای کتاب و پلتفرمهای اینترنتی عرضه کردهاید؟
بله، یک سال و نیم میشود که به صورت مداوم با خانه کتاب و ادبیات ایران همکاری داریم و در نمایشگاه بینالمللی و نمایشگاه خانه کتاب شرکت میکنیم و به صورت اینترنتی نیز فروش کتاب داریم که کتابها را در وب سایت بازار کتاب ایران عرضه میکنیم.
همکاری با این پلتفرمها چه تاثیری بر میزان فروش کتابها گذاشته است؟
بله، اگر کتابی با عنوان تجهیزات پزشکی طراحی و کاربرد در قفسه کتابفروشی من خاک بخورد و استادی در شهر دیگری این کتاب را به دانشجویان معرفی کند و ناشر هم از این کتاب در انبارش نداشته باشد، قطعاً به سختی یافت میشود آنگاه فرد متقاضی میتواند این کتابی را که در قفسه ما وجود دارد را با هزینه بسیار اندک و با هزینه پستی کم یا رایگان که خانه کتاب و ادبیات ایران قراردادش را بسته است را خریداری کند.
- شما برای کسی که توانایی مالی خرید کتاب را ندارد چه پیشنهادی دارید؟
ما کتاب را به فردی که توانایی مالی ندارد با توجه به گفتههای وی و بدون دریافت مدرک به صورت اقساطی میدهیم و در وهله بعدی سعی میکنیم از سود ۱۵ الی ۲۰ درصدی خود کم کنیم. با همان قیمت خرید کتاب را به دانشجو تقدیم کنیم.
- دانشجویان زیادی هستند که کتاب درسی را تهیه کردند اما دیگر به آن نیاز ندارند ولی پول کتاب را نیاز دارند آیا کتابهای این دانشجویان را خریداری میکنید؟
خیلی اوقات فرد در رشتهای فارغ التحصیل میشود که مطالب آن کتاب دیگر برای کارشناسی ارشد و مقاطع بالاتر کارایی ندارد یا نمیتوان از آن برای آزمونها استفاده کرد و در نتیجه فرد کتاب خود را برای فروش به اینجا میآورد تا دانشجوی مقطع پایینتر یا ورودی جدید از آن استفاده کند برای نمونه مشاهده کردید که دانشجویی که در رشته حقوق دانش آموخته شده بود یک ردیف از قفسه کتاب حقوقی خود را برای فروش به اینجا آورد.
- افراد زیادی هستند که خواندن کتاب در بستر وب را بر خواندن کتاب چاپی ترجیح می دهند. آیا میتوان اسم این خواندن را مطالعه گذاشت؟
با توجه به تکنولوژیهای امروزی، جواب این سؤال را هم می توان هم با بله پاسخ داد و هم با خیر، زیرا که نسل امروزی خود را با تکنولوژیهای خواندن مثل تلفن همراه هوشمند وفق داده و کتاب را به صورت پی دی اف میخواند اما نسل قدیمی که به ما مراجعه می کند کتاب را به حالت فیزیکی آن میپسندد تا به صورت چاپی مطالعه کند.
- آیا تاکنون سازمان یا ارگانی از شما حمایت کرده است؟
خیر، با سازمانها خیلی رایزنی کردیم اما نتیجه نداد. برای تبلغات با شهرداری شاهرود قصد همکاری داشتیم و میخواستیم با مسئولان اداره ارشاد ملاقات کنیم تا طرحهای کتاب را به آنها ارائه دهیم اما چون ناشر نیستیم و به شغل کتابفروشی مشغول هستیم، نمیتوانیم با ارگانها ارتباط برقرار کنیم و سعی ما بر این است که به صورت فروش شخصی بیشتر در مغازه خودمان فعالیت کنیم.
- شما چه احساسی دارید از اینکه کسی به واسطه شغل شما کتاب میخواند؟
احساس شادمانی میکنم به دلیل اینکه بهترین دوست، رفیق و همدم در اوج نگرانی و ناراحتی کتاب است. حال شاید یک زمانی دانشجو در دوران تحصیل خود کتاب دانشگاهی را با معرفی استادش تهیه کند اما بعضی اوقات دانشجو در وقت مطالعه آزاد کتابهای متفرقهای را در زمانهای مختلف مطالعه کند.
نظر شما