سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) -سمیه خاتونی: آیین بزرگداشت علیرضا طبایی روز یکشنبه ۲۹ مهرماه همزمان با چهلمین روز درگذشت وی، با حضور جمعی از شاعران، اهالی ادب، موسیقی و هنر برگزار شد. این برنامه به همت خانه شاعران و هنرمندان برپا شد.
در این مراسم که اجرای آن را اکبر کتابدار پژوهشگر ادبی و شاعر، عهدهدار بود، سهیل محمودی شاعر، ترانه سرا و خواننده، پوران کاوه شاعر، فرهاد عابدینی شاعر، کیوان صادقی از شاگردان استاد در دبیرستان علامه حلی، هادی خوانساری شاعر، عباس سجادی شاعر و ترانهسرا، محمد سلمانی شاعر، حسین فرازمند شاعر، امیر ارجینی؛ شاعر و ترانه سرای آثار چاووشی، احمد طبایی فرزند علیرضا طبایی، حسن اسدی شاعر و رحمت الله شاکری شاعر، سخنرانی و شعرخوانی کردند.
در ابتدای مراسم، قسمتهایی از مستند بیوگرافیک علیرضا طبایی به کارگردانی سیدمحمود مناجاتی پخش شد. این مستند پیشتر به پاس نیم قرن تلاش وی تهیه شده بود و به بیوگرافی و سوابق کاری این شاعر همچون آغاز همکاریاش با صفحه شعر مجله «جوانان» میپرداخت. مجلهای که صفحات شعر آن بسیار پرطرفدار بود و پایگاهی وفادار به شاعران آن دوره همچون حسین منزوی، محمدعلی بهمنی و… بود و در روند و حرکتدهی شعر فارسی تأثیر گذار بود.
طبایی، شهر نیمایی را زنده نگه داشت
در ابتدای مراسم سهیل محمودی با سپاس از حضور گرم میهمانان گفت: حضور طبایی در شعر فارسی را میتوان در سه وجه بررسی کرد؛ وجه اول دوستی و رفاقت و صمیمیتی است که او با شاعران داشت. وجه دوم زحمات و پشتکار او برای پرورش شاعران یک نسل است او با صفحه شعر مجله جوانان و جلسات دوشنبه شاعران مهمی را به ایران معرفی کرد و وجه سوم اشعار خود علیرضا طبایی بود که در سایه دو وجه دیگر قرار گرفت.
محمودی تصریح کرد: اشعار طبایی کاملاً وامدار از سبک نیمایی بودند، او مانند منوچهر نیستانی و شفیعی کدکنی که در ابتدا ادامه دهنده راه نیما بودند، در کنار منصور اوجی و حسن فدایی و… در دورهای حساس، حوزه ادبیات نیمایی را زنده نگه داشت و در توجه دادن ما به شعر نیمایی موثر بود. شعر نیمایی با اینکه هندسه کامل و بسیار شکیلی دارد اما مقابل غزل نو و سپید، مظلوم واقع شده است.
این خواننده محبوب در ادامه گفت: ترانههای طبایی با اینکه کم بودند اما امروزه بخشی از خاطرات ماست. مانند ترانه «تنها با گلها» که در یاد همه ایرانیان زنده و بخشی از خاطرات یک نسل است و همچنین ترانه «بگذر زمن ای آشنا» که زمزمه ایست بر زبان هرکس جاری، بهراستی طبایی شاعری بود که عمرش را با کلمه زیست.
سخنران بعدی پوران کاوه شاعر مطرح کرد: شاعری را از دست دادیم که مثل اشعارش منحصربهفرد بود. استاد طبایی شخصیتی ملایم و فروتن داشت و آنگونه که شایسته بود شناخته نشد. او عمری را با کلمه زیست و نمادی از قدرشناسی هنر و ادبیات ایران شد. او ما را متوجه کرد که میتوان به لحظههای زندگی طور دیگری نگاه کرد تا شاهد جاودانگی آن باشیم.
وی در ادامه اظهار کرد: او به آنچه که در اطرافش و طبیعت میگذشت توجه ویژه داشت و دائماً در آثارش مخاطب را با کلام سامانیافتهای مواجه میکرد که با روحش قرابت داشت. کتاب «از نهایت شب» اثری فوق العاده از طبایی است که من افتخارش را داشتم که این کتاب را از خود ایشان هدیه بگیرم.
کاوه در انتها شعری را که برای جاودانگی استاد سروده بود، برای حضار خواند.
در ادامه مراسم آنیسا نوه علیرضا طبایی از میهمانان با نوازندگی میزبانی کرد و در خاطرهای از حضور پدربزرگ خود گفت: در کودکی به یاد دارم که همیشه جایی پنهان میشدم تا آقاجون مرا پیداکند، اما حالا او پنهان شده و این منم که باید دنبال او بگردم.
اشعار نیمایی او بر محور وطن پرستی و الفت با ایران بود
فرهاد عابدینی در ادامه مراسم گفت: به همت علیرضا طبایی، صفحات شعر مجله جوانان آن روزها، به شاعران کهنسال امروز رسیده است. او برای آنکه معروف نشود، اشعارش را به اسامی دیگر منتشر میکرد و در باره شعر طبایی باید گفت ایشان از پیشگامان غزل کلاسیک و اشعار نیمایی بودند. اشعار نیمایی او بر محور وطن پرستی و الفت با ایران بود همچون شعر خلیج فارس ایران که از گذشته تا به امروز ایران را در ابیاتی بدیع تصویر کرده است.
در ادامه مراسم مستندی ارزنده ساخته محمدمحمدیان پخش شد.
ادبیات برای ما جدیترین کلاس و درس بود
کیوان صادقی در ابتدای مطلع کلام خود شعری خواند و گفت: مهمترین نکته از کلاسهای درسی طبایی در دبیرستان علامه حلی این بود که در آن زمان که اوج تلاشها برای عبور از کنکور در شاخههایی چون کامپیوتر و ریاضی بود علیرضا طبایی ادبیات را برای ما جدی کرد و کلاس او از جدیترین کلاسهای مدرسه بود.
وی در ادامه اشاره کرد: آزاد مردی، گذشت و انسان وارگی در او بیمثال بود. ترانههای او فصل مشترک ادبیات و زبان کوچه بازاری است که قدر دیده نشد چرا که او همیشه با نام مستعار در شعرهایش حضور داشت. صادقی در ادامه اشعاری از علیرضا طبایی را خواندکه بخش هایی از آن از این قرارند؛
رنگین کمان نور تماشایی است
اما نه در قبیله کوران
این سالگرد چندم خورشید است؟
وقتی که از مشایعت روز آمدیم
تا سفره ضیافت میراث خوارگان حریص هزار شعبده را خادمان ساده دلی باشیم
تابوت های خالی خود را بر دوشهای خم شده آوردیم
از احتضار ساعت این خانه، چند قرن گذشته است؟
طبایی چراغدار شاعران بزرگ دوره خود بود
هادی خوانساری دیگر سخنران این مراسم گفت: به گمانم آیین قدردانی زیباترین آیین انسانی است طبایی شاعری جامع الاطراف، مستقل و نجیب بود کسی که از هیچ رانتی استفاده نکرد و با اینکه با تمامی مطبوعات آن دوره زیر دست خودش بود از این راه برای معرفی خود استفاده نکرد. او پس از سرائیدن ترانههای مهم تاریخ موسیقی ایران به انتخاب خودش از ترانه جدا شد تا در ژانر پژوهش ادبی و اشعار کلاسیک فعالیت کند و چراغدار شاعران بزرگ دوره خود بود و شاعران جوانی را از شهرستانها معرفی کرد که هر کدام امروز به قطبهای مهمی تبدیل شدند
به یاد انسانهای بزرگ در دوران گمنامیشان باشیم
سید عباس سجادی در این مراسم عنوان کرد: از طبایی میتوان بسیار سخن گفت مهمترین رسالت او در پرورش و استعدادیابی جوانان با شرایط سخت آن دوره است و وظیفه ماست که به یاد انسانهای بزرگ در دوران گمنامیشان باشیم.
وی تصریح کرد: حق شاعران و ترانهسرایان ما آنگونه که باید ستوده نشده باید پذیرقت آواز خوب شجریان مرهون اشعار وزین شاعرانی چون حافظ و… است و اهالی موسیقی موفقیت خود را مدیون زیبایی ابیاتیاند که عصاره وجود شاعر بر سفیدی کاغذ است.
همیشه ماه خودت باش و آفتاب خودت
محمد سلمانی نیز گفت: این ماه برای ماه، برجی اسف بود که در آن بهمنی و طبایی را از دست دادیم. شراکت من با طبایی به روزهایی میرسد که دیگر جزوی از تجارب زیسته من است وی در ادامه به گوشه نشینی و خانه نشینی علیرضا طبایی در روزهای واپسین زندگی اش اشاره کرد و گفت: کاش می توانستیم از نعمت دانش او بهره بیشتری داشته باشیم. وی در ادامه در نکو داشت طبایی شعری از خود را با مطلع «همیشه ماه خودت باش و آفتاب خودت» برای حضار خواند.
امیر ارجنی ترانه سرای، محسن چاووشی در همین باره اضافه کرد: هنوز زخم عمیق مهجور ماندن ترانه سرا در مقابل خواننده باز است و شاهدیم که شاعران و ترانه سرایان قدر شناخته نمی شوند
او با اشاره به بخشهایی از مستند علیرضا طبایی گفت: در این مستند زخمی دیدم که قدیمی است، ترانهسرا، ترانه مینویسد و خواننده صفحه طلا میگیرد. هنوز هم، همین روال است.
به سمت ترانه نرو تو ذهن نیمایی داری
حسن فرازمند نیز با اشاره به این نکته که طبایی کسی بود که مرا ملزم کرد در قالب نیمایی بمانم و ترانه نگویم گفت: طبایی با خواندن اشعارم کاملاً به روح و قریحه و مسیر شاعرانگی من مسلط شد، او نامه علیرضا طبایی را که ۵۰ پیش برای او فرستاده بود، به حاضران نشان داد و گفت: زمانی که که به سمت ترانه رفتم، علیرضا طبایی به من تشر زد و گفت «به سمت ترانه نرو تو ذهن نیمایی داری و این ذهن نیمایی را خراب نکن.»
احمد طبایی، پسر شاعر ضمن تشکر از حضور همه میهمانان و حاضران گفت: جلوه یادنامهای را به یادبود پدر در حال انتشار داریم که ناگفتهها و نانوشتههایی که از قلم افتاده است، همه در آن منظور شده است او در ادامه با چشمانی اشکبار یادداشت کوتاهی را که به یاد پدر نوشته بود را خواند.
در انتهای مراسم حسن اسدی و رحمت الله شاکری (زلال) شعرهای خود را در نکوداشت و یادبود استاد طبایی خواندند و مراسم با اجرای زنده گروه موسیقی و بازخوانی قطعه «عشق تو نمیمیرد» و «تنها با گلها» با صدای مجیدی عبدالهی پایان بخش این مراسم بود که با زمزمه حاضران همراه شد.
نظر شما