به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اهواز، حمیدرضا شکارسری عصر سه شنبه در کارگاه شعر هفدهمین کنگره ملی شعر در کوچه آفتاب (یادمان قیصر امین پور) با بیان اینکه چه چیزی تغزل را در روزگار ما هنوز شنیدنی میکند، اظهار کرد: هزار سال است که شعر عاشقانه و تغزلی میشنویم و با این وجود الان باید به ته آن رسیده باشیم و مگر ما از مجنون و فرهاد عاشقتریم که نیستیم و به گردپای آنها نمیرسیم.
شکار سری با توضیح اینکه برای شنیدن تغزل در این دوران دو راه پیش رو داریم، عنوان کرد: یکی اینکه باید عناصر روزگار خودمان را وارد شعر کنیم و از عشق خودمان بگوییم با جزنگری و ریزنگاری در واقع عشقی و عاشقی را تصور کنیم که فقط در این زمان امکانپذیر است.
وی ادامه داد: اگر با تغییر یک یا دو واژه همان چیزی را بگوییم که طی قرنها گفته شده کار شگفتی انجام ندادیم. راهش این است که مثل شاعر مشروطه که دایره واژگانی شعرهایش را گسترش داد ما هم دایره واژگانی شعر عاشقانه را گسترش دهیم.
شکار سری افزود: در قدم اول میپذیرم که این کار به ظاهر کار آسانی ولی خودتان متوجه میشوید که چقدر کار دشواری است که یکدفعه کافی شاپ جایگزین میخانه شود. کار سختی است اما گریزی نداریم و چه بخواهیم و نخواهیم باید عرصه شعر عاشقانه را از آن ساحت عارفانه به ساحت زمینی و امروز دربیاریم و گریزی نداریم که به تکرار مکررات میرسیم.
شکارسری گفت: راه دوم را باید شگردی خادم در اولین غزل دانست، که انسان از تعجب میماند که غزل حماسی یا لیریک، برخورد کاذبی است. و تغزل و عاشقانهنویسی است اگر من درست نوشته باشم و درست بخوانم مسائل متعددی داریم و حماسه صحبت میکنیم.
رستم از دامنه موج تو برمیگردد
کوه دارد از سر کوی تو برمیگردد
وی ادامه داد: نخراشیدگی زبان در واقع حماسی، ولی شعر، شعر تغزلی، اینگونه مگر بشود همچنان عاشقانه نوشت والا تکرار مکرر است و این یکی از کارهای موفقی بود که امروز شنیدیم.
همچنین پرویز بیگی حبیب آبادی دیگر شاعر کارگاه گفت: دهه ۶۰ یک اتفاق تازه در شعر افتاد و قیصر با توجه به حرکات، منش و روش گفتار و کردارش جذبه خاصی داشت و همه را دور هم جمع میکرد شاید اگر قیصر امین پور، سید حسن حسینی و زنده یاد مهرداد اوستا نبود، شاید آن شاکله به وجود نمیآمد.
بیگی افزود: اتفاقی که در دهه شصت شکل گرفت و بعد به شکل دیگری رقم زده شد و هرچند که تلاش شد از شعر خوانی و ادبیات آن دوره حذف شوند، اما اهمیت وجود قیصر امین پور بود که تاثیر بسیار زیادی روی ذهن و زبان شاعران داشت. بسیار آرام از ظاهر اما مثل دریا، بسیار پرتلاطم و طوفانی بود.
این شاعر کشوری بیان کرد: خیلی سخت است بعد آن همه دوستی و جلسات خودمانی داشتن حالا بنشینیم و درباره قیصر سخن بگوییم. هرچند زمان کمی زیست اما بسیاری از حرفها در شعرها و نقل خودش زد؛ وشاید مرگ آوایی به او میگفت فرصت کم دارد.
نظر شما