به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در مشهد، وحید حسینیایرانی ظهر جمعه در نشست نقد و بررسی رمان «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» به قلم قاسم فتحی که در کافهکتاب آفتاب برگزار شد، گفت: یکی از اتفاقات خوب این اثر، پرداختن به سوژهای است که کمتر به آن پرداختهایم یعنی ماجرای ایرانیتبارهایی که در دهههای چهل و پنجاه از کشور عراق اخراج شدند و بعضی از آنها در مشهد یا شهرهای دیگر زندگی میکنند. این جنبه تاریخی-اجتماعی، جذابیت خاصی به داستان میبخشد.
موسس جلسات داستاننویسی «ماتیکان داستان» تصریح کرد: قاسم فتحی سالها روزنامهنگار بوده و این تجربه روزنامهنگاری در روایت داستانش بسیار موثر است.
اهمیت زبان در داستان
نویسنده کتاب «آناناس» گفت: زبان در داستان بسیار اهمیت دارد. زبان روزنامهنگاری نویسنده گاهی به روایت داستانی آسیب زده است. برخی کلمات و عباراتی که بهکار رفتهاند، با فضای داستان هماهنگ نیستند و به پختگی لازم نرسیدهاند. برای مثال، استفاده از عباراتی مثل «ساری میدهد، ماهی گوشت گندیده است» در اینجا به روایت ضربه زده و کمی مصنوعی به نظر میرسد.
این داستان نویس در خصوص شخصیتپردازی این کتاب اظهار کرد: ویژگیهای شخصیت راوی به گونهای نیست که بتوان او را روشنفکر یا اهل هنر و موسیقی دانست. این عدم هماهنگی بین شخصیت و روایت گاهی باعث میشود داستان از مسیر خود خارج شود.
پرداخت دقیق به جزییات
حسینی به برخی توصیفات قوی و لحظات تأثیرگذار داستان نیز اشاره کرد و اظهار داشت: یکی از بخشهای خوب داستان، نحوه پرداخت به جزئیات است. توصیفهایی مثل «گربه دم خود را مثل سوزن گرامافون که روی حاشیه کاشی میکشد» بسیار جذاب است، اما گاهی این توصیفات با شخصیت راوی همخوانی ندارد.
او درباره فضای اجتماعی داستان افزود: این کتاب با وجود تمام ضعفها، از نظر تمرکز بر سوژههای اجتماعی و پرداخت به زیستجهان شخصیتها، اثر ارزشمندی است. روایت زندگی در محدوده حرم و بازتاب جنبههای اجتماعی آن، از نکات مثبت داستان است.
این روزنامهنگار تاکید کرد: این اثر بهعنوان اولین تجربه داستاننویسی فتحی، نشاندهنده استعداد و پتانسیل او در خلق داستانهایی عمیقتر است.
وحید حسینی ایرانی گفت: اگرچه در این اثر گاهی هماهنگی بین زبان، روایت و شخصیتها کمرنگ است، اما تمرکز روی موضوع و فضای داستانی قابل تحسین بوده و مطمئنم فتحی میتواند در آثار بعدی این چالشها را برطرف کند و روایتهای قدرتمندتری خلق کند.
به تصویر کشیدن خوبِ هرج مرج در این اثر
میلاد حسینی، دیگر نویسنده حاضر در جلسه هم درباره مضمون این کتاب بیان کرد: پررنگترین مضمون این رمان از ابتدا تا انتها، هرجومرج است. هرجومرجی تمامعیار که در تمام ابعاد زندگی شخصیتها حضور دارد. این اثر، موقعیتهای داستانی خود را بر همین محور میسازد و به شکلی هنرمندانه، زندگی در دل این بحرانها را روایت میکند.
او با اشاره به موضوع رمان توضیح داد: رمان از خانهای قدیمی در حوالی حرم مطهر آغاز میشود، خانهای که در محاصره هتلها و اقامتگاههای تازهساز قرار گرفته است. این فضا، نمادی از مواجهه سنت و مدرنیته است؛ محلهای که زمانی بافتی مسکونی داشت، حالا به مکانی موقتی برای اقامت کوتاهمدت مسافران تبدیل شده است. نویسنده با جزئیاتی دقیق، این تحولات را روایت میکند و نشان میدهد که چگونه تغییرات سریع شهری، زندگی ساکنان قدیمی را بحرانی میکند.
مهارت در پردازش موقعیتها
نویسنده کتاب «شب شمس» با تحسین توانایی قاسم فتحی در طراحی موقعیتهای داستانی مطرح کرد: اگر این مهارت در پردازش موقعیتها وجود نداشت، رمان به اثری گنگ و بیمعنا تبدیل میشد. اما فتحی توانسته است با جزئیاتی دقیق و آغاز اصولی، فضای داستان را بهدرستی شکل دهد. یکی از نکات برجسته رمان، شروع فوقالعاده آن است. قصه از همان پاراگراف سوم آغاز میشود و این سرعت در ورود به روایت، مانع از خستگی مخاطب میشود. این نکته برای رمانی با چنین فضای پیچیدهای بسیار ارزشمند است.
حسینی ادامه داد: این شروع قوی، داستان را از افتادن در دام طولانیگوییهای غیرضروری نجات داده است. ما با رمانی مواجهیم که از همان ابتدا خواننده را وارد ماجرا میکند و با جزئیاتی دقیق، فضای اطراف خانه و زندگی خانوادهای را به تصویر میکشد که با بحرانهای محیطی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند.
او با اشاره به نکته منحصربهفرد این رمان بیان کرد: یکی از ویژگیهای جالب این اثر، پرداخت به بافت اطراف حرم مطهر از زاویهای نو و متفاوت است. نویسنده بهجای ارائه تصویری کلیشهای، به جزئیات زندگی روزمره در این منطقه میپردازد. او داستان خانوادهای را روایت میکند که در دل تغییرات ساختاری و اجتماعی اطراف حرم، تلاش میکنند زندگی خود را حفظ کنند. قبر یکی از اجداد این خانواده که در حیاط خانه قرار دارد، نمادی از تاریخ و اصالت است که در برابر جریان بیرحم مدرنیته مقاومت میکند.
او با تأکید بر فضای مرگبار داستان تصریح کرد: رمان در عین حال که فضایی مرگبار و تلخ دارد، سرشار از میل به زیستن است. شخصیتها در دل بحرانها و درگیریها، تلاش میکنند زندگی کنند و این موضوع، یکی از نقاط قوت اثر است. نویسنده با نمایش این تضاد، موفق شده است روایت خود را عمیقتر و تأثیرگذارتر کند.
داستان در تمام زندگی ما حضور دارد
در ادامه حسین لعل بذری گفت: داستان، بخش جداییناپذیری از زندگی ما است. رابرت مککی در کتاب معروفش به زیبایی توضیح میدهد که داستان در هر جنبه از زندگی ما حضور دارد، از کتابها و فیلمها گرفته تا قصههای شبانهای که برای کودکان تعریف میکنیم. این نشاندهنده اشتهای سیریناپذیر بشر برای داستان است. ما گوینده و شنونده داستانها هستیم، همانطور که غذا میخوریم و میخوابیم.
لعل بذری ادامه داد: داستان نهتنها شایعترین فرم هنری است، بلکه با جنبههای دیگر زندگی ما مانند کار و ورزش هم پیوند دارد. داستانها هستند که شوق زندگی را زنده نگه میدارند. هر بخشی از زندگی ما، به نوعی با داستان در ارتباط است.
او با اشاره به ویژگیهای یک داستان خوب گفت: داستان خوب، روایتی است که ارزش تعریف کردن داشته باشد و این ارزش، از استعداد نویسنده در خلق یک ماجرا ناشی میشود. بسیاری از داستانهایی که با آنها مواجه میشویم، حادثه یا شخصیت بزرگی دارند، اما به دلیل ضعف در روایت، نمیتوانند اثری ماندگار باشند.
باید واقعیت را از نو تعریف کنیم
این نویسنده اضافه کرد: نویسنده باید بتواند در روایت داستان دخل و تصرف کند و واقعیت را از نو تعریف کند. خش انداختن بر واقعیت، همان جایی است که تفاوت یک نویسنده با یک روایتگر ساده مشخص میشود. شخصیتهای داستانی باید واقعیتر از مردم عادی به نظر برسند و دنیای داستان، عمیقتر از دنیای واقعی باشد.
لعل بذری با اشاره به مضمون رمان «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین»، توضیح داد: قاسم فتحی در این اثر، فضایی پر از رنج و اندوه را به تصویر کشیده که انگار از بدنه شهر جدا شده است. ما در این رمان، با جهانی معلق و مغشوش مواجهیم که زندگی شخصیتها را در دل بحرانهای اجتماعی و شهری نشان میدهد.
او ادامه داد: نویسنده بهجای استفاده از نمادهای آشنا مانند نام خیابانها یا شخصیتهای شهری، صرفاً بر یک تکه از شهر تمرکز کرده است و همین تمرکز، یکی از نقاط قوت اثر است. این نگاه جزئی، به رمان انسجام و عمق بیشتری داده است.
رمانی بدون شعارزدگی
این نویسنده با تأکید بر پیام اجتماعی رمان گفت: یکی از نکات برجسته این اثر، توجه به موضوع ساختوسازهای غیرقانونی و تخریب هویت شهری است. نویسنده با اشاره به این موضوعات، بدون گرفتار شدن در شعارزدگی، پیامی عمیق و تأثیرگذار ارائه کرده است.
او همچنین به نمادپردازی در اثر اشاره کرد و توضیح داد: یکی از صحنههای تأثیرگذار کتاب، صحبت از تولد کودکی است که در دل فضایی فلاکتزده قرار است به دنیا بیاید. این تولد، استعارهای از امید و شوق زندگی است، حتی در دشوارترین شرایط. شاید این همان تعهد نویسنده به زنده نگه داشتن شوق زندگی باشد.
نظر شما