چهارشنبه ۲۱ آذر ۱۴۰۳ - ۱۱:۳۳
«پیر معارف»؛ نامی که «پدر فرهنگ نوین ایران» با آن امضا می‌کرد/ مؤسس اولین دبستان در ایران

سیدرضا باقریان موحد، رشدیه‌پژوه گفت: اگرچه از رشدیه با القابی چون «پدر آموزش و پرورش نوین ایران»، «بنیانگذار آموزش و پرورش نوین ایران»،«پدر فرهنگ نوین ایران»،«پدر مدارس جدیده در ایران»، «مؤسس اولین دبستان در ایران» و... یاد می‌شود، ولی لقب و عنوانی که خود رشدیه دوست داشت و همیشه با این عنوان امضا می‌کرد، «پیر معارف» بود.

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا در تقویم تاریخ، ۲۱ آذرماه سالروز درگذشت میرزا حسن رشدیه ثبت شده است اما سیدرضا باقریان موحد که با همتی بسیار پژوهشی وسیع در مورد رشدیه داشته و چهار کتاب «مجموعه اسناد میرزا حسن رشدیه تبریزی»، «مجموعه نشریات میرزا حسن رشدیه تبریزی»، «مجموعه خاطرات میرزا حسن رشدیه تبریزی» و «مجموعه آثار میرزا حسن رشدیه تبریزی» به همت او و از سوی انتشارات طه به بازار کتاب آمده است، معتقد است که بر اساس اسناد ۱۶ دی ماه ۱۳۲۳ تاریخ فوت مرحوم رشدیه است اما ۲۱ آذر ماه به عنوان سالروز درگذشت این شخصیت تاریخی مشهور شده است. سیدرضا باقریان موحد با اشاره به سند ذیل به این نکته اشاره کرد. ([تاریخ فوت مرحوم رشدیه]

نشانِ شیر و خورشید

وزارت فرهنگ

تاریخ: ۱۶ دی ماه ۱۳۲۳

شماره: ۵۸۱۸۷

تاریخ تحریر ۱۶ دی ۱۲۳۲ تاریخ ثبت… تاریخ خروج...

اداره بازنشستگی

بر طبق نامه شماره ۱۲۳۹۵ ۱۱/۱۰/۲۳ اداره فرهنگ قم آقای حسن رشدیه (شماره بازنشستگی ندارد) کارمند بازنشسته وزارت فرهنگ در تاریخ ۱۸ آذر ۲۳ درگذشته است.

امضاء: رئیس اداره کارگزینی

رونوشت حسابداری / آمار کارگزینی)

در این راستا به مناسبت ۲۱ آذرماه سالروز درگذشت میرزا حسن رشدیه بر اساس تقویم، در مورد این شخصیت فرهنگی و فراز و فرود راهی که پیمود با سیدرضا باقریان موحد، رشدیه‌پژوه به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:

با توجه به پژوهش‌هایی که در مورد میرزا حسن رشدیه تبریزی انجام داده‌اید و حاصل آنها در چهار کتاب به پیشخان کتابفروشی‌ها آمده است، این شخصیت را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

میرزا حسن رشدیه تبریزی، قبل از اینکه یک معلم باشد، یک آسیب‌‏شناس بود؛ همین ذوق آسیب‏‌شناسانه بود که این پیش‌نماز ۲۳ ساله مسجد محله چرنداب تبریز را برای کسب دانش و تجربه دیگر ملل به استانبول، بیروت، قاهره، ایروان و… کشاند و زندگی او را برای رفع این آسیب‌‏ها و یافتنِ راه حل مشکلاتِ نظام تعلیم و تربیت در ایران با چالش‌های بسیار روبرو ساخت. او ابتدا آسیب‌‏ها را به‌خوبی شناخت؛ سپس برایشان راه حل پیدا کرد و هرگز در برابر سختی‏‌ها و مشکلات و تهدیدها خم به ابرو نیاورد.‬ او تا پایانِ عمرِ نود و چند ساله خود از این دغدغه مقدس نوآوری و خلاقیت و ابتکار دست برنداشت و برای آن تلاش کرد.

درباره خدمات میرزا حسن رشدیه در راستای اصلاح نظام تعلیم و تربیت در ایران و تغییر الگوهای سنتی، حرف‌وحدیث‏‌های بسیاری وجود دارد؛ سخنان مخالفان و موافقان رشدیه به دلیل کمبود منابع مستند و مُتقن، تکراری و خسته‌کننده شده است؛ سال‏‌هاست که هر دو گروه که متاسفانه دچار افراط و تفریط مُزمن هستند، بر طبلِ ادعاهای قدیمی و تکراری خود می‏‌کوبند؛ عده‏‬ ای او را پیرمردی مُتوهّم و مغرور می‌‏خوانند و عده‬ ‏ای هم بدون توجه به تاثیرپذیری رشدیه از سفر به استانبول و بیروت و قاهره و بهره بردنش از دارالمعلمین فرانسوی‏‌ها، او را مُبدع و مخترع این سبک و شیوه جدید می‌‏نامند.

رشدیه در ذهن خود، نظام تعلیم و تربیتی را طراحی کرده بود و بر اساس همان نقشه راه، ۷۰ سال کار کرد و هرگز در برابر سختی‌‏ها و مشکلات و تهدیدها خم به ابرو نیاورد، ولی او این مهندسی تعلیم و تربیت خود را به طور مدون و روشمند روی کاغذ نیاورد و درباره آن چیزی ننوشت؛ این امر مهم بر عهده شاگردان رشدیه و میراث‌‏داران تعلیم و تربیت اسلامی است که ۷۰ سال معلمی، ۷۰ سال نویسندگی، ۷۰ سال مُدرّسی، ۷۰ سال سخت‌کوشی او را به دقت تجزیه و تحلیل کنند و نظام تعلیم و تربیت او را کشف و آن را به عنوان یکی از اولین کوشش‌‏ها برای اصلاح نظام تعلیم و تربیت به موزه مفاخر ایران و اسلام بسپارند و برای کسب تجربه به مدیران و برنامه‏‌ریزان این عرصه هدیه کنند.

«پیر معارف» نامی که «پدر فرهنگ نوین ایران» با آن امضا می‌کرد/ مؤسس اولین دبستان در ایران

با توجه به پژوهش‌های شما و حاصل آن در چهار کتاب، تاریخ آموزش و پرورش نوین ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من احساس می‌کنم که خوشبخت‌ترین معلم ایران هستم زیرا: اولاً به این قانون طبیعت به شدت اعتقاد دارم که: «بدون شناختِ گذشته، برنامه‌ریزی برای آینده محال است». بنابراین در راستای شناخت تاریخ تعلیم و تربیت به ویژه تاریخ آموزش و پرورش نوین ایران، بسیار مطالعه می‌کنم. اگرچه در طول سی سال خدمت در وزارتخانه آموزش و پرورش، هیچگاه به شغل ریاست یا مدیریت یا… مفتخر نشده‌ام، ولی برای برنامه‌ریزان و مدیران و دست‌اندرکاران وزارتخانه که شبانه‌روز، پشت درهای بسته و بدون حضور معلمان و دانش‌آموزان برای پانزده میلیون معلم و دانش‌آموز، برنامه‌ریزی می‌کنند، موادی را آماده و منتشر کرده‌ام که مطمئناً در برنامه‌ریزی‌های آنها مفید خواهد بود.

ثانیاً در مسیر سنگلاخ تحقیقات تاریخی به گنجینه‌های بسیاری دست یافته و این منابع علمی و تاریخی را برای اولین بار به جامعه فرهنگی معرفی کرده‌ام. توانسته‌ام در حد و اندازه خودم، گامی کوچک در راستای احیای میراث پربرگ و پربار تعلیم و تربیت بردارم و گنجینه‌های مغفول و پنهانی را به پژوهشگران معرفی کنم.

ثالثاً خوشحالم که امروزم با دیروزم، تفاوت بسیار کرده است؛ مطالب علمی و تاریخی بسیار آموخته‌ام که دیروز نمی‌دانستم. اطلاعات و تجربیاتی کسب کرده‌ام که به فرایند تدریسم در کلاس درس، کمک بسیار کرده است.

شرحی در مورد کتاب «مجموعه آثار میرزا حسن رشدیه» بیان کنید، این کتاب از چه جنبه‌هایی به شخصیت سیدحسن رشدیه پرداخته است؟

این مجموعه شامل کتب درسی و تالیف رشدیه است که در طول سال‏‌های متمادی در مدارس تازه تاسیس خود تدریس کرده است. هدف از گردآوری و بازنشر این کتب به هیچ وجه بزرگنمایی تالیفات رشدیه یا زنده کردن تدریس این کتب نیست؛ هدف، فقط و فقط احیای این آثار به منظور تجزیه و تحلیل پژوهشگران و کارشناسان و برنامه‌ریزان نظام تعلیم و تربیت است؛ اگر به درستی از سابقه علمی و میراث مکتوب خود خبر نداشته باشیم که متاسفانه خبر نداریم، نمی‏‌توانیم برای آینده برنامه‌ریزی دقیق و علمی داشته باشیم؛ به عنوان مثال، امروزه متاسفانه مولفان کتب درسی ادبیات فارسی از سابقه حدوداً صد و پنجاه ساله تالیف کتب فارسی خبر ندارند و نمی‏‌دانند که تالیف این‌گونه کتب چه فرازونشیب‌‏هایی را پشت سر گذاشته و چه تجربیاتِ نابی در دل این گنجینه‏‌های فراموش شده نهفته است؛ کتب درسی رشدیه، می‬ ‏بایست به عنوان یک میراث فرهنگیِ ثبت شوند؛ زیرا مجموعه تجربیات یک نویسنده کتب درسی با آزمون و خطاهای ناگزیر است که برای مولفان کتب درسی و برنامه‌ریزان نظام تعلیم و تربیت بسیار قابل استفاده است.

در مورد کتاب «مجموعه اسناد میرزا حسن رشدیه تبریزی» شرحی بیان کنید، چه تعداد سند در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است، نحوه دستیابی به اسناد چگونه بود و اسناد بررسی شده چه واقعیت‌های تاریخی را بیان می‌کند که تا امروز دستخوش تغییر شده است؟

مجموعه اسناد رشدیه، شامل بازخوانی و تایپ ۵۰۰ سند درباره رشدیه است. موضوع اصلی این اسناد، شرح اشتیاق و تحمل سختی‌ها و مشقّاتی است که رشدیه در راستای بنیانگذاری این راه جدید متحمل شده است. رشدیه با زبانی دردآلود و گله‌مند به بیان دردسرها و تکفیرها و آوارگی‌های خود می‌پردازد و از بزرگان کشور می‌خواهد که برای رسیدن به نتیجه مطلوب و اصلاح نظام آموزش و پرورش یاری‌اش کنند.

رشدیه می‌دانست که ابداع و خلاقیت و نوآوری، هزینه دارد و فرد باید به‌تنهایی این هزینه‌های سنگین را بپردازد، اما او از رهبران سیاسی و فرهنگی جامعه توقع داشت که در اجرای این نوآوری‌های علمی و آموزشی بیشتر از اینها کمکش کنند و در برابر تکفیرها و تهدیدهای مخالفان پشتیبانش باشند.

دومین موضوع این اسناد، مکاتبات فراوان برای گرفتن حقوق بازنشستگی است؛ کسی که اولاً خودش این سبک جدید آموزشی را به وجود آورده و ثانیاً حداقل پنجاه سال در راستای رشد و بهره‌وری آن کار کرده و زحمت کشیده، الان باید برای اثبات کارمند بودنِ خود و دریافتِ شِندرغاز حقوق بازنشستگی، سند و مدرک بیاورد!! وقتی هم که با هزار زحمت و مشقت به افتخار کسب حقوق بازنشستگی نائل می‌شود، آن را برای اداره کردن خانواده پرجمعیت خود کافی نمی‌داند و تقاضای افزایشش را دارد که با مخالفت وزارت معارف مواجه می‌شود. زبان رشدیه در این نامه‌ها از حالت خواهش و تمنا به اعتراض و انتقاد و سپس به خواهش و التماس می‌رسد.

«پیر معارف» نامی که «پدر فرهنگ نوین ایران» با آن امضا می‌کرد/ مؤسس اولین دبستان در ایران

«مجموعه خاطرات میرزا حسن رشدیه» از دیگر آثار رشدیه‌پژوهی شماست، در این کتاب شرح اشتیاق و تحمل سختی‌ها از سوی او چگونه بیان شده است و نقشه راهی که رشدیه برای آموزش و پرورش طراحی کرد، چه ویژگی‌هایی دارد؟

در این مجموعه با خاطرات فردی به طور مستقیم و بدون دخل و تصرف آشنا می‌شویم که به اعتراف دوست و دشمن، خدمات او به فرهنگ و تمدن این آب و خاک، فراموش شدنی نیست.

از رشدیه با القابی چون «پدر آموزش و پرورش نوین ایران»، «بنیانگذار آموزش و پرورش نوین ایران»، «پدر فرهنگ نوین ایران»، «پدر مدارس جدیده در ایران»، «مؤسس اولین دبستان در ایران» و… یاد می‌شود، ولی لقب و عنوانی که خود رشدیه دوست داشت و همیشه با این عنوان امضا می‌کرد، «پیر معارف» بود که الحق و الانصاف برازنده اوست. نه اغراقی در آن است و نه غلوی.

پیشنماز ۲۳ ساله مسجد محله چرنداب تبریز در راستای بهبود کیفیت تحصیل و تعلیم در ایران، خون دل خورد، تکفیر شد، تبعید شد، کتک خورد و سرانجام پیر شد، ولی نگذاشت که مخالفان کج‌اندیش، نهال نوپای معارف در ایران را لگدمال کنند.

موضوع اصلی این خاطرات، شرح اشتیاق و تحمل سختی‌ها و مشقّاتی است که رشدیه در راستای بنیانگذاری این راه جدید متحمل شده است. رشدیه با زبانی دردآلود و گله‌مند به بیان دردسرها و تکفیرها و آوارگی‌های خود می‌پردازد و از بزرگان کشور می‌خواهد که برای رسیدن به نتیجه مطلوب و اصلاح نظام آموزش و پرورش یاری‌اش کنند.

رشدیه می‌دانست که ابداع و خلاقیت و نوآوری، هزینه دارد و فرد باید به تنهایی این هزینه‌های سنگین را بپردازد، اما او از رهبران سیاسی و فرهنگی جامعه توقع داشت که در اجرای این نوآوری‌های علمی و آموزشی بیشتر از اینها کمکش کنند و در برابر تکفیرها و تهدیدهای مخالفان پشتیبانش باشند.

رشدیه در تمام این سفرها در جستجوی آموختن راز شیوه‌‏های یادگیری نوین الفبای فارسی به سر می‏‌برد تا اینکه در دارالمعلمین فرانسوی‏‌ها، اصول تعلیم الفبای صوتی را فرامی‏‌گیرد و پس از انطباق آن اصول با تدریس الفبای فارسی، شیوه نوینی ابداع می‏‌کند که راه را برای تسهیل فراگرفتن، خواندن و نوشتن بی‬ سوادان هموار می‌کند.

رشدیه موفق شد آموزش الفبای فارسی به شیوه نوین صوتی (آوایی- شنیدنی) را جایگزین آموزش به سبک سنتی «الفبای ابجدی» کند. این شیوه باعث شد که شاگردان در مدت کوتاهی الفبا را بیاموزند.

یکی دیگر از کتاب‌ها «مجموعه نشریات میرزا حسن رشدیه تبریزی» است، در این کتاب چه نشریاتی و با چه ویژگی‌هایی مورد بررسی قرار گرفته است، در آن زمان چه نشریاتی منتشر می‌شد، نشریات رشدیه تا چه میزان متاثر از نشریات زمان خودش بود؟

این مجموعه شامل بازخوانی و بازنشر دو نشریه به سردبیری میرزا حسن رشدیه تبریزی است (مکتب و طهران) که نسبت به دیگر محصولات قَدَمی و قَلَمی رشدیه (تاسیس مدارس و تالیف کتب درسی) نتوانسته نگاه پژوهشگران را به خود جلب کند.

استاد سید فرید قاسمی که از بزرگترین تاریخ‌پژوهان مطبوعات ایران است درباره رشدیه نوشته است: میرزا سیّد حسن رشدیه بزرگمرد تاریخ فرهنگ ایران را همگان به «مدرسه آفرینی» می‌شناسند. این در حالی است که این نامور کارنامه مؤثری در عرصه چاپ و نشر دارد. آنچه در پی می‌خوانید درباره شماری از خدمات وی با تأکید بر تلاش‌های مطبوعاتی اوست همو که از روزنامه‌خوانی به مدرسه‌آفرینی رسید و از مدرسه، راه شب نامه‌نگاری و روزنامه‌نگاری را در پیش گرفت. پس از چندی اما به عرصه پیشین بازگشت و دریافت که تنها آموزش و اصلاح فرهنگی است که راه به توسعه می‌گشاید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها