سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - الهام امینایی، پژوهشگر ادبی: اغراق نیست اگر شیراز را اقلیم ممتاز شعر و ادب فارسی بنامیم؛ گهوارهای میان رشتهکوههایی مرتفع که طلیعهداران ادبیات فارسی را در دامان خود پرورید. شیخ اجل سعدی شیرازی سرود:
غافل مباش ار عاقلی, دریاب اگر صاحبدلی
باشد که نتوان یافتن دیگر چنین ایام را
و صدای سخن عشق به کرمان رسید؛ جوانی صاحب دل اغتنام ایام دانست و به شهر شعر و غزل، شیراز عزیمت کرد. کمال الدین ابوالعطا محمود بن علی مرشدی کرمانی که آن را به نام خواجوی کرمانی میشناسند از شاعران گرانمایه قرن هشتم هجری است که شهرت اصلی او به واسطه غزلهایی است که در آنها توانایی خود در تلفیق مضامین عارفانه و عاشقانه را به رخ کشیده است.
خواجوی کرمانی تنها شاعر نبود بلکه نویسندهای توانا، ریاضیدان، منجم و موسیقیدانی خبره بود که اندیشه نغز و احاطه او بر ارکان مختلف علمی و هنری در اشعارش به گونهای دلانگیز خودنمایی میکند. با این وجود بسیاری بر این باورند که جایگاه خواجوی کرمانی در سایه بزرگانی همچون شیخ اجل سعدی و لسان الغیب خواجه حافظ شیرازی کمرنگ شده و نام او کمتر بر زبانها جاری است.
شاید سهم این نابغه ایرانی از کوچههای شهر یک مجسمه خاکگرفته در میدان شهر کرمان و آرامگاهی غریب در دامنه کوه صبوی در شهر شیراز باشد اما با نگاهی دقیق به پژوهشهای حوزه زبان و ادبیات فارسی درمییابیم که چیرگی و مهارت خواجوی کرمانی در استفاده ماهرانه از آرایهها و صنایع ادبی بدیع جهت انتقال مضامین دلنشین و معانی بلند و به تصویر کشیدن طبیعت از چشم تیزبین پژوهشگران حوزه زبان و ادبیات دور نمانده و احساس، اندیشه و سبک و سیاقش قلم را در دستان پژوهشگران ادبی به حرکت واداشته تا آجری بر دیوار بلند اندیشه نشانند.
به بهانه ۱۷ دی روز بزرگداشت خواجوی کرمانی نگاهی به گوشهای از پژوهشهای انجام شده در خصوص آثار این نابغه فرهنگ و ادب فارسی میاندازیم.
بر اساس مطالعات انجام شده، خواجو در غزل خود، شیوه سعدی را با افکار عرفانی در هم آمیخته و شیوهای نوین به وجود آورده که بعدها در غزل حافظ به اوج خود رسیده است. زبان شعر او روان و شیرین است اما به دلیل بهرهگیری شاعر از واژگان، قافیهها و ردیفهای دشوار و تزیین شعر با صنعت ایهام، درک غزل خواجوی کرمانی گاه بدون شرح و تفسیر اهل فن میسر نیست که میتواند دلیلی برای ناشناخته ماندن بسیاری از آثار او در میان عموم مردم باشد.
علیرغم وجود گاه و بیگاه تشبیهات، استعارات و ترکیبات لغوی تکراری در شعر خواجو، استفاده شاعر از صور خیال بی نظیر و توصیفات زیبا در بسیاری از موارد حاکی از طبع نوآفرین اوست.
دیوان خواجوی کرمانی نمونهای زیبا و بیبدیل از پیوند شعر و موسیقی است. اشعار خواجو نه تنها زندگی پر فراز و نشیب شاعر را به تصویر میکشد بلکه آیینه ای است از تسلط او بر صحنه هنر. استادی خواجو در به خدمت گرفتن اصطلاحات، گوشهها و مقامهای موسیقی ستودنی ست. این مهارت تا جایی است که اگر شاعر در بیتی به مقام راست و اصفهان اشاره کرده است از روی تصادف نبوده بلکه به ارتباط موسیقایی این دو مقام نیز پرداخته است.
تجلّی قرآن و حدیث در آثار شاعران ایرانی و تاثیرپذیری ایشان از سرچشمههای ناب کلام الهی همواره به صورت اقتباس و غیره بوده است. در این میان, رویکرد خلاقانه خواجو در استفاده تلفیقی از آیه و حدیث به صورت توامان و قافیه سازی با کلمات قرآنی از دیگر وجوه متمایز آثار اوست که در پژوهشهای ادبی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
اینها و صدها پژوهش پرمغز دیگر اهمیت و ضرورت انجام تحقیقات علمی و دانشگاهی در حوزه زبان و ادبیات پارسی را میرساند. بیشک شاعران و نویسندگان ایرانی از ارزشمندترین سرمایههای ملی این مرز و موم به شمار میآیند که آثار بینظیرشان سبب بالندگی و سرفرازی فرهنگی و تاریخی ایرانیان از گذشته تا کنون بوده است. انجام پژوهش های بافتمند به منظور تسهیل تفسیر این آثار و شناخت و درک فحوای کلام این بزرگان در بافت های اجتماعی فرهنگی متمایز از زمینه اثر قطعاً گامی بزرگ به سمت حفظ مقام این آثار است.
نظر شما