به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، بهناز برکت این اثر را که اخیراً به همت نشر پلات عرضه شده، دو سال پیش نوشته است. نویسنده پیش از این چندین داستان کوتاه تالیف کرده و این نخستین رمان وی است.
شخصیت اصلی رمان یک زن است و ماجرای آن از زبان وی روایت شده؛ دختری که در یک بازه زمانی یک ساله وقایع زندگی و جامعه را آن گونه که دید ولمس کرد به تصویر در میآورد. جریانات پیش آمده در جامعه متن را در گیر خودش کرده؛ تحولاتی که در انسانها بر اثر رخدادهای اجتماعی انجام میشود و گریزناپذیر است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «رادیو را خاموش میکنم. روی تختم ولو و خیره میشوم به دیوار روبهرو. دیوار ورم کرده و انگاری آب زیرش جمع شده و ورقه ورقه طبله کرده و رنگش زرد شده است. فکر میکنم چه طور تا به حال ندیده بودمش. آن قدر ورم کرده که هر لحظه ممکن است گچ آن بریزد. انگاری رویش حشرهای راه میرود، چیزی مثل سوسک که دور خودش چرخ میزند و لحظهای میایستد و شاخکهایش را تکان میدهد. چندشم میشود و دمپایی را به سمتش پرت میکنم. دمپایی کاری صورت نمیدهد. صندلی را میگذارم و رویش میروم و به دیوار نگاه میکنم. هیچ حشرهای رویش نیست. دستم را به دیوار میکشم خبری از برآمدگی نیست و دیوارمثل همیشه صاف و سفید است. مطمئن میشوم که ذهن من است که ورم کرده و هر لحظه ممکن است شکافی بردارد و حادثهای اتفاق بیفتد.»
نشر پلات اخیراً این کتاب را در ۳۰۰ صفحه و با قیمت ۳۲۰ هزار تومان عرضه کرده است.
نظر شما