سرویس فرهنگ مقاومت خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) _ صادق وفایی، مولف و پژوهشگر: «جنگ و دولت در خاطرات دکتر سیدمحمد صدر» نوشته محمد قبادی که اواخر پاییز و ابتدای زمستان امسال منتشر شد، پس از «انقلاب و دیپلماسی در خاطرات سید محمد صدر»، دومینکتابی است که محمد قبادی از خاطرات ایندیپلمات سابق کار میکند. «جنگ و دولت» بهگفته صدر، مروری است بر خاطرات راوی بین سالهای ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ و اندکی آنطرفتر. صدر در این دوره زمانی عهدهدار معاونت سیاسیاجتماعی وزارت کشور بوده است.
کتاب مورد اشاره در انتشارات سوره مهر منتشر شده و مراسم رونماییاش ۲۶ آذر ۱۴۰۳ در حوزه هنری برگزار شد.
در پروندهای که برای مرور و بررسی خاطرات اینکتاب منتشر میکنیم، به خاطرات صدر و ترسیم شرایط کشور در دوران جنگ تحمیلی میپردازیم.
مشروح قسمت اول اینپرونده در ادامه میآید؛
شروع کار؛ انتقال از وزارت خارجه به وزارت کشور
در دوره اول نخستوزیری میرحسین موسوی، وزارت کشور به عهده علیاکبر ناطق نوری بود. در دوره دوم نخستوزیری موسوی، اینمسئولیت بهعهده سید علیاکبر محتشمیپور گذاشته شد. سیدمحمد صدر که در زمره افراد انقلابی وزارت خارجه بود و پس از چهارسال و نیم حضور در وزارت خارجه، علاقهای به درجا زدن نداشت و معاونت سیاسی اجتماعی وزیر کشور را پذیرفت. پیش از صدر، عباس آخوندی اینمسئولیت را به عهده داشت. صدر در خاطراتش میگوید در آنبرهه احساس کرده ماندن در وزارت خارجه او را فسیل خواهد کرد.
در مقطع شروع کار صدر در وزارت کشور، مدیرکل اجتماعی وزارت کشور، محمدحسین ملکاحمدی داماد شهید رجایی و احمد مسجدجامعی از کارشناسان معاونت سیاسی اجتماعی و معاون مدیرکل بود.
یکی از کارهایی که صدر پس از پذیرش مسئولیتش انجام داد، سرکشی به مرزهای کشور بود چنانکه امیر سرتیپ محمد سهرابی اولین فرمانده نیروی انتظامی میگوید: «من از پیش از انقلاب در ژاندارمری خدمت میکنم و میگویم چه قبل و چه بعد از انقلاب، هیچ مسئولی در وزارت کشور، وزیر کشور یا معاون سیاسیاش، تاکنون همه مرزهای ایران را از نزدیک بازدید نکرده است و اینکار را فقط شما انجام دادهاید.» (صفحه ۴۴)
تشر امام خمینی به نمایندگان مجلس بهخاطر گرانکردن سیگار
صدر درباره درگیریهایش در وزارت کشور درباره قاچاق مواد مخدر به کشور، به روایت درخواست مسئولان از امام خمینی (ره) برای صدور فتوای حرمت تریاک میرسد که امام (ره) نپذیرفت. صدر در ادامه همینخاطره میگوید: «فراموش نمیکنم که وقتی مجلس تصمیم میگیرد در مقطعی نرخ سیگار را گران کند، در دیداری، امام به برخی نمایندگان تشر زدند و گفتند برای چه نرخ سیگار را گران کردید؟ شما میدانید چه کسانی سیگار میکشند؟ آن روستایی خسته از کار کشاورزی وقتی میخواهد استراحت کند و خستگی به در کند گوشهای مینشیند و سیگار دود میکند، آنوقت شما همان سیگار را گران کردید! بعد امام نکتهای گفتند که حائز اهمیت بود. ایشان گفتند: ضمناً این را بدانید که گرانکردن اجناس از اختیارات رهبر است.» (صفحه ۵۰)
وقتی حفاظت جایش را به تشریفات داد
یکی دیگر از خاطرات صدر در ابتدای حضور در وزارت کشور، درباره طرح حفاظت از شخصیتهای نظام است که پس از مدتی حفاظت به تشریفات تبدیل و موجب بیاخلاقیهایی بین مسئولان شد. او در اینباره روایت میکند: «به مرور زمان وقتی ترورها یکی دو سال ادامه یافت، کمکم مسئولین هم عادت کردند و برخیشان نشستن در ماشین ضدگلوله و داشتن محافظ و برقراری تشریفات به مذاقشان خوش آمد، اما این خوشایند شایسته مسئولین نظام نبود چون مردم را ناراحت و ناراضی میکرد، مخصوصاً که گاهی گزارش میدادند فلان شخصیت به قوانین راهنمایی و رانندگی هم توجه نمیکند یا در ترددها به مردم بیتوجهی کرده مثلاً در فلان روز که بارانی بوده مردم جامانده زیر باران را با حرکت ناشیانه رانندهاش به دردسر انداخته است، از طرفی تشریفات مسئولین با آن بنزهای شیشهدودی و آژیر و پاسدار و بگیر و ببندها و دویدن محافظان به این طرف و آنطرف واقعاً دیگر جنبه حفاظتی خود را از دست داده به جنبه تشریفات تبدیل شده بود. مسائلی از ایندست به شدت مردم را نسبت به انقلاب و نظام دلخور و چهبسا دلسرد میکرد و ایندلسردی، با خود بیاعتمادی به همراه داشت که برای جمهوری اسلامی از ترور فلان مسئول زیانبارتر و خسارتش جبرانناپذیرتر بود. واقعاً مردم سرمایههای اصلی انقلاب بودند. از اینرو وقتی دولت دوم مهندس موسوی مستقر شد ما در وزارت کشور به اینجمعبندی رسیدیم در اینیکی دو سال منتهی به ۱۳۶۴ که هم طرح حفاظت اسفبار شده و هم از حجم ترورها نسبت به دوسال ۱۳۶۰ و ۱۳۶۱ کاسته شده، باید در طرح حفاظت از شخصیتها جدیدنظر کرده، آن را اصلاح کنیم.» (صفحه ۵۶ به ۵۷)
۲ مسئولی که از طرح اصلاح حفاظت استقبال کردند
راوی کتاب «جنگ و دولت» میگوید با اجرای طرح مورد اشاره، ۵۰ درصد و در مواردی تا ۷۰ درصد امکاناتی که در اختیار وزرا، نمایندگان مجلس، قضات و شخصیتهایی را که باید حفاظت میشدند از آنها گرفته میشد. به اینترتیب مخالفانی برای اینطرح به وجود آمد که نمایندگان مجلس بین آنها بودند. اما بین مسئولان کسانی هم بودهاند که نه فقط از اینطرح استقبال کردهاند بلکه خواسته بودند از محافظشان هم کم شود و امکاناتی را که به آنها تعلق گرفته بود، نمیخواستند. سیدمصطفی محقق داماد رئیس سازمان بازرسی کل کشور و محسن قرائتی نماینده ولی فقیه در سازمان نهضت سوادآموزی ازجمله اینمسئولان هستند که اینگونه بودند و صدر در اینکتاب از آنها نام میبرد.
صدر در یکی از زیرنویسهای همینکتاب درباره دوری مسئولان در سالهای ابتدای انقلاب از تشریفات و خودبزرگبینی میگوید: «آنسالها آقای فلانی یا آقای دکتر یا آقای مهندس مرسوم نبود. تقریباً همهمان از لفظ برادر یا خواهر استفاده میکردیم، مثل همینروزنوشت که نوشتهام برادر محتشمی.» (صفحه ۲۹۱)
طرح تجزیهطلبی در ایران توطئه ای صهیونیستی-آمریکایی است
برگزاری جلسات شورای تامین استانها از دیگر وظایف معاون سیاسی اجتماعی وزیر کشور بوده که صدر با اشاره به آن میگوید دو نظر و راه حل برای حل مشکلات استانها وجود داشت؛ یکی راه حل نظامی و امنیتی که میگفت مسائل کردستان باید با سیاست مشت آهنین و سرکوب کامل حل شود و دیگری نگاه سیاسی و اجتماعی که غلبه داشت. صدر با اشاره به مشکلات تجزیهطلبی ابتدای انقلاب میگوید جمهوری اسلامی به موضوع مهمی چون تجزیه ایران بسیار حساس بود و هست و کشور با تمام وجود برای از بین بردن توطئههای تجزیهطلبی وارد میدان میشود، چون ایندسیسه را یکی از توطئههای بزرگ صهیونیستی-آمریکایی میداند که باید خنثی شود که تاکنون هم موفق بوده است.
دو استانی که کمترین مصا ئب سیاسی-امنیتی را داشتند
زنجان و سمنان دو استانی هستند که صدر میگوید در سالهای جنگ، با بررسی مسائل سیاسی و امنیتیشان در وزارت کشور به ایننتیجه رسیدند که کمترین مصائب و مسائل سیاسی امنیتی را دارند. استان مازندران هم از نظر پشتیبانی از جبهه و اعزام نیرو به مناطق جنگی، در رتبه اول قرار داشت. او میگوید در یکی از جلسات شورای اجتماعی استان مازندران حاضر شده که در آنجلسه به اینجمعبندی رسیده نیروهای رزمنده و نیروهای نظامی و انتظامی ایناستان، اغلب در روستاها زندگی میکنند و همانها هستند که بیشتر جمعیت اعزامی به جبهه را شامل میشوند و از بین جوانان شهری، تعداد کمتری به جبهه اعزام میشود.
صدر در دوران مدیریتش در وزارت کشور، چندمرتبه برای بازدید به جبهه رفت که یکی از آنها فرودین ۱۳۶۶ بود که جبهه ایران در شلمچه فعال بود و رزمندگان ایرانی شهرک دوعیجی را فتح کرده بودند. صدر در آنبازدید در موقعیت حمله دشمن قرار گرفت و در خاطراتش اینلحظه را روایت کرده که تیری زوزهکشان از کنار گوشش عبور کرده است.
پس از پایان جنگ گرفتار مصرفگرایی شدیم
یکی از نکات جامعهشناسانه صدر در خاطراتش که مربوط به مقطع پس از جنگ میشود، این است که سرعت تغییر زندگی در موضوع مصرفگرایی بسیار مهم است و پس از پایان جنگ، مردم ایران گرفتارش شدند و او علتش را سیاستهای مسئولان اجرایی کشور در آنمقطع عنوان میکند. صدر میگوید: اوایل انقلاب، بحث فساد در مسئولین رده اول کشور اصلاً معنا نداشت؛ یعنی در سطوح بالای مدیریتی اعم از نخستوزیر یا وزرا و حتی معاونین وزرا. صدر میگوید آنموقع فساد پدیدهای بود در سطح فلاناداره که مثلاً زیرمیزی میدادند. راوی «جنگ و دولت» میگوید «نمیگویم موضوع مهمی نبود اما تاکید میکنم که فراگیر و همهگیر نبود و ما چشم به همان فساد اندک داشتیم و با آن مبارزه میکردیم.» (صفحه ۹۷)
پنیر را از دانمارک وارد میکردیم
سیدمحمد صدر درباره روحیه همبستگی و تحمل سختیها در دوران جنگ میگوید همه کمک میکردند و حداقل تا پایان جنگ مردم اینگونه رفتار میکردند و امام به پشتوانه همین از خودگذشتگیها و فداکاریها، جامعه را رهبری میکرد وگرنه کشور پیش نمیرفت. (صفحه ۹۸) صدر نکته دیگری را هم درباره آندوره مطرح میکند: «آنزمان گوشت، پنیر و بسیاری از کالاها با کوپن (کالابرگ) عرضه میشد. جالب است بدانید پنیر تولیدشده کفاف مصرف کشور را نمیداد و ما آن را از دانمارک وارد میکردیم.» (صفحه ۹۹)
رئیس جمهور گفت پشتیبانی مردم، باعث بینیازی از بیگانگان میشود
یکی از خاطرات صدر درباره سمینار استانداران و دیدار آنها با رئیس جمهور وقت آیتالله خامنهای است. او در اینخاطره میگوید: «آقای خامنهای در اینجلسه به چند نکته اشاره کرد که مردم در آن فصلالخطاب بودند، حتی به استانداران توصیه کرد که با کمک فرمانداران و بخشداران اقداماتی انجام دهند که مردم علاقهمندیشان را نسبت به انقلاب از دست ندهند چرا که پشتیبانی آنان جمهوری اسلامی را از بیگانگان بینیاز میکند. ایشان به استانداران تاکید کردند که اجازه ندهند نارضایتی مردم از آنها، سبب دلسردیشان از انقلاب و نظام گردد.» (صفحه ۱۰۰)
نظر شما